⚖آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی⚖


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Право


✴کانال آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی⚖

☣لینک کانال
🆔️ https://t.me/+THiXtbzwK_K5qDjl

ارتباط با ما 📌
@BaHaRiYM
@Khorsheeeeed

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Право
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: کانال تبادلات ژرف
📝لیستی از بهترین کانالهای تلگرام

برای رشد 🌱
برای آگاهی بیشتر🦋

💎راه رشد و آگاهی
@Ketabzharf
🍎جامع تری
ن محتوای آموزشی سلامت و تناسب اندام"
@DanialBagh
a
☂آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
☂یک می
لیـون
کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
☂تدریس مکاتب فلسفی و
روانی
@anbar100
☂معلومات کمیاب طب
ی و درمانی
@internationalme
dicaluseful
☂کتاب کتاب کتاب بخوانیم
@L
ibMajazi
☂با سیاست رفتار کنیم
@ghasemi8483
☂روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
☂آرا
حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOO
GHI_GHAZAIE
☂بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshe
nasi
☂‌کوتاه ولی بشدّت مفهومی!
@its_anak
☂معرفت
در زندگی
@lifepoodcast
☂انگیزه رشد
و موفقیت
@angizeyeroushd
☂طب سینوی، درمان های خانگ
ی
@
teb_sinawi
☂کافه شعر و حکایت‌ه
ای خواندنی
@Kafe
h_sher
☂فیلم ممنوعه
@film_3ity
پارسی سخن بگوییم و زی
با بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
☂خانومِ میم
@khanoome_miiim
☂فیتنس،رژیم،علم تمرین
@
FitnessBody97
☂ادبیات فارسی متوسطه ی
دوم
@farsiem2
☂شگفتیهای مطالعه در توسعه
@Ale
fbaietousee
دنیای انگیزشی و آموزشی (کتاب بخوانیم)
@romanceword
☂ان
جمن بهبودی از اعتیاد به روابط عاطفی (هم وابستگان گمنام)
@IRAN_CoDA
☂محفل عشاق
@mahfeleoshag
hh
☂ذهن زیبا
@beautifulminds4
☂خانه ی دوست
@khanehy_doost
☂فرو
ش کتاب با
قیمت های باور نکردنی
@kayan
book
☂اینجا ورزشکار باش
@MaryamTeam
☂کا
فه شعرهای پاییزی
@najvayee
☂« انگیزشی »م
ثبت اندیشی.!!
@musbat_andeshi
☂ر
وانشناس خودت باش
@sh351
b
☂تقویت انگلی
سی با 295 کارتون 8دقیقه‌ای
@EnglishCar
toonn2024
☂نامه های عاشقانه دلنوشته های نااب
@dessEre
☂متن دلنشین
@a
ram380
☂قلمرو زب
انی
@zabanfarsiva
☂یادگیری لغات با اخبار انگلیسی
@english_
ielts_garden
☂آموزشگاه طبی سید
@samsadeghitebeslami
☂مدرسه اطلاعات
@INFOR
MATIONINSTITUTE
☂دل واژه های تنهایی
@gan
domzaran
☂بیو "
انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
☂علوم و فنون ادبی
@aroozga
fyie
☂زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@As
haarmolana
☂نبض احساس
@NaBzEhSsasss
☂قرابت و ض
رب المثل
@gerabatmanaii
☂زبان انگلیسی با انیمی
شن های سینمایی
@english_elnaz_torabi
☂د
انلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_
roman_library
☂انگلیسی عالی مبتدی تا پیشرفته کودک و بزرگسال
@Music
Owallpaper
☂کتاب‌های ممنوعه که مجدد چاپ نشد
@FA_TI_MI

☂آرایه های ادبی
@ARAIEHAYeadabi
☂ورزش در خانه
@gymmhomee
☂کتابخانه ط
بی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
☂خودت روانشناس فرزند پرخاشگرت باش
@ghasemi8484
☂عجایب دنیای نویسندگان
@nevisandbdonya
دانستنی هایی که باید بدانیم
@shogo_jaleb
☂وکی
ل دادگستری
@ADLIEH_TEAM
☂بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
☂‌ج
ذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
☂یافته‌های مهم
روانشناسی
@Hr
man11
☂حقوق برای همه
@jenab_vakill
☂کتا
بخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
☂فیلم و سریال‌ روانش
ناسی(اختلالات)
@Fi
lmravankavi
☂درم
ان کمرویی‌،اضطرابی اجتماعی(روانکاوی)
@Neoravank
avi
☂شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book
_tips
☂آموزش مدیریت واردات و صادرات
@modirtamin
☂ان
گلیسی برای《بی حوصله ها》
@ENGLISH1388
🏅معرفی محصولات ارگانیک و سا
لم
@organicketo
🌸زیباتر شو
@beautyshoponlion

---
------
✍هماهنگی تبادل:
@rti_ebi


✴️چکیده:
زوال منافع ممکن‌الحصول که بر آن صدق اتلاف کند، قابل مطالبه است؛ مانند ایام بیکاری راننده تاکسی به علت توقف برای انجام تعمیر آسیب‌های ناشی از تصادف.


