اگر باورهایمان را تغییر دهیم چه؟
یک روز دیگر باور نکردم که بیمار هستم و شفا پیدا کردم
دیگر باور نکردم که لیاقت هیچ چیز را ندارم و فراوانی مرا در آغوش گرفت.
دیگر باور نداشتم که لایق عشق نیستم و خودم را دوست داشتم.
از دادن قدرت به چیزی که تسلیمش بودم دست برداشتم و آن روز آزاد شدم،
فهمیدم که هر چیزی که ذهنم باور می کند همان چیزی است که به واقعیت من تبدیل می شود.
فهمیدم که همه چیز در من است، در نگرش من، در طرز فکر، احساس، صحبت کردنم... و همه چیز بیرون انعکاسی واقعی از درونم است... سپس تغییر کردم... دیگر توجهی به آن نکردم. من و بقیه شروع کردیم به گوش دادن به قلبم. فهمیدم تنها موجودی که میتونه زندگیمو عوض کنه...همیشه من بودم!!
و از آن زمان زندگی من به یک معجزه دائمی تبدیل شد
تحقق الهی سرشار از هماهنگی، صلح و بالاتر از همه پذیرش.
و بالاخره تونستم خوشحال باشم، نه به خاطر چیزی که بیرون بود... بلکه به خاطر چیزی که تصمیم گرفتم فکر کنم، احساس کنم و انجام بدم.
اگر باورهایمان را تغییر دهیم چه؟
به هر حال، همانطور که دیدیم، ما در دنیایی زندگی می کنیم که در آن آنچه را که باور داریم انجام می دهیم. و برای انجام کاری متفاوت باید چیز دیگری را باور کنیم. به واقعیتهای جایگزین متعددی فکر کنید که در صورت خلاص شدن از شر باورهای متعارف خود (که همه ما در مورد آن موافقیم) ممکن است به وجود بیاید: فقط مسائل مادی است، آنچه غالب است قانون جنگل است، ما بردههای شکننده و ناتوان ژنهای خود هستیم، و ما به دلیل چیدمان تصادفی تاس های تکاملی اینجا هستیم.
ما نه تنها باید تاریخ کهن را از بین ببریم و آن را با تاریخ ماندگارتر جایگزین کنیم، بلکه باید زخم هایی را که تاریخ کهن قرن ها برای ما ایجاد کرده است التیام دهیم. برنامه ریزی مجدد و بهبودی باید هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی انجام شود. در یک واقعیت فراکتال - آنچه در بالا است مانند آنچه در پایین است -، یک ارگانیسم تکامل یافته نمی تواند بدون سلول های تکامل یافته وجود داشته باشد.
آرامش در قلب شما. 🙏🏼
درمان های جامع الای
· ───── ·𖥸· ─────· ·
☘@AngelsStone444
@ArchAngelMeditation