➖تبدیلِ شکست به یک اثر هنری | محمدرضا تاجیک
بخشی از یادداشت دکتر محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است:
اگر باید زمانی را کنار گذاشت تا با تدقیق و تعمقِ نقادانه دربارۀ شکست و ناکامی سیاستها و استراتژیها و تصمیمها و تدبیرها (در ساحتِ داخلی و خارجی) اندیشه کرد، آن زمان اکنون است: اکنونی که در آن، خبری از گذران آرام، امن و قابل پیشبینی وضعیت نیست، و در هر لحظۀ بیقراری خود از اهل تدبیر میخواهد تا بر لبۀ پرتگاه آشیان بنا کنند و مشکلات (شکستها و بحرانها) را برانگیزاننده، نه مایوسکننده، و بخشی از موفقیت، درک کنند.
از شکست نترسند، بلکه از هدفنداشتن بترسند، و هدفنداشتن را جرم بدانند. شکست را بهمعنای «در-مسیر-بودن» تعریف و تصویر کنند، و همچون کیت بلانشت، هر لحظه با خود بگویند: «ما هیچ راهی را برای رسیدن به موفقیت، به غیر از شکست نمیشناسم»، و بر این باور شوند که: شکست، میتواند با آنها مهربان باشد. اگر اجازه دهند از شکست بیاموزند. قطعا شکست با آنان مهربان خواهد بود، کافی است شروع به تغییر ذهن، نگاه، منش و روش کنند.
در فرایند این تغییر است که متوجه میشوند تنها یک غایت در انتظار سیاست است: «شکست». این «تهدید وجودیِ» شکست، همواره با سیاست بوده و خواهد بود. پس، مسئلۀ اصلی و بنیادین سیاست، چگونه نزدیکشدنِ به شکست، چگونه با آن رفتارکردن، و چگونه آنرا به آغوشکشیدن و آن را از آنِ خود گرداندن، است.
نمیدانم، از این سموم شکستها و ناکامیها که بر طرف دشت سیاستِ ما بگذشته، دیگر میتوان امید بوی گلی و رنگ نسترنی داشت یا خیر. اما این نیز میدانم، در این تندباد حوادث ناگوار، تنها آویختن به ریسمان شکست است که میتواند ما را از شکست برهاند.
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/566586/
@ensafnews
بخشی از یادداشت دکتر محمدرضا تاجیک، نظریهپرداز و استاد دانشگاه، که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است:
اگر باید زمانی را کنار گذاشت تا با تدقیق و تعمقِ نقادانه دربارۀ شکست و ناکامی سیاستها و استراتژیها و تصمیمها و تدبیرها (در ساحتِ داخلی و خارجی) اندیشه کرد، آن زمان اکنون است: اکنونی که در آن، خبری از گذران آرام، امن و قابل پیشبینی وضعیت نیست، و در هر لحظۀ بیقراری خود از اهل تدبیر میخواهد تا بر لبۀ پرتگاه آشیان بنا کنند و مشکلات (شکستها و بحرانها) را برانگیزاننده، نه مایوسکننده، و بخشی از موفقیت، درک کنند.
از شکست نترسند، بلکه از هدفنداشتن بترسند، و هدفنداشتن را جرم بدانند. شکست را بهمعنای «در-مسیر-بودن» تعریف و تصویر کنند، و همچون کیت بلانشت، هر لحظه با خود بگویند: «ما هیچ راهی را برای رسیدن به موفقیت، به غیر از شکست نمیشناسم»، و بر این باور شوند که: شکست، میتواند با آنها مهربان باشد. اگر اجازه دهند از شکست بیاموزند. قطعا شکست با آنان مهربان خواهد بود، کافی است شروع به تغییر ذهن، نگاه، منش و روش کنند.
در فرایند این تغییر است که متوجه میشوند تنها یک غایت در انتظار سیاست است: «شکست». این «تهدید وجودیِ» شکست، همواره با سیاست بوده و خواهد بود. پس، مسئلۀ اصلی و بنیادین سیاست، چگونه نزدیکشدنِ به شکست، چگونه با آن رفتارکردن، و چگونه آنرا به آغوشکشیدن و آن را از آنِ خود گرداندن، است.
نمیدانم، از این سموم شکستها و ناکامیها که بر طرف دشت سیاستِ ما بگذشته، دیگر میتوان امید بوی گلی و رنگ نسترنی داشت یا خیر. اما این نیز میدانم، در این تندباد حوادث ناگوار، تنها آویختن به ریسمان شکست است که میتواند ما را از شکست برهاند.
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://ensafnews.com/566586/
@ensafnews