⚖نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۹۴۱

شماره پرونده : ۱۴۰۰-۶۸-۹۴۱ع


☣استعلام :

در تصادفات و غیر آن، آیا خسارت ناشی از عدم امکان استفاده از وسیله نقلیه در مدتی که خودرو توقیف بوده یا به لحاظ خسارت وارده قابل استفاده نبوده است (خواب وسایل نقلیه)، حسب مورد از مقصر حادثه یا شرکت‌های بیمه قابل وصول است؟

🔸پاسخ :

برابر تبصره ۲ ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ زوال منافع ممکن‌الحصول که بر آن صدق اتلاف کند، قابل مطالبه است؛ مانند ایام بیکاری راننده تاکسی به علت توقف برای انجام تعمیر آسیب‌های ناشی از تصادف؛ همچنین با لحاظ اطلاق بند «ب» ماده یک قانون بیمه اجباری خسارات واردشده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب ۱۳۹۵ ، صرفاً آن بخش از خسارات فرض سؤال که مشمول عنوان اتلاف مال تلقی شود را در بر می‌گیرد. بدیهی است چنانچه به علت تعلل مالک خودرو و یا علل دیگر تعمیرات به تأخیر افتاده باشد، به سبب عدم انتساب آن به عامل زیان، وی یا شرکت بیمه تکلیفی در این خصوص ندارد.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴️ چکیده:
جرم موضوع ماده ۴۶ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح  و اهانت فرد نظامی به نگهبان یا مراقب در رابطه با انجام وظیفه جرم موضوع ماده ۴۸ اهانت فرد نظامی به مافوق خود حین انجام وظیفه یا در ارتباط با آن؛ جرم موضوع ماده ۴۹ اهانت فرماندهان و مسؤولان نظامی به افراد تحت امر خود و جرم موضوع ماده ۵۰ تهدید مافوق یا نگهبان یا مراقب حین خدمت یا در ارتباط با آن، غیرقابل گذشت هستند.

⚖نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۱۴۲۸

شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱/ ۱۸۶-۱۴۲۸ ک


☣استعلام :

برخی از عناوین مجرمانه نظیر مواد ۶۰۹ و ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی - بخش تعزیرات ( به ترتیب با موضوعات اهانت به مامورین دولت حین انجام وظیفه و تهدید ) عینا در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح به موجب مواد ۴۶ ، ۴۸ ، ۴۹، ۵۰ نیز جرم انگاری شده اند که با توجه به ماده ۱۱ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب۱۳۹۹/۲/۲۳ ( ماده ۱۰۴ اصلاحی قانون مجازات اسلامی )، رفتارهای مجرمانه مذکور در مواد ۶۰۹ و ۶۶۹ قانون مارالذکر ، در زمره جرایم قابل گذشت به شمار می آیند با وصف فوق وبا توجه به معیارهای مورد اشاره در ماده ۱۰۳ قانون مجازات اسلامی برای جرایم قابل گذشت و این که خصوصیتی در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح برای رفتارهای ما وجود ندارد تا آنها را ملحق و در شمول جرایم غیرقابل گذشت بدانیم در این رابطه برداشت‌های متفاوتی بین همکاران قضایی وجود دارد که مراتب اعلام، خواهشمند است مقرر فرمایید از نظریه ارشادی این مرجع را بهره‌مند فرمایند.

🔸پاسخ :

صرف نظر از تفاوت‌های میان ارکان متشکله جرم موضوع ماده ۶۰۹قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب ۱۳۷۵ با مواد ۴۶، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح (با این توضیح که جرم موضوع ماده ۴۶ این قانون اهانت فرد نظامی به نگهبان یا مراقب در رابطه با انجام وظیفه است؛ جرم موضوع ماده ۴۸ اهانت فرد نظامی به مافوق خود حین انجام وظیفه یا در ارتباط با آن است؛ جرم موضوع ماده ۴۹ اهانت فرماندهان و مسؤولان نظامی به افراد تحت امر خود و جرم موضوع ماده ۵۰ تهدید مافوق یا نگهبان یا مراقب حین خدمت یا در ارتباط با آن است)، مطابق ماده ۱۰۳قانون مجازات اسلامی اصلاحی ۱۳۹۹اصل بر غیر قابل گذشت بودن جرایم است و قابل گذشت بودن جرایم مطابق ماده ۱۰۴ این قانون محتاج نص است و در قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح نصی بر قابل گذشت بودن جرایم موضوع مواد ۴۶، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ وجود ندارد؛ بنابراین جرایم یاد شده غیر قابل گذشت محسوب می‌شوند.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


Репост из: دعاوی ملکی
تنظیم سند رسمی اجاره و سند صلح سرقفلی در فرض عدم اخذ صورتمجلس تفکیکی

استعلام :


چنانچه شخصي مالكيت منافع سرقفلي يا حق كسب و پيشه يك باب مغازه را از مالك به صورت عادي خريداري نمايد، ليكن مالك مغازه­هاي متعددي از جمله مغازه موضوع فروش سرقفلي را در اختيار داشته كه هنوز سند تفكيكي براي آنها به صورت جداگانه و مفروزي صادر نشده است، آيا در فرض مذكور مالك منافع يك باب مغازه مي­تواند دعواي تفكيك و الزام به تنظيم سند رسمي اجاره نامه نسبت به يك باب مغازه را به طرفيت مالك مطرح نمايد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

