کانال| صبغت الله عاکف


Гео и язык канала: Иран, Фарси
Категория: Религия


ماسترِ عقیده و فلسفه.
علاقه‌مندِ حوزه‌های عقیده، فکر، معقولات، علوم آلی، ادبیات، نویسندگی و ترجمه.
ارتباط با من: @a_asir

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Фарси
Категория
Религия
Статистика
Фильтр публикаций


دلم دردی که دارد با که گوید؟
گنه خود کرده تاوان از که جوید؟

دریغا نیست همدردی موافق
که بر بخت بدم خوش‌خوش بموید

عطار

@Sebghatullah_Akef


محاورهٔ عربی نیاموزید

دانش‌آموزان عزیز علوم شرعی!
عربی را اگر برای فهم نصوص شرعی نمی‌خوانید و برای محاوره می‌‌آموزید، هرگز وقت خود را تلف نکنید و نیاموزید.
و آن عربی که در دوره‌های محاوره تدریس می‌شود، در همان‌حد محاوره می‌ماند و در فهم نصوص و استنباط و استدلال کمک نمی‌کند.
برای فهم نصوص شرعی و استنباط و استدلال، باید صرف و نحو و بلاغت و لغت بیاموزید؛ تا در پیِ آن، در فهم اصول فقه، قواعد فقهی، مقاصد شریعت، اصول تفسیر و غیره موفق باشید و بتوانید بر استنباط و استدلال مسلط شوید.

محاوره برای طالب العلم لازم نیست. محاورهٔ عربی به درد کسانی می‌خورد که در محیط عربی بسر می‌برند، یا با عرب‌ها در گفتگو هستند، یا با عربی سلفی و فیگور می‌گیرند، یا متن و کلیپ‌های عربی در داستان مجازی می‌گذارند (البته همهٔ اهل داستان‌های مجازی هم گفتگو به عربی را بلد نیستند، کاپی و نشر می‌کنند. چه بسا مفهوم بسیاری از کارها و نشریات خود را هم نمی‌دانند).

طالب‌العلم، با شنیدن درس‌های علمی علما، و بعدا با قرارگرفتن در محیط عربی، خود به خود، محاورهٔ عربی را خیلی بهتر از دیگران یاد می‌گیرد. لازم نیست برای آن کلاس بگیرد و وقت هدر دهد.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef


فاصله میان شما و فراگیری موفقانهٔ علوم شرعی، از نگاه اقتصادی، ماهانه چهار یا پنج جی بی اینترنت و از نگاه زمان، روزِ دو یا سه ساعت است.

کسی که بخواند، بهانه ندارد. حرکت کنید، کمر ببندید و آستین بر زنید.

دوره‌های درسی به اعلان گذاشته می‌شود، عزیزان وسط یا آخر سمستر می‌آیند که ما هم می‌خواهیم شرکت کنیم. یا می‌پرسند چگونه علوم را فرا بگیریم!؟ خوب من چندین‌بار رهنمایی‌ات کردم، اگر به رهنمایی من بسنده می‌کنی، رهنمایی را بخوان و اقدام کن و به دوره شرکت کن، کم‌کم می‌رسی إن شاء الله. اگر تنها می‌پرسی و برنامه می‌گیری و به طاق بالا می‌گذاری، سپس از دیگری دوباره می‌پرسی، ده سال دیگر هم به همین وضع باقی می‌مانی.

یکی از طلاب علم، اکنون چند سال است که سال یک بار، حتما دربارهٔ علوم شرعی می‌پرسد که چگونه و چه کتاب‌هایی و به چه روشی و در چه شرایطی...؛ ولی هنوز اقدام نکرده است.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef




از ضررهای گره‌خوردن نامت با تخصص در عقیده و معقولات و فلسفه این است که اگر آیت قرآن را، با استدلالی علمی-اصولی شرح دادی، می‌گویند فلسفه می‌بافد. در حالی که اگر حرف فلسفی بگوییم، می‌گویند چینی حرف می‌زند.

ما «معقولاتي العقل والاستدلال، ومنقولاتي المعرفة والقلب والشوق والاستنباط» هستیم، عزیز برادر.

نَفَس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بُلبُلان بمردند و نماند جز غرابی

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef


سعدی از زبان رزمندگان فلسطین، دربارهٔ جنگ ایران با اسرائیل می‌گوید:

خفته خبر ندارد، سر بر کنار جانان
کاین شب دراز باشد، بر چشم پاسبانان

و می‌گوید:

تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم

@Sebghatullah_Akef


برخی از مردم اگر دیوانه بودند، برای شان بهتر بود! زیرا این‌گونه تکلیف از او برداشته می‌شد. حالا با عقل، در گرداب کفر و فسق و گناه گرفتار می‌شود.

