مونولوگ
همچنان خلاء
می چرخم به درون، رویایِ دیرینه ی شب تیره درزمان!!
در سکوتِ زمان، در زیباییِ وحشتناکِ غم، نه صعود نه سقوط در خیال های تهیِ واپسیننورِ رو به خاموشی،
می چرخم به درون، شب خاکسترِ مه آلود. در خلوتِ ملال در نقطه ی مسکونِ دلهره، احساسِ ناامیدی در قدم های لرزان،در بی حوصلگیِ جهان!!
می چرخم به درون، مبتلا به فلاکتِ خویش زمانی پراز سکوت، چهره ی چروک خورده، دیدنِ زشتی در آیینه نکبت، خالی و سیاه در شامگاهِ بی حرکت !!
می چرخم به درون، فرسوده در تنهاییِ تهی.
✍آرسین
➣᪣ @KetabTOpdf
همچنان خلاء
می چرخم به درون، رویایِ دیرینه ی شب تیره درزمان!!
در سکوتِ زمان، در زیباییِ وحشتناکِ غم، نه صعود نه سقوط در خیال های تهیِ واپسیننورِ رو به خاموشی،
می چرخم به درون، شب خاکسترِ مه آلود. در خلوتِ ملال در نقطه ی مسکونِ دلهره، احساسِ ناامیدی در قدم های لرزان،در بی حوصلگیِ جهان!!
می چرخم به درون، مبتلا به فلاکتِ خویش زمانی پراز سکوت، چهره ی چروک خورده، دیدنِ زشتی در آیینه نکبت، خالی و سیاه در شامگاهِ بی حرکت !!
می چرخم به درون، فرسوده در تنهاییِ تهی.
✍آرسین
➣᪣ @KetabTOpdf