نظر به اینکه مستأجر منافع عین مشخص با متراژ و سایر اوصاف مشخص را با علم به مشاع بودن آن با پرداخت سرقفلی خریداری نموده، تقاضای صدور اسناد تفکیکی از ناحیه وی نسبت به ملک مورد اجاره مسموع نمی باشد، زیرا تقاضای صدور اسناد تفکیکی از ناحیه مالک عین قابل طرح می باشد، نه مستأجر که مالک منافع ملک مورد اجاره است. لکن درخصوص الزام موجر به تنظیم سند رسمی اجاره باتوجه به ماده 220 قانون مدنی، عقود متعاملین را به اجراء چیزی که در عقد منعقده بین آنان تصریح شده ومورد توافق قرار گرفته وهمچنین نتایجی که به موجب عرف وعادت ویا قانون از عقد حاصل می گردد، ملزم می نماید ولذا دعوای مستأجر مبنی بر الزام موجر به تنظیم سند رسمی اجاره مسموع می باشد.

شماره نظریه : 7/93/1343شماره پرونده : 93-059-0970تاریخ نظریه : 1393/06/09


@vakil_melki


Репост из: دعاوی ملکی
قطع انشعابات آب و برق در راستای اجرای اجباری حکم خلع ید بلامانع است

استعلام :


آیا در راستای اجرای حکم خلع ید، تخلیه و رفع تصرف به علت عدم همکاری محکوم‌علیه امکان قطع آب، برق و گاز به عنوان مقدمات لازم جهت اجرای حکم وجود دارد؟

پاسخ :

اجرای احکام مربوط به انتزاع ید متصرف از ملک، اصولاً ملازمه با قطع انشعابات آب، برق و غیره ندارد و چنانچه این اقدام به منظور اجبار محکوم‌علیه به اجرای ارادی مفاد حکم باشد، با وجود طرق پیش‌بینی شده در قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356، این اقدام فاقد جایگاه قانونی است؛ در غیر این صورت، با تشخیص قاضی مربوط و با درخواست محکوم‌له و با اخطار قبلی به محکوم‌علیه به عنوان لازمه اجرای حکم اشکالی ندارد.

نظریه مشورتی شماره 7/99/1946 مورخ 1400/01/31

Dadfarandadandish.com

@vakil_melki


✴️ چکیده:
در صورت عدم حضور متهم بدون عذر موجه و یا عدم اعلام عذر موجه، جلب وی، وظیفه بازپرس است به استثنای برای اخذ آخرین دفاع.

⚖نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۲۳

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۱۵۱۴

شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۱۵۱۴


☣استعلام :

با عنایت به مفاد مواد ۱۷۹ و ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲ اصلاحیه سال ۱۳۹۴ و با التفات به این  برخی از همکاران محترم قضایی عقیده دارند در صورتی که متهم پس از احضار بدون عذر موجه در نزد مقام قضایی اعم از دادسرا یا دادگاه ها در جرایمی که مستقیم در دادگاه مطرح می‌شوند حاضر نشود الزامی به جلب وی نیست حال سوال های ذیل پرسیده می شود خواهشمند است پاسخ را به این دادگاه ارسال نمایید
۱- آیا جلب متهم پس از عدم حضور نزد مقام قضایی و عدم ارائه عذر موجه الزامی است یا اینکه جلب وی بنا به تشخیص مقام قضایی بوده و امکان اعلام کفایت و ختم تحقیقات و صدور قرار جلب به دادرسی بدون جلب متهم وجود دارد در مرحله ای که دادگاه اقدام به صدور قرار جلب به دادرسی نموده باشد و متهم در دادسرا جهت انجام تکالیف مقرر در ماده ۲۷۶ قانون مار الذکر حاضر نشده باشد آیا جلب وی ضروری و از تکالیف مقام قضایی دادسرا می باشد یا خیر

🔸پاسخ :

۱- مستفاد از مواد ۹۰، ۱۶۸، ۱۷۸، ۱۷۹ و ۲۶۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در فرض وجود دلیل بر توجه اتهام و احضار متهم از سوی مقام قضایی در مرحله تحقیقات مقدماتی و عدم حضور وی بدون عذر موجه یا عدم اعلام عذر موجه مطابق ماده ۱۷۹ قانون یاد شده و تبصره آن، مقام قضایی موظف به ادامه روند تحقیقات مقدماتی و جلب متهم می‌باشد و موجب قانونی جهت صدور قرار جلب به دادرسی بدون رعایت تشریفات مقرر قانونی در جلب متهم و یا احضار وی جهت اخذ آخرین دفاع وجود ندارد. بدیهی است با فرض جلب متهم و عدم دسترسی به وی جهت تفهیم اتهام، صدور قرار جلب به دادرسی بلااشکال است.

۲- مستفاد از ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و لحاظ ماده ۱۷۹ این قانون، در صورت صدور قرار جلب به دادرسی از سوی دادگاه (متعاقب نقض قرار منع تعقیب) بازپرس مکلف به احضار متهم، تفهیم اتهام، اخذ آخرین دفاع و تأمین مناسب از وی است و در صورت عدم حضور متهم بدون عذر موجه و یا عدم اعلام عذر موجه، جلب وی، وظیفه بازپرس است.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴ربادهنده به طور مطلق از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان شده و می‌تواند به عنوان شاکی خصوصی از ربا‌گیرنده شکایت کند.