ابن تیمیه رحمه الله، الاستقامة (۲/۱۶۱).

الله باهوشی بدون ایمان را لعنت کرده است و از کم‌هوشیِ همراه با ایمان و تقوی، راضی است.

ذهبی رحمه الله، سير أعلام النبلاء (۱۴/۶۲)


در نسل‌های بعدی و حتا امروز، به شدت نیازمند شخصیت‌هایی هستیم که دارای عقل علمی و استدلالی باشند که به خوبی، در بخش‌های متعدد، بتوانند به شرع و واقع جمع کنند و از دریچهٔ دین، پاسخ‌گوی نیازهای بشر باشند. و این ممکن نیست، جز با جمع بین علوم قدیم و جدید و همواره به‌روز بودن. و این نیز ممکن نیست، جز با توجه‌کردن به علوم یادشده و بر اساس همان ترتیب گفته شده.

شاید از همّت‌های کوتاه و عقل‌های تنبل امروز بنالیم؛ اما این همّت‌های کوتاه و عقل‌های تنبل را خود استاد و مربیان و صدرنشینان ساخته‌اند. خود کسانی که پراکندگی آفریده‌اند و همواره برای تسهیل(بچگانه‌ساختن) علوم، تلاش می‌ورزند.

یا به این رسالت وفادار بمانید و درست کار کنید و خود و دیگران را پخته بسازید، یا به این خام‌کاری پایان‌دهید. ناپخته‌کاری بیش‌تر از اصلاح، تخریب می‌آفریند، نمی‌شود گفت همین هم غنیمت است و بیش‌تر از دست مان نمی‌آید و در حد توان خود کار می‌کنیم و فلان... در این مسیر ما مأموریم توان خود را بالا ببریم، تا بهتر کار کنیم، نه که برای توان خود محدوده‌ای کوتاه و انعطاف‌ناپذیر بسازیم و بگوییم از این بیش‌تر نمی‌شود و همین...

طلاب علم، مغز و عقل و استعداد خود را به شما سپرده‌اند، به این امانت‌ها خیانت نکنید. زیرا بزرگ‌ترین خرابی‌ها و مصیبت‌ها به نام دین در جامعه، از همین‌ خیانت‌ها سرچشمه می‌گیرد.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef


پیشنهادی برای علما و صدرنشینان دوره‌های علوم شرعی

علما، استادان و مدرّسان عزیز و بزرگوار!

طوری که می‌دانید، علوم سال به سال به‌روز می‌شود و استعدادها روز به روز کور و تنبل.
با اندکی تدبر در تاریخ مدارس دینی و نصاب آن، در می‌یابیم که علمای بزرگوار مان، هر زمانی که نیاز به یک علم را حس کرده‌اند، آن را در نصاب درسی درج کرده‌اند و برای تدریس آن نیز، تعدادی از استادان را آماده نموده‌اند. در دوران صحابه، علم تنها قرآن و سنت بود، زیرا ابزار فهم نصوص را صحابه، خود داشتند و پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز، در قید حیات بودند و در فهم نصوص آنان را رهنمایی می‌کردند. سپس، نیاز به قواعد زبان عربی و اصول فقه احساس شد و خود ائمهٔ سلف، بدان اقدام کردند. به مرور زمان، نیازها بیش‌تر شد و علوم بیش‌تری نیز در نصاب درسی جای گرفت. تا این‌که تنها در درس نظامی خبرآباد، نزدیک به صد کتاب در نزدیک به ۲۰ علم به طور کامل؛ اما با رعایت ترتیب منهجی خوانده می‌شد.

و امروز اما؛ عده‌ای تنها سرگرم آثار باقی‌ماندهٔ همان نظام درسی گذشته‌اند که از آن نیز، تنها الفاظ متون حل می‌شود و علم تدریس نمی‌شود، که در این‌صورت، طالب‌العلم هیچ‌فهمی نه از شریعت دارد و نه از مقاصد شریعت و نه از واقع امت؛ خشک‌مغز جامدی که فقط مشکل می‌آفریند. عده‌ای نیز، طالب‌العلمی را که هنوز قواعد زبان عربی نمی‌فهمد، مستقیم می‌برند بر سر درس علمی علوم مقصد که در این‌صورت، یا تکفیریِ تندرو می‌شود، یا تفریطی تجدید مشرب و نواندیش‌باور. عده‌ای نیز، از هر چمن سمنی می‌گیرند و در یک دوره یا حلقه، یک درس تفسیر، دیگری عقیده، دیگری صرف و نحو، تجوید، انگلیسی، آموزش محاورهٔ عربی... خلاصه آشفته بازار است. هیچ‌کس درد تفکر نمی‌کشد و اندکی نمی‌اندیشد که امروز نیازهای امت چیست و برای رسیدگی به آن، چگونه اولویت‌بندی کنیم و به کارهای خود چطور نظم و ترتیب ببخشیم!؟

