⭕️
تفاوت کنشگران سیاسی با سلبریتیهای سیاسی
✍: مستشارالملک
✅ کنشگر سیاسی کیست؟
کنشگر سیاسی انسانی است که به مسئولیت شهروندی خود آگاه است و هرگز منافع شخصی را به منافع جمع و منافع ملی ترجیح نمی دهد.
برای او آزادی، مقدسترین مفهوم و آرمان است و حاضر است با جان و مال در این راه بکوشد.
کنشگر سیاسی بی ادعاست، سهم خواهی ندارد و آنچه انجام میدهد را وظیفه ملی و میهنی خود میداند دقیقا مانند یک سرباز وطن.
✅
سلبریتی سیاسی کیست؟و اما سلبریتی سیاسی کسی است که منافع شخصی برایش نسبت به هر امر اجتماعی و عمومی اولویت دارد.
عاشق شهرت است، فالوور پرست و دوربین دوست است و هیچگاه حاضر نیست از نقش حقیرانه ای که گردانندگان نظم بین الملل برایش ساخته اند خارج شود.
✅ سلبریتیها از کجا آمدند و چگونه در خدمت سیاست و نظم جهانی قرار گرفتند؟ظهور سلبریتیها ابتدا از موسیقی، صنعت فیلمسازی، فشن و تبلیغات آغاز شد اما چندان طول نکشید که پای آنها به سیاست و کمپین های سیاسی و انتخاباتی هم باز شد.
چشم آبیها هیچگاه درباره حقوق بشر در مورد ملل دیگر جدی نبوده اند.
مفهوم حقوق بشر برای آنها به مثابه یک صنعت است و در واقع کارت دیپلماسی و چانه زنی آنها با نظامهای سیاسی مستقر در سایر کشورهاست لذا تمام فعالان حقوق بشری در همه کشورها چه بدانند و چه ندانند، چه بخواهند و چه نخواهند، در خدمت بخشی از نظم بین الملل کار میکنند که مطلقا بدنبال هیچ تغییر ساختار سیاسی در جهان نیست بلکه در خوشبینانه ترین حالت، حامی جنبشهایی است که منجر به بهبود کیفیت حکمرانی در یک نظم مسلط سیاسی شود و نه براندازی سیستم.
این بخش از نظم بین الملل با کمک رسانه های بزرگ و گسترده خیلی زود از برخی چهره ها که مورد تایید پروتکلهای آنها هستند، سلبریتی و آدم معروف میسازند و حتی بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران و خبرنگاران را هم به چنین نقشی وامیدارند.
✅ آسیب شناسی جهان سلبریتی محور:1- گرفتن مرجعیت از کنشگران سیاسی واقعی و آزادیخواه
2- گرفتن مرجعیت از اندیشمندان و خردمندان ژرف اندیش و واقعی و تولید فیلسوف سلبریتیهای دوزاری و درپیتی مثل بیژن عبدالکریمی
3- بازی گرفتن مطلوب از سلبریتیها بخاطر ضعف اکثریت قریب به اتفاق آنها در دانش و تجربه سیاسی و عدم تشخیص کنشگری درست و متناسب با شرایط جامعه.
4- سوء استفاده از سلبریتیها بخاطر سبک زندگی خصوصی پرحاشیه آنها و بهره مند شدن از چرخه پول کثیف.
5- جلوگیری از هر نوع همبستگی بین آنها بخاطر ایجاد رقابت در کسب شهرت و محبوبیت فردی بیشتر.
صنعت جایزه بگیری بطرز محسوسی این رقابت مضحک را تقویت کرده است.
6- عقیم کردن کنشگری سیاسی مطلوب با گسترش اخلاق گرایی افراطی و انتزاعی.
7- به انحراف کشیدن جنبشها و کنشگریهای اصیل با اعتبار دادن به سلبریتیها که معمولا در این زمینه، ضعفهای جدی دارند و متخصص و کاربلد و میدان دیده نیستند.
8- علاقه شدید دیکتاتورها و توتالیترها به سلبریتیها و محوریت و مرجعیت آنها بخاطر سهل المذاکره بودنشان و عدم درک پیچیدگیهای امر سیاسی.
افرادی چون رضا پهلوی، عبدالله مهتدی، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی، گلشیفته فراهانی، حامد اسماعیلیون و خیلی از کسانی که در جریان خیزش مهسا مدعی رهبری جامعه بودند بیشتر نقش سلبریتی سیاسی داشتند تا یک کنشگر سیاسی عملگرا و میدانی که نتیجه اش را هم دیدیم.
در داخل هم اصلاح طلبان هر چه سلبریتی سیاسی داشتند به میدان آوردند. از احمد زیدآبادی و دکتر محمد فاضلی بگیر تا کرباسچی و عبدالکریمی و زیباکلام و غنی نژاد و سعید شریعتی و کواکبیان و غیره.
همگی با یک هدف: خواباندن موج انقلاب و برگرداندن مردم به خانه.
✅
صنعت اپوزوسیون :پدرخوانده صنعت اپوزوسیون را باید لنین دانست. با آن جمله معروفش که میگفت:
اپوزوسیون خودت را خودت بساز و به صف مخالفان واقعی نفوذ بده. بدین ترتیب مردم دیگر به هیچکس اعتماد نخواهند کرد.
البته استالین نظرات دیگری داشت و میگفت:
مخالفانت را یا بخر یا بکش یا مثل حیوان از آنها کار بکش یا زندانی کن یا انگ و بهتان بزن. در نهایت عده ای را هم روانه خارج از کشور کن. اینگونه از شر همه خلاص میشوی.
از آن روزگار تا کنون، صنعت اپوزوسیون بعنوان یک صنعت پولساز، بسیاری را جذب خود کرده.
البته هر چه سلبریتی تر باشی، پول بهتری خواهی گرفت.
لابیها، اندیشکده ها، خیریه ها و اکثر رسانه ها، اسپانسر صنعت اپوزوسیون هستند.
طبیعی است این نوع از اپوزوسیون، هیچگاه بدنبال براندازی حکومتی که در ظاهر با آن مخالفت میکند نیست چون منبع ارتزاقش قطع خواهد شد.
@omidtootian