⚖جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1400/952
شماره پرونده : 1400-168-952 ک
تاریخ نظریه : 1401/05/24

☣استعلام :

شخص «الف» مبلغی را با شرط پرداخت سود ماهیانه به شخص «ب»، از ایشان دریافت می‌کند. آیا در صورت تحقق جرم ربا، شخص «الف» می‌تواند تحت این عنوان شکایت کیفری علیه شخص «ب» طرح کند؟



⚖ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

موضوع در کمیسیون‌های سؤالات خاص کیفری و آیین دادرسی کیفری مطرح و در خصوص فرض سؤال دو دیدگاه وجود دارد:

دیدگاه نخست: اگر ربا دهنده مضطر و مشمول تبصره 2 ماده 595 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات مصوب 1375) باشد، به سبب معافیت از مجازات، می‌تواند شاکی خصوصی واقع شود و علاوه بر درخواست مجازات ربا‌گیرنده، خسارات وارده و ضرر و زیان ناشی از جرم را مطالبه کند؛ اما اگر بدون اضطرار ربا داده باشد، به صراحت ماده 595 قانون یاد شده مجرم است و همان مجازاتی را دارد که رباگیرنده خواهد داشت. در این صورت او شاکی خصوصی محسوب نمی‌شود؛ زیرا شاکی خصوصی شخصی است که از وقوع جرم ارتکاب‌یافته به وسیله غیر، متضرر شده باشد و در مورد بحث، ربادهنده بدون اضطرار، مرتکب اضرار به خود شده است و از این جهت از تعریف شاکی خصوصی خارج است؛ ضمن آن‌که، اگر ربادهنده را شاکی خصوصی بدانیم، باید به وی اجازه دهیم ضرر و زیان وارده؛ اعم از مادی و معنوی را مطالبه کند و این با روح قانون که ربادهنده و رباگیرنده را در یک ردیف قرار داده است، مغایر است.

دیدگاه دوم: با توجه به عبارت «علاوه بر رد اضافه به صاحب مال» مصرح در ماده 595 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375، ربادهنده به طور مطلق استحقاق استرداد وجه یا مال اضافی را دارد؛ لذا مفروض قانون‌گذار آن است که ربادهنده به طور مطلق از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان شده و مطابق ماده 10 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 وی می‌تواند به عنوان شاکی از ربا‌گیرنده شکایت کند؛ هرچند این امر مانع از رسیدگی به اتهام خود او نخواهد بود.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴ با توجه به آمره بودن قواعد ارث، شرط بین زوجین موقت مبنی بر ارث‌بری آنان از یکدیگر، باطل و فاقد اثر شرعی و قانونی است.


شماره نظریه : 7/1401/501
شماره پرونده : 1401-9/1-501 ح
تاریخ نظریه : 1401/06/02

☣استعلام:

در مورد نکاح موقتی که ضمن آن شرط ارث بردن زوجین از یکدیگر درج شده است، در خصوص مسؤولیت کیفری زوج از حیث عدم ثبت عقد ازدواج اختلاف نظر است. الف- عده‌ای به استناد به قول مشهور فقها و فتوای امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله؛ شرط را باطل و فاقد اثر از جمله از حیث ایجاد مسؤولیت به ثبت نکاح، می‌دانند. ب- عده‌ای نیز شرط را صحیح؛ اما مرد را به ثبت رسمی نکاح مکلف نمی‌دانند و معتقدند اصل بر عدم تکلیف زوج به ثبت نکاح موقت است و موارد استثنایی مندرج در ماده 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 باید در حدود نص تفسیر شود و با توجه به ظهور کلام و موقعیت بیان قانون‌گذار، عبارت شرط ضمن عقد در بند 3 ماده 21 را نیز باید محدود به شرط مبنی بر «تعهد زوج به ثبت نکاح می‌دانند» و نه هر شرطی؛ زیرا چنانچه قانون‌گذار نظری غیر از این داشت، در این ماده به جای کلمات «شرط ضمن عقد» عبارت «هرگونه شرط ضمن عقد» را بیان می‌کرد. ج- گروه سوم شرط را صحیح و بر اساس بند 3 ماده 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 مرد را مکلف به ثبت نکاح و مستوجب ضمانت اجرای کیفری عدم ثبت ازدواج می‌دانند. با عنایت به تفاوت دیدگاه‌های موجود، خواهشمند است نظر خود را در این خصوص اعلام فرمایید.


⚖ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

اولاً، با توجه به آمره بودن قواعد ارث، در فرض سؤال شرط مقرر بین زوجین موقت مبنی بر ارث‌بری آنان از یکدیگر، باطل و فاقد اثر شرعی و قانونی است. ثانیاً، صرف‌نظر از آن‌که بین شرط توارث زوجین موقت و الزام یا عدم الزام زوج به ثبت نکاح موقت در چنین فرضی ملازمه‌ای وجود ندارد، به صراحت ماده 21 قانون حمایت خانواده مصوب 1391، موارد الزامی ثبت نکاح موقت منحصر در بندهای سه‌گانه موضوع این ماده است و از ظاهر بند 3 این ماده چنین مستفاد است که حکم آن صرفاً ناظر بر شرط ضمن عقد نکاح موقت مبنی بر ثبت آن است و دیگر شروط ضمن عقد نکاح از شمول این بند و ضمانت اجرای کیفری عدم اقدام به آن (ماده 49 همین قانون) خروج موضوعی دارد.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


Репост из: دعاوی ملکی
🔹معافیت از پرداخت هزینه دادرسی برای ارگان‌های دولتی حافظ اراضی ملی

@vakil_melki


Репост из: دعاوی ملکی
🔹در صورت بروز حادثه و خسارت ناشی از واگذاری وظایف وزارت راه و شهرسازی به بخش خصوصی، این وزارت­خانه مسئول جبران خسارات وارده است.