طوری که احساس می‌شود، نظر به گسترش‌یافتن حوزه‌های علوم و نیازهای طلاب علم شرعی، برای رهایی از پراکنده‌کاری و آشفته‌ساختن طلاب علم، نیاز است به ترتیب ذیل، کارهایی محکم و علمی صورت پذیرد:

۱. یک دورهٔ شرعی عمومی برای عموم مردم که به صورت مختصر و به زبان ساده تدریس شود که در آن، دست‌کم روخوانی و تجوید قرآن، ترجمهٔ مختصر قرآن، یک کتاب کوچک در عقیده، یک کتاب کوچک در فقه، یک کتاب کوچک در حدیث، یک کتاب کوچک در سیرت، قواعد منهجی تزکیه، آموزش‌هایی در بارهٔ خانواده و خانواده‌داری و چگونگی تربیت فرزندان برای آقایان و بانوان و درس‌هایی مختصر در بخش قضایای فکری تحت پوشش قرار گیرد. (این دوره برای عموم باشد و کسی که در این دوره کامیاب شد، به دورهٔ بعدی انتقال یابد).

۲. مرحلهٔ بعدی علوم زبانی است؛ زیرا دورهٔ قبلی، در حد فهم دین برای عموم بود. کسی که بدون فهم اجمالی از دین، وارد این مرحله می‌شود، یا در انتخاب مسیر اشتباه کرده، یا رهنمایش منهجی نبوده، یا برای اهدافی غیر دینی می‌خواند. مهم‌ترین علوم زبانی که در این مرحله باید خوانده شود، عبارتند از: صرف، نحو، بلاغت، ادب عربی، ادبیات فارسی، نگارش و درست‌نویسی، روش تحقیق و فن ترجمه از عربی به فارسی.

۳. مرحلهٔ بعدی علوم آلی است؛ یا ابزار فهم شریعت و نصوص آن که در استنباط و استدلال و غیره کمک می‌کند و این علوم عبارتند از: اصول تفسیر، علوم القرآن، اصول فقه، مقاصد شریعت، قواعد کلی فقه و اصول حدیث.

۴. مرحلهٔ بعدی علوم مقصد است؛ در آن دورهٔ ابتدایی و عمومی، از این علوم نام گرفته شد و توصیه شده بود که مختصر خوانده شود تا مهمات دین و شریعت را هرکس بفهمد. اما اینجا، به صورت علمی، متون و کتاب‌های معتبر در حوزهٔ علوم مقصد شرح داده شود طوری که طالب‌العلم، تطبیقِ قواعدِ علومِ عربی و آلی را که قبلا خوانده است، در این مرحله ببیند و این علوم عبارتند از: تفسیر، حدیث، فقه، عقیده.

۵. مرحلهٔ بعدی علوم تقویتی است؛ برای تقویت نفسی و معرفتی و دعوتی طالب‌العلم که عبارتند از: تربیت و تزکیه، سیرت و تاریخ، ادیان‌شناسی، فرقه‌شناسی، جریان‌شناسی، واقع‌شناسی (نظم نوین جهانی، رسانه و ادب مقاومت)، مذاهب فکری معاصر، اصول دعوت و جامعه‌شناسی.

۶. مرحلهٔ بعدی علوم عقلی است؛ این علوم دست‌کم بخاطر ریاضت عقل باید برای طلاب علم تدریس شود. زیرا کسی که از علوم عقلی سهم خود را گرفته باشد، از شریعت چیزهایی می‌فهمد که دیگران نمی‌فهمند. به‌ویژه برخی از این علوم که نیاز استدلالی نیز می‌باشد. این علوم عبارتند از: منطق صوری، منطق مادی، منطق جدید، منطق موجهات، مقولات عشر، امور عامه، فن مناظره، فلسفهٔ شرقی، فلسفهٔ غربی قدیم، فلسفهٔ غربی جدید، علم کلام قدیم، علم کلام جدید و فکر معاصر.


ویژهٔ طلاب علوم شرعی

در این برههٔ بسیار حساس که همگی به کار دینی روی آورده‌اند، برای ره‌پویان شریعت و دانش‌آموزان علوم شرعی، به شدت ضروری است که نشانه‌های اهل علم را بدانند؛ تا عالم را از جاهل بازشناسند و در پیِ آن، علم را از اهلش بگیرند. این علم، دین است، دقت کنید از چه کسانی دین خود را فرا می‌گیرید.

