میگه عصبی بودم حواسم نبود چی بلغور میکنم ناراحت که نشدی؟ میگم نه ناراحتِ چی؟ میگه بزرگوار هرکی جای تو بود الان چارتا تیکه درشت بارِمون میکرد چیشده آروم گرفتی؟
میگم خستم جونه ناراحتی ندارم. تو اگه شعور داشتیو نگران ناراحت شدن بقیه بودی کنترل میکردی زبون واموندتو.
میگه اعصاب مصاب نداریا یه بند داری تخریبمون میکنی، چیه نکنه بهمنت کم شده؟ یا یار گذاشته رفته؟ شایدم چون بارون نباریده محزونی؛ بقول این یارو خواننده زیر زمینیه کیا زدنت بزنم جملشونو؟
میگم بهمن تو جیب پشتیه کولمه یار بغل گوشم بارون نمیباره اما چندشب پیش یه بادی اومد غصههارو جا به جا کرد ولی من هنو لاجونم. راه میرم غذامو میخورم سه چار صب میخوابم با آدما حرف میزنم اما صبح که افتاب میزنه تو تخم چشام زمینو زمانو که فحش میدم و بعدش از خودم میپرسم الان بیدار شم که چی؟ کی منتظر بیدار شدن منه؟ میگه دوروز نبودیما چه پوچ شدی دخترخوب.
میگم خستم جونه ناراحتی ندارم. تو اگه شعور داشتیو نگران ناراحت شدن بقیه بودی کنترل میکردی زبون واموندتو.
میگه اعصاب مصاب نداریا یه بند داری تخریبمون میکنی، چیه نکنه بهمنت کم شده؟ یا یار گذاشته رفته؟ شایدم چون بارون نباریده محزونی؛ بقول این یارو خواننده زیر زمینیه کیا زدنت بزنم جملشونو؟
میگم بهمن تو جیب پشتیه کولمه یار بغل گوشم بارون نمیباره اما چندشب پیش یه بادی اومد غصههارو جا به جا کرد ولی من هنو لاجونم. راه میرم غذامو میخورم سه چار صب میخوابم با آدما حرف میزنم اما صبح که افتاب میزنه تو تخم چشام زمینو زمانو که فحش میدم و بعدش از خودم میپرسم الان بیدار شم که چی؟ کی منتظر بیدار شدن منه؟ میگه دوروز نبودیما چه پوچ شدی دخترخوب.