@vakil_melki


✴ چنانچه خواهان خواسته خود را افزایش دهد؛ اما دادگاه بدوی صرفاً نسبت به خواسته‌های اولیه مندرج در دادخواست اظهارنظر کند و نسبت به خواسته افزایش‌یافته اظهارنظر و اتخاذ تصمیم ننماید، پس از تجدیدنظرخواهی، دادگاه تجدید نظر با تذکر به دادگاه بدوی جهت صدور رأی تکمیلی، رسیدگی به درخواست تجدید نظر را تا تعیین تکلیف آن خواسته متوقف می‌نماید.



تاریخ نظریه : 1401/05/23
شماره نظریه : 7/1400/1765
شماره پرونده : 1400-127-1765 ح

☣استعلام :

خواهان به موجب یک دادخواست، چند خواسته مطرح می‌کند و در جلسه اول دادرسی نیز خواسته خود را افزایش می‌دهد؛ اما دادگاه بدوی صرفاً نسبت به خواسته‌های اولیه مندرج در دادخواست اظهارنظر می‌کند و نسبت به خواسته افزایش‌یافته اظهارنظر و اتخاذ تصمیم نمی‌کند؛ خواسته افزایش‌یافته برای پذیرش دیگر خواسته‌های خواهان ضرورت داشته است. با توجه به تجدید نظرخواهی خواهان، خواهشمند است به پرسش‌های زیر پاسخ دهید: تکلیف دادگاه تجدید نظر در این خصوص چیست؟ آیا می‌بایست پرونده را جهت اظهارنظر نسبت به خواسته افزایش‌یافته خواهان و جلوگیری از تعارض و تهافت آراء به دادگاه بدوی اعاده کند تا پس از اظهارنظر در این خصوص، در خصوص تجدید نظرخواهی اتخاذ تصمیم کند یا آن‌که راجع به تجدید نظرخواهی اظهارنظر و نسبت به خواسته افزایش‌یافته قرار توقف دادرسی صادر کند یا اساساً تجدید نظرخواهی را متوقف کند تا تکلیف خواسته افزایش‌یافته معلوم شود؟


⚖ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه‌قضاییه

اولاً، طرح خواسته جدید از سوی خواهان با عنایت به ماده 17 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، دعوای اضافی تلقی می‌شود و از شمول ماده 98 قانون یاد‌شده خارج است. ثانیاً، در فرض سؤال که بنا به تشخیص دادگاه تجدید نظر رسیدگی و اتخاذ تصمیم نسبت به آنچه مورد لحوق حکم دادگاه بدوی قرار گرفته است فرع بر رسیدگی نسبت به آن بخش از خواسته مطرح‌شده در مرحله بدوی است که راجع به آن دادگاه اخیرالذکر اظهار نظری نکرده است، با عنایت به ملاک ماده 19 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، دادگاه تجدید نظر با تذکر به دادگاه بدوی جهت صدور رأی تکمیلی، رسیدگی به درخواست تجدید نظر را تا تعیین تکلیف آن خواسته متوقف می‌نماید.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴️ اعمال نهاد نظام نیمه آزادی به عنوان شیوه اجرای حکم حبس در صلاحیت دادگاه صادرکننده حکم قطعی است و مقررات اشتغال محکومان زندانی در مراکز حرفه‌‌آموزی و اشتغال با خروج از مؤسسه، قابل تسری به محکومان نظام نیمه آزادی نمی‌باشد.



شماره نظریه : 7/1401/566
شماره پرونده : 1401-186/1-566 ک
تاریخ نظریه : 1401/08/09

☣استعلام :

در خصوص نظام نیمه آزادی موضوع مواد 56 و 57 قانون مجازات اسلامی، ملاک حبس‌های موضوع ماده 57 مذکور (درجات 5، 6 و 7) مجازات قانونی است یا قضایی؟ و آیا شرایط و ضوابط رأی باز مندرج در آیین‌نامه سازمان زندان‌ها به نظام نیمه آزادی نیز تسری دارد؟


⚖ نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

1- منظور از عبارت «حبس‌های تعزیری درجه پنج تا هفت» در صدر ماده 57 قانون مجازات اسلامی 1392، مجازات قانونی جرم ارتکابی است نه مجازات قضایی که در دادنامه قید می‌شود؛ زیرا مقنن در این ماده از عبارت «محکومیت به حبس» استفاده نکرده است و مؤید این نظر، تصریح ماده 62 این قانون است که در این ماده به جرایم تعزیری اشاره شده است.

