𝘼𝙩𝙩𝙞𝙘.


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Блоги


اگر جور دیگری به جهان بنگریم چیزی از دست نداده‌ و شاید چیزی بدست بیاوریم، اما برخی چنان به غل و زنجیر آویخته‌اند که تصور اینکه زندگی جور دیگری‌ است برایشان هولناک است. | افلاطون

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Блоги
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


قسمت جدید سریال Severance اومده.


سازوکار دنیا خیلی عجیب و درعین حال جالبه. هر چیزی یه شمشیر دولبه‌ست؛ درعین‌حال که می‌تونه مفید و کارآمد باشه، می‌تونه بهت آسیب بزنه و پرتت کنه تو باتلاق!


پست‌های قدیمی‌تر کانال رو که می‌خونم سیر تغییرم رو به چشم می‌بینم. چندوقت پیش توی گوگل درایو چندتا عکس پیدا کردم از دوران نوجوانیم و تا یه مدتی متعجب بهشون نگاه می‌کردم، اصلا جزئیات اون دوران رو یادم رفته بود. همیشه حسودیم میشه به کسانی‌که گذشته‌شون رو مو به مو یادشونه، چون خودم این قابلیت رو ندارم. بعد از گذشت یکی دوسال از یک ماجرای ساده و غیرمهم، به سختی به یادش میارم. مثلا چندروز پیش داشتم تلاش می‌کردم یادم بیاد چرا با فلان دوستم قطع ارتباط کردم، ماجرا از کجا شروع شد، اما یادم نیومد. از این به بعد تصمیم گرفتم هرچیزی که مربوط به زندگیم میشه و میتونه فاقد اهمیت باشه رو یک‌جوری ثبت کنم. وقتی برمی‌گردم و بهشون نگاه می‌کنم، به وضوح بهم نشون می‌دن که چی شد که تغییر مسیر دادم، افتادم توی این خط، قید فلان چیز رو زدم و به یکسری قول‌هایی که به خودم دادم پایبند موندم. پشت ِگرفتن تصمیمات کوچیک و بزرگ یک دلیل شخصی خوابیده که ممکنه یادم بره. برای اینکه مجبور به تکرار اشتباهات ساده نشم، باید ثبت کنم تا به خاطر بیارم، ثبت کنم که ببینم چی بودم و به چی تبدیل شدم، درست مثل یک فیلم، درست مثل ویکتور توی سریال فرام که از نقاشی کردن و مداد شمعی‌هاش برای فراموش نکردن کمک می‌گرفت.


کتابه خوبیش اینه که وسطش بهت مشق شبی می‌ده که مجبور نیستی انجامش بدی، انجام دادن یا ندادنش وابسته به عشق و علاقه‌ی خودته. این تبدیل تئوری به عمل آدمو جسورتر می‌کنه در نوشتن ساختارمند.




روز خوب با شنیدن موزیک خوب و خاک خورده، زیباتر میشه. 🌟🍪
Attic 🪁


ریویوی این کتاب و خیلی کتاب‌های دیگه‌ای که می‌خونم رو توی گودریدز می‌نویسم و دیگه اینجا نمی‌ذارم. اگر خواستید اونجا با هم دوست بشیم، لینک اکانتم توی این پست هست. 🦉


خودم مدت‌ها همین حس را به مادرم داشتم. تصور می‌کردم که من و او یکی هستیم. حالا که فکرش را می‌کنم خنده‌دار و کمی چندش آور است. آن زمان که خیال می‌کردم بخشی از مادرم هستم از یادم رفته. فقط یادم می‌آید یک روز فهمیدم من و او دوتا آدم جداییم و بعدش دنیا دیگر هرگز مثل قبل نشد. هرگز
- روز رهایی/ اینس کانیاتی/ برگردان فرزاد مرادی


پ.ن: اینو یادم نیست کجا خوندم یا شنیدم ولی فکر می‌کنم از گفته‌ها یا نوشته‌های فروید باشه که میگفت اولین جدا شدن فرزند از مادر که در لحظه تولد رخ می‌ده سنگین‌ترین و تحمل ناپذیرترین تنهایی رو برای انسان رقم می‌زنه که تا آخر عمر بار این جدایی رو روی دوشش حمل می‌کنه. اولین مواجهه‌ش با تنهاییه در اولین قدمی که به زندگی می‌ذاره. اینکه توی کتاب بهش اشاره شد بود جالب بود.