برخی از نشانه‌های اهل علم قرار ذیل‌اند:

۱. به علوم عربی تسلط داشته باشد. مهم‌ترین علوم عربی عبارتند از: صرف، نحو، بلاغت، علم دلالت.

۲. به علوم آلی تسلط داشته باشد. مهم‌ترین علوم آلی عبارتند از: اصول تفسیر، علوم القرآن، اصول فقه، مقاصد شریعت، قواعد کلی فقه، اصول حدیث.

۳. به علوم مقصد تسلط داشته باشد. علوم مقصد عبارتند از: تفسیر، حدیث، فقه، عقیده.

۴. سهمی هم از علوم تقویتی ذیل داشته باشد: تربیت و تزکیه، سیرت و تاریخ، ادیان‌شناسی، فرقه‌شناسی، جریان‌شناسی، واقع‌شناسی (نظم نوین جهانی، رسانه و ادب مقاومت)، مذاهب فکری معاصر، اصول دعوت و جامعه‌شناسی (تسلط بر همهٔ این علوم نیز ضروری نیست، اما سهمی از آن‌ها داشته باشد. و اگر به همه آشنا بود، او را بر دیگران ترجیح دهید).

۵. تاحدودی با علوم عقلی آشنایی داشته باشد. مهم‌ترین این علوم عبارتند از: منطق صوری، منطق مادی، منطق جدید، مقولات عشر، امور عامه، فن مناظره، فلسفه شرقی، فلسفه غربی قدیم، فلسفه غربی جدید، علم کلام قدیم، علم کلام جدید (این علوم را به قدر نیاز تخصصِ خود فرا گرفته باشد و تسلط بر آن حتمی نیست).

۶. علوم یاد شده را زیر نظر شخصیت‌های دانا و منهجی جامعه، به طور منهجی و اولویت‌بندی‌شده و مرتب خوانده باشد. نه پراکنده که از هر علم، سهمی مختصر، بدون رعایت ترتیب آموخته باشد.

۷. بیش‌تر با طرز صحبت و قوت استدلال و مقدار مطالعهٔ روزانه‌اش، میزان علمش فهمیده می‌شود، نه با مدارک و اسناد تحصیلی‌اش.

۸. تخصص خود را پس از گرفتن سهم خود از علوم یادشده، انتخاب کرده باشد و دست‌کم روز 100 صفحه در تخصص خودش مطالعه داشته باشد.

۹. درس‌هایش پراکنده نباشد و به ترتیب پیش رود. یعنی نخست ترجمهٔ قرآن، سپس مقداری ضروری از عقیده و فقه را تدریس کند. بعد از آن به ترتیب علوم عربی، علوم آلی، علوم تقویتی و علوم عقلی را تنظیم و تدریس و برنامه‌ریزی کند. کسی که شما را بدون علوم عربی و علوم آلی، مستقیم به علوم مقصد می‌برد، تا همیشه شما را جاهل نگه می‌دارد.

نکته: همهٔ موارد بالا، برای طالب‌العلم شرعی، با اندکی تحقیق قابل بررسی و تحقیق است. پس نباید طالب‌العلم، عقل و استعداد و وقتش را بدون تحقیق، دست کسی بسپارد. تا نشود در آینده، مغز و انرژی و توانش را بی‌جا هدر دهند. و در بررسی موارد فوق، می‌شود از طلاب علم موفق و چیزفهم و باهوش نیز کمک بگیرید.

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef


نکات مهمی دربارهٔ حق و اهل حق

- بی‌طرفی، یعنی نه طرف این را می‌گیریم و نه طرف آن؛ بدین‌معنی نیست که نه جانب حق را می‌گیریم و نه جانب باطل را. ممکن است جانب حق در هیچ‌کدام این دو نباشد، یا جانب حق در میان این‌دو طرف، تقسیم شده باشد. بی‌طرفی، به معنای حرکت در میان حق و باطل نیست.

- ما در شناخت حق، مکلف و مسئول هستیم و باید تلاش کنیم؛ اما در شناخت اهل حق، مکلف و مسئول نیستیم و نیازی نیست برای آن تلاش کنیم. نخست «حق» را بشناسید؛ سپس «اهل حق» را اگر شناختید که خوب، نشناختید مسئولیتی ندارید!