2- مستفاد از مواد 56 و 57 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و مواد 553 و 554 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 این است که اعمال نهاد نظام نیمه آزادی موضوع مواد قانونی پیش‌گفته به عنوان شیوه اجرای حکم حبس تابع احکام و شرایط مقرر در مواد موصوف در صلاحیت دادگاه صادرکننده حکم قطعی است و اشتغال به کار محکومان زندانی در مراکز اشتغال داخل و خارج از مؤسسه کیفری یعنی اشتغال در مراکز حرفه‌آموزی و اشتغال با خروج از مؤسسه (رأی باز) موضوع شق 6 بند «ب» ماده یک آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 28/3/1400 رئیس محترم قوه قضاییه با تصویب شورای طبقه بندی و بر اساس مقررات ذی‌ربط این آیین‌نامه (از جمله مواد 181، 182 و 183 آن) به مفهوم اعمال نهاد نظام نیمه آزادی موضوع مواد 56 و 57 قانون مجازات اسلامی که تابع احکام و شرایط خاصی می‌باشد، نیست و نحوه اجرای نظام نیمه آزادی در مقررات فصل سوم آیین‌نامه اجرایی ماده 63 قانون مجازات اسلامی 1392 (مصوب 4/2/1398) بیان شده است؛ لذا مقررات مذکور در آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، در خصوص اشتغال محکومان زندانی در مراکز حرفه‌‌آموزی و اشتغال با خروج از مؤسسه قابل تسری به محکومان نظام نیمه آزادی نمی‌باشد.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


🔖تأثیر انتقال مالکیت مال زیان‌دیده بر بقای مسئولیت مدنی

✴️ چکیده:
بر فرض ورود ضرر و تحقق ارکان مسئولیت مدنی، جبران خسارت وارده منوط به بقاء مالکیت زیان دیده بر مال مربوطه نیست.


شماره دادنامه قطعی :

9209970220100495

تاریخ دادنامه قطعی :
1392/05/14


☣رأی دادگاه بدوی

درخصوص دعوی خانم پ.س. به وکالت از خواهان آقای م.م. به طرفیت خواندگان آقایان ب.ع. و ر.ع. به خواسته تقاضای رسیدگی و الزام خواندگان به پرداخت مبلغ هفتاد میلیون ریال بابت خسارت تصادف مورخ 4/9/90 با احتساب خسارات دادرسی به شرح دادخواست تقدیمی، نظر به اینکه وکیل خواهان در جلسه دادرسی اعلام داشته است که موکل وی (خواهان) خودرو خود را فروخته و انتقال داده است و در حال حاضر خودرو موضوع دعوی در اختیار و در مالکیت موکل وی نمی باشد، بنابراین خواهان در دعوی مطروحه ذی نفع نبوده و لذا استناداً به ماده 89 ناظر بر بند 10 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، قرار رد دعوی صادر و اعلام می گردد. قرار صادره ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ، قابل رسیدگی تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان می باشد.

🔸رئیس شعبه 209 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ حیدری
 
⚖رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای م.م. با وکالت خانم پ.س. به طرفیت آقایان ب. و ر. هر دو ع. نسبت به دادنامه شماره 66 مورخ 30/1/91 صادره از شعبه 209 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن درخصوص دعوی مطالبه خسارت وارده به اتومبیل تجدیدنظرخواه بر اثر وقوع تصادف ناشی از بی احتیاطی تجدیدنظرخواندگان، قرار رد دعوی، به جهت فروش خودرو مذکور توسط تجدیدنظرخواه بعد از وقوع تصادف، صادر گردیده، وارد می باشد و دادنامه صادره به جهت مغایرت با مقررات قانونی مخدوش و مستوجب نقض است. زیرا بر فرض ورود ضرر و تحقق ارکان مسئولیت مدنی، جبران حسارت وارده منوط به بقاء مالکیت زیان دیده بر مال مربوطه نمی باشد. به همین جهت، مستنداً به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی، ضمن نقض دادنامه مذکور، پرونده عیناً جهت رسیدگی در ماهیت امر به دادگاه محترم بدوی اعاده می گردد.


🔸مستشاران شعبه 1 دادگاه تجدیدنظر استان تهران/رضائی ـ خشنودی/پژوهشگاه قوه قضاییه


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


Репост из: دعاوی ملکی
صرف توقیف مالی از طرف مستاجر در راستای مطالبه ودیعه، دلیلی بر پرداخت ودیعه نیست

اولا، برابر اطلاق ماده 4 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1376، تخلیه عین مستأجره و تحویل آن به موجر منوط به استرداد ودیعه یا سند یا وجه که مطابق قرارداد اجاره توسط موجر از مستأجر اخذ شده است می­باشد؛ بنابراین تا زمانی که موجر مبلغ یا سند مزبور را به مستأجر یا واحد اجرا ندهد، امکان تخلیه و تحویل عین مستأجره به موجر وجود ندارد.

ثانیا، در فرض سؤال که مستأجر بابت وجه مذکور دعوای مستقل اقامه نموده و عین مستأجره را بابت طلب خود (محکوم­به) توقیف کرده است، با توجه به این­که صرف توقیف به معنای وصول محکوم­به نیست تا زمانی که مبلغ ودیعه به مستأجر یا واحد اجرا پرداخت نشود، تحویل ملک از سوی واحد اجرا ممکن نیست.
نظریه مشورتی شماره 7/98/556 مورخ 1398/08/08

@vakil_melki


Репост из: دعاوی ملکی
وجود شرط داوری در قرارداد اجاره مشمول قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 مانع تقاضا و صدور دستور تخلیه توسط مرجع قضایی(شورای حل اختلاف) نخواهد بود.


