باید سونوی واژینال انجام بشه !! ❌
آب در گلویم پرید و با چشم های از حدقه در آمده زل زدم به خانم دکتر :
- ببخشید، چی ؟!
- سونوگرافی واژینال ! یعنی دستگاهی از طریق دهانه ی واژن وارد بدنت میشه و از رحمت عکسبرداری میکنه !
نگاهی با آریان رد و بدل کردیم . او هم تعجب کرده بود و معلوم بود انتظار این حرف را نداشت! گفتم:
- ببخشید ولی من نمی تونم! آخه ... چیزه ...
دکتر اخم کرد و گفت :
- چرا نتونی ؟ ببینمت عروس سوفیا ... نکنه هنوز باکره ای ؟!
لال شده بودم و باز به آریان نگاه کردم. این خانم دکتر مادر شوهرم را از کجا میشناخت؟! خانم دکتر گفت :
- از دست شما جوونا! چند ماهه از عروسیتون گذشته و هنوز سکس نداشتین؟!
لبم را محکم گاز گرفتم . می دانستم حالا میرود و همه چیز را کف دست سوفیا خانم میگذارد ! خانم دکتر گفت:
- نکنه از سکس میترسی عروس خانم ؟ آره؟!
برای جواب دادن مکث کردم . بهتر نبود اینطوری فکر کند تا اینکه بداند من عمداً با آریان نمیخوابم چون ازدواجمان قراردادی بود ؟! خانم دکتر ادامه داد :
- اگه مشکلت اینه که می تونم با یک جراحی کوچیک، پرده بکارتت رو بردارم ! اون وقت ترست میریزه و میتونی با شوهرت سکس داشته باشی !
آریان به مردانگی اش برخورد که فوری گفت:
- دیگه چی ؟! مگه من مردم خانم دکتر ؟!
دکتر خندید که صورتم سرخ شد و از جا برخاستم . گفتم :
- ببخشید ما بعداً مزاحمتون میشیم !!
https://t.me/+zPEm4VgaweBlMDQ8https://t.me/+zPEm4VgaweBlMDQ8- بین اینهمه دکتر زنان، عهد باید منو میاوردی پیش دوست مامانت ؟! آبرومون رفت !
آریان بی خیال گفت :
- من چه میدونستم کار به اینجا میکشه؟! مامان گفت بیارمت اینجا منم آوردم !
حرص زده مانتوام را از تنم در آوردم و پرت کردم روی تخت. گفتم :
- اصلا بعید نیست اینا نقشه ی مامانت باشه برای اینکه مچمون رو بگیره ! لابد دیده هر روز ملافه ها تمیزه با خودش فکر کرده...
با لمس شدن کمرم توسط آریان ، حرف در دهانم ماسید. کنار گوشم آهسته گفت :
- حالا چیزی نشده که ! میخوای امشب ملافه ی خونی تحویلش بدیم ؟!
دستش روی شکمم چرخید و گرمایی در تنم ریشه دواند. با این وجود سعی کردم پسش بزنم .
- آریان ولم کن! حوصله شوخیاتو ندارم !
آهسته خندید... داغتر شدم . گفت :
- هنوز داری مقاومت میکنی؟! مگه نشنیدی دکتر چی گفت ؟ دادن برای سلامتیت مفیده!
انگشتانش پایین تر رفت و ...
https://t.me/+zPEm4VgaweBlMDQ8https://t.me/+zPEm4VgaweBlMDQ8