روز شماهم بخیر
من خودم توی خونه شروعش کردم، برای اینکه ببینم همت ادامه‌ دادن و پیگیری کردن‌شو دارم یا نه. برنامه‌ای هم که باهاش شروع کردم اینه. سه تا پلن داره. از beginner تا advanced که شما اگه تاحالا هیچ تجربه‌ای نداشتی میتونی با اولی شروع کنی. هرکدوم هم یک ماهه‌ست. اگه دیدی که میتونی و علاقه داری حرفه‌ای‌تر انجامش بدی اونموقع دیگه میتونی مربی خصوصی بگیری، تجهیزات‌شو بخری و ...


پیام ناشناس:

سلام. روزت بخیر.
من میخواستم درمورد شروع یوگا ازت راهنمایی بگیرم. چون من حدود ۴ساله از باشگاه و ورزش دور موندم و بدنم خیلی ضعیف شده میخوام بپرسم از چی شروع کنم که اول زده نشم و بدنم کشش رو داشته باشه و دوم اینکه انعطاف و قدرت عضلانیمو بیشتر کنه
ممنون میشم راهنماییم کنی💜❣


یوگا زندگی‌مو به قبل و بعد از خودش تقسیم کرده. قبلا تباه بودم رسما.


جلد اول دن کیشوت رو چندروز پیش تموم کردم. برای تنفس کوتاه این کتاب ارزشمند رو که مریم عزیزم بهم  هدیه داد رو شروع کردم تا بعد برم سراغ جلد دوم.
بدون هیچگونه ایجاد آمادگي خاصی تورو با خودش همراه می‌کنه. غم خاصی در دل خودش داره برعکس اسمش. سبک و خودمونیه. امیدوارم پايان‌بندیش خوب باشه. 🙎🏻‍♀🪴


خود کلیسای وانک بسته بود و بهشون اجازه هیچ فعالیتی نداده بودن (شگفتا!) درنتیجه از درخت کریسمس مغازه‌های اطراف عکس گرفتیم!


فصل دوم این سریال معرکه ۱۷ ژانویه پخش میشه. اگه فصل اولش رو ندیدید بسیار پیشنهادش میکنم توی این فاصله ببینید. 🌟


Репост из: 𝘊𝘢𝘷𝘦
🎬 Severance (2022)


ده سال پیش ذهنم بهم میگفت باید این کاررو یاد بگیری و شروعش کنی و ازش درآمد زایی کنی و نمی‌رفتم سراغش، هزارویک دلیل داشتم براش اما دست آخر بعد از گذروندن این همه سال برگشتم به همون مسیری که باید ده سال پیش شروعش می‌کردم. چرا این مدت زمان رو برای مطمئن شدن از بابت راه‌های دیگه صرف کردم؟ نمی‌دونم، شاید چون زندگي همین یکباره و می‌خواستم مطمئن بشم "من حقیقی" یک‌جایی از اون مسیرها حالش خوبه اما نبود. نمیگم کاملا حال بدی داشتم اما بازهم صدایی در سرم می‌گفت این هم شدنی نیست! خوشحالم. از بابت امتحان کردن راه‌هایی که بابت دوست داشتن با نتیجه دادنشون مطمئن نیستی ناراحت، مضطرب و نگران نباش. به دنیا اومدی که آزمون و خطا کنی. انتخاب مناسب رو خودت تعیین می‌کنی.





Показано 20 последних публикаций.