مستفاد از مواد 3، 4 و 5 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 26/5/1376 و مواد 6 و 17 آیین­نامه اجرایی آن، صدور دستور تخلیه توسط مرجع قضایی (در حال حاضر شورای حل اختلاف) امری ترافعی نیست و مرجع قضایی در صورت تنظیم اجاره­نامه طبق مقررات قانون فوق­الذکر و انقضای مدت اجاره باید دستور تخلیه را صادر کند. در حالی که طبق ماده 454 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379 شرط داوری ناظر به رسیدگی به اختلافات طرفین است. بنابراین وجود شرط داوری مانع تقاضا و صدور دستور تخلیه برابر مقررات یادشده توسط مرجع قضایی نخواهد بود. البته با توجه به اینکه اختلافات ناشی از عقد اجاره و تمدید یا عدم تمدید آن باید با مراجعه به داوری مورد رسیدگی قرار گیرند، بنابراین هرگاه بعد از صدور دستور تخلیه مستأجر در اجرای ماده 17 آیین­نامه یادشده به ادعای تمدید یا عدم تمدید اجاره و امثال آن نسبت به صدور دستور تخلیه شکایت کند و مرجع صادرکننده دستور مزبور، ادعا را موثر در تخلیه یا نحوه آن بداند، باید ضمن عدول از دستور تخلیه و رفع اثر از آن طرفین را به مراجعه به داوری هدایت کند.

نظریه مشورتی شماره 7/97/2775 مورخ 1397/11/15

@vakil_melki


✴️چکیده:
در اعمال ماده ۵۱۰ ق.آ.د.ک اجرا یا عدم اجرای یکی از احکام موضوع محکومیت قطعی رأی تجمیعی در صورت فراهم بودن اقتضاء، مؤثر در مقام نیست.

⚖نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه

تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۱۶

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۱۴۱۲

شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۱۴۱۲ک


☣استعلام :

مورد تجمیع آرا در راستای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری سوالی که مطرح می‌باشد این است که در صورتی که شخص دارای دو پرونده قابل تجمیع ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری باشد لکن یکی از پرونده‌های مختومه شده باشد و پس از مختومه شدن پرونده مشخص شود که محکوم علیه دارای دو پرونده قابل تجمیع می باشد و درخواست تجمیع نماید، حال سوالی که هست این است که آیا به لحاظ مختومه بودن پرونده می توان نظر داد که امکان تجمیع ندارد ؟ یا این که در صورت وجود شرایط ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مفتوحه بودن پرونده مانع تجمیع نمی باشد؟

🔸پاسخ :

مستفاد از ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، ملاک اعمال این ماده (که ناظر به اعمال مقررات تعدد جرم در مرحله اجرای احکام است) آن است که اعمال مقررات تعدد جرم در میزان مجازات قابل اجرا مؤثر باشد؛ بنابراین در فرض سؤال (با فرض این‌که اعمال مقررات تعدد جرم در مرحله اجرای احکام مؤثر در میزان مجازات قابل اجراست) اجرا یا عدم اجرای یکی از احکام موضوع محکومیت قطعی رأی تجمیعی در صورت فراهم بودن اقتضاء، مؤثر در مقام نیست.


@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴️ دفتر دادگاه مکلف است برای وکیلی که در اثناء دادرسی اعلام وکالت می‌کند هم اخطار مربوط به کسری تمبر مالیاتی ارسال کند.


شماره نظریه : 7/1402/484
شماره پرونده : 1402-97-484ح
تاریخ نظریه : 1402/07/04

☣استعلام :

چنانچه وکیل در اثنای دادرسی مبادرت به اعلام وکالت می‌نماید؛ اما وکالتنامه تقدیمی دارای کسری تمبر مالیاتی است، آیا دادگاه قانوناً تکلیفی برای صدور و ارسال اخطار رفع نقص برای ابطال تمبر مالیاتی دارد؟

⚖نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

در فرض سؤال که وکیل در اثناء دادرسی اعلام وکالت می‌کند؛ اعم از اینکه وکیل خواهان باشد و یا خوانده؛ باید اخطار مربوط به کسری تمبر مالیاتی به وکیل ارسال شود و با توجه به تبصره یک ماده 103 قانون مالیات‌های مستقیم مصوب 1366 با اصلاحات و الحاقات بعدی، ضمانت اجرای عدم رفع نقص صرفاً عدم پذیرش وکالت وی خواهد بود و دادگاه دعوا را با دعوت از اصیل رسیدگی می‌کند. بدیهی است در صورت تقدیم دادخواست توسط وکیل، وفق ماده 54 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 و رأی وحدت رویه شماره 780 مورخ 26/6/1398 هیأت عمومی دیوان عالی کشور رفتار می‌شود.



@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


✴️ امضای مکاتبه دسته جمعی توسط قضات فاقد وصف تخلف انتظامی است.

