"رهرو منزل عشق"
حافظ عشق را مرشد نیز میداند و خود نیز از همین مسلک پیروی کرده. و آن کمالات را که سایر عرفا در سیر و سلوک جستجو کردهاند در خود بشر و عشق یافته.
- دریغ و درد که در جستجوی گنج حضور
بسی شدم به گدایی بر کرام و نشد
- چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تقدیر ما بدست شراب دو ساله بود
- مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و خم طره یاری گیرند
- من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست
و درد انسان را در واقع عدم شناخت عشق میداند نه عدم وجود آن که گوهرِ عشق در وجود انسان است و برای یافتن آن سفرهای دور و درازی نیاز نیست؛ تنها باید آن را شناخت.
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
📗 از کوچهٔ رندان
✍🏽 #عبدالحسین_زرین_کوب
@Bo0k_Cafe ☕📗