- شناخت حق و صفات آن، نظری است و در نصوص قرآن و سنت واضح و روشن شده است. اما شناخت اهل حق در میدان واقع، تطبیقی و استنباطی است. هر اندازه در تطبیق نصوص و استنباط احکام جاهل باشیم، به همان‌میزان و اندازه، در شناخت اهل حق به اشتباه و انحراف می‌رویم.

- طوری که گفتیم، تلاش برای شناخت اهل حق، یعنی ورود به حوزه‌ای فراتر از مکلفیت و مسئولیت خود. به دوش‌کشیدن هر باری که در توان شما نیست، آسیب‌ها و ضررهای خودش را دارد. ما، قبل از شناخت اهل حق، مأمور به شناخت خود حق هستیم. توجه زیاد به شناخت اهل حق، نود درصد باعث می‌شود که از تلاش برای شناخت حق باز بمانیم. وقتی حق را نشناسیم، در شناخت اهل حق نیز دچار اشتباه می‌شویم. اینجا بی‌منهجی، آشفتگی، پریشان‌فکری، کج‌باوری و خلاصه افراط و تفریط، اوج می‌گیرد. گاهی نیز، طرف همزمان، طرف‌دارِ سرسختِ دو جماعتی می‌شود که ضد یک‌دیگرند. مانند این‌که آب و آتش را با هم جمع کنید.
بسیارند کسانی که برای شناخت حق، هیچ تلاشی انجام نمی‌دهند؛ اما برای شناخت اهل حق، شب و روز سرگرم تطبیق اشتباه و کجِ احادیث فتن و آخر الزمان بر جماعت‌ها و افراد هستند. این‌ آسیب‌ها و ضررها نیز، ناشی از تحمل باری است که توان به‌دوش‌کشیدن آن را نداریم.

- وقتی می‌گوییم مسئولیت نداریم برای شناخت اهل حق تلاش کنیم، بدین‌معنی نیست که امکان ندارد اهل حق را بشناسیم. به این معنی نیز نمی‌باشد که اگر فردی را در حال انجام باطل دیدیم، آن را نهی نکنیم. بلکه بدین‌معنی است که ما نباید سرگرم نیت‌خوانی و قضاوت و تفتیش اعمال و احکام دیگران باشیم. ممکن است بدون تلاش برای شناخت اهل حق و اهل باطل، کسی را ببینیم که خیلی واضح و روشن، دچار باطل شده است و از اهل حق دور است. مسئولیت ما اینجا اصلاح و تربیت و برحذر داشتن از باطل و رعایت حال فرد و برائت از خود باطل است، نه دسته‌بندی و مُهرزدن فردی که مرتکب باطل شده است و برائت‌جستن از وی!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef




شعر زیبایی از استاد امین الله مهاجر، شاعر زیباسخن هریوازمین، به مناسبت شعر بنده در تصویر و تبریکی عید. اشعار استاد را خیلی دوست دارم. الله متعال طول عمر با عمل نیک نصیب شان کند.

خجسته عید فطرتان مبارک
فقط از راه نت مهمان داری

به دست پُر به توفیق الٰهی
وطن را ارمغان، شایان داری

بسازی عطرآگین این فضا را
ز سینه، آنچه را پنهان داری

به این راهِ که کردی انتخابش
ز عمق جان بر آن ایمان داری

به نغز اشعار زیبایت یقینا
به نزد خویشتن اوزان داری

سرایش را همی پیگیر می‌باش
به خوانش هم چه خوش الحان داری

مگردان این مهاجر را فراموش
ازآن مطلوب، کز رحمٰن داری

ایا عاکف به این نبض جهنده
یقین، گم یوسفِ کنعان داری

@Sebghatullah_Akef




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تلاش‌های ناموفق!

باران نگذاشت درست دکلمه کنم یا شعر تکمیل شود!




امروز برای خودم عید گرفتم، سفرهٔ میوه چیدم، رندانه غزل خواندم و با خودم قصه‌ها گفتم.

تو در خود عالمی میهمان داری
بهار و گُلشن و بوستان داری

همه اندر هوای صحبت یار
تو در دل محفلِ دوستان داری

بخوان شعری که صد پیمانه دارد
گُلی و صد هزاردستان داری

تو خود عاکف، چو دل در سینهٔ دهر
هزار نبض و نشاطِ جان داری

صبغت الله عاکف

۱۴۰۳/۱/۲۳، پاکستان، خواب‌گاه دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام‌آباد.

@Sebghatullah_Akef


تو شنوندهٔ خوبی نباشی، من گُنگِ خواب‌دیده‌ام!

صبغت الله عاکف

@Sebghatullah_Akef




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
عید همگی عزیزان و بزرگواران مبارک باد!

Показано 20 последних публикаций.