شماره نظریه : 7/98/505
شماره پرونده : 98-1/12-505 ک
تاریخ نظریه : 1398/06/20


☣استعلام :

شنیده می‌شود که تنظیم هر نامه ای که توسط چند نفر از قضات به امضاء برسد تخلف انتظامی است آیا چنین مطلبی صحیح است و اطلاق دارد مبنای آن و مستند کدام است به عنوان مثال: اگر چند نفراز قضات طی نامه ای به رئیس قوه قضائیه اعلام نمایند به نظر می رسد فلان بند از فلان ماده آئین نامه ای ایراد و پیشنهاداتی جهت اصلاح آن مطرح نمایند تخلف انتظامی است؟

⚖نظر مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

با توجه به نسخ ماده 113 قانون اصول تشکیلات عدلیه مصوب 1307 بر اساس ماده 55 قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب 1390 و با عنایت به تخلفات انتظامی قضات در مواد 13 الی 18 این قانون، امضای جمعی قضات در یک نامه فاقد وصف تخلف انتظامی است. بدیهی است که قضات نیز باید در مکاتبات شؤون قضایی را مطابق قوانین و مقررات مربوطه رعایت نمایند.



@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE


Репост из: دعاوی ملکی
استعلام :

در صورتی که موکل در قرارداد وکالت به وکیل خود اختیار کامل در خصوص انتقال موضوع وکالت به هر شخص و به هر قیمت و در قالب هر عقدی داده باشد و پس از انتقال موضوع عقد وکالت از سوی وکیل به خود وی در قالب عقد بیع، آیا دعوای موکل علیه وکیل به خواسته مطالبه حساب ایام تصدی دوران وکالت و رد ثمن با جلب نظر کارشناسی (مطالبه قیمت روز موضوع وکالت) با توجه به مقررات مواد 667 و 668 قانون مدنی دارای وجاهت قانونی است؟ به عبارت دیگر، با توجه به تصریح اختیارات وکیل به شرح پیش‌گفته، آیا موکل صرفا می‌تواند ثمن قید شده در قرارداد بیع تنظیم‌یافته بر اساس وکالت‌نامه را مطالبه کند یا موکل می‌تواند قیمت روز مبیع را با جلب نظر کارشناس مطالبه نماید؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً، دعوای موکل علیه وکیل مبنی بر الزام وکیل به دادن حساب دوران وکالت موضوع ماده 668 قانون مدنی قابل استماع است و این دعوا می‌تواند مستقلاً و یا همراه با دعوای مطالبه ثمن مال فروخته شده توسط وکیل مطرح شود. ثانیاً، در فرض سؤال که موکل به وکیل این اختیار را داده است که مال متعلق به وی را به هر قیمت و به هر شخصی و در قالب هر عقدی انتقال دهد، صرف‌نظر از آنکه رسیدگی به موضوع و احراز اراده طرفین بر عهده مرجع قضایی رسیدگی‌کننده است، چنانچه احراز شود که انتقال مال به عقود مسامحی و یا رایگان نیز مورد توافق بوده است، موکل نمی‌تواند مدعی عدم رعایت غبطه و مصلحت خود شود؛ مگر آنکه احراز شود انتقال در قالب این عقود نیز با شرایط خاص مد‌نظر بوده است. ثالثاً، در فرض سؤال که وکیل به استناد عقد وکالت، مال موضوع آن را در قالب عقد بیع به خود انتقال داده است، وکیل ملزم است قیمت مندرج در مبایعه‌نامه را به موکل پرداخت کند؛ مگر آن‌که موکل مدعی عدم رعایت غبطه و مصلحت خود شود و از قراین و اوضاع و احوال حاکم بر عقد وکالت و اراده طرفین چنین مستفاد شود که به‌رغم اعطای وکالت مبنی بر فروش مال به هر قیمتی که وکیل تشخیص می‌دهد، باز هم ضرورت رعایت غبطه و مصلحت موکل و یا فروش در حدود قیمت متعارف و یا سقف مشخصی مد نظر بوده است که در صورت احراز این امر و احراز عدم رعایت غبطه و مصلحت موکل، موضوع تابع معاملات فضولی است. در هر صورت قیمت روز مال، ملاک عمل نخواهد بود.

نظریه مشورتی شماره مورخ 1401/12/21

@vakil_melki


Репост из: دعاوی ملکی
رای وحدت‌ رویه شماره ۸۳۶ ـ ۱۴۰۲/۰۶/۲۸ هیأت‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

اعتراض به رأی داوری اگرچه موضوع اصلی آن مالی باشد، دعوای مالی محسوب نمی‌شود

با توجه به اینکه در دعاوی اعتراض به رأی داوری، خواهان معمولاً در پی کسب منفعت مالی نیست، بلکه به دنبال ابطال رأی داوری مطابق بندهای ذیل ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ است، دادگاه پس از رسیدگی چنانچه درخواست را مطابق با یکی از بندهای ماده قانونی مذکور یافت، رأی داوری را ابطال می‌نماید، به این جهت، اعتراض به رأی داوری اگرچه موضوع اصلی آن مالی باشد، دعوای مالی محسوب نمی‌شود. بنا به مراتب، رأی شعبه هجدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که با این نظر مطابقت دارد با اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده می‌شود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاه‌ها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم‌الاتباع است.

مشاهده متن کامل 👇👇

http://www.dadfarandadandish.com/articles/188414

@vakil_melki

Показано 20 последних публикаций.