Forward from: دستنوشتهها | فرشاد عادل
🔵بررسی سیاستهای امنیتی توسعه محور چین در غرب آسیا
🔹 چین را باید بازیگری جدید در منطقه غرب آسیا دانست. ظهور این بازیگر جدید در منطقه غرب آسیا نتیجه منطقی و طبیعی قدرتگیری چین به عنوان یک قدرت بینالمللی و گسترش اثرگذاری این کشور در صحنهی جهانی است.
🔹در دهههای اخیر، این کشور با برجستهسازی کلید واژههای«توسعه مشترک، چند جانبهگرایی و منافع برد-برد» در پی افزایش نفوذ خود در مناطق مختلف جهان بوده و در این میان رابطه با کشورهای عربی غرب آسیا موضوعی است که از اهمیت جدی برای چین برخوردار است، همچنانکه این امر در«سند سیاست چین برای جهان عرب» که در سال 2016 به تصویب رسید به شکل مبسوط بیان شده است.
🔹توصیفات این سند از گسترهی روابط چین با اعراب در طول تاریخ، حاکی از تلاش برای ترسیم چشماندازی است که در آن حوزههای مختلفی از قبیل همکاری سیاسی، سرمایهگذاری و همکاریهای تجاری، توسعه همکاریهای اجتماعی در حوزههای بهداشت، فناوری و کشاورزی و نیز همکاری در زمینههای توسعه پیوندهای مردمی میان دو کشور دیده شده است. در این سند، همچنین تبادلات مالی سطح بالا، توسعه همکاریها در فناوریهایی نظیر انرژی هستهای و نیز توسعه زیرساختی و تقویت طرفین در امور بینالمللی مورد اشاره قرار گرفته است.
🔹ترسیم این چشم انداز از سوی چین برای ارتباط با اعراب با قدرت و جدیت دنبال شده است، چنانکه تجارت این کشور با شش عضو شورای همکاری خلیج فارس، از 10 میلیارد دلار در سال 2000 به بیش از 230 میلیارد دلار در سال 2021 افزایش یافته و در پایان سال 2022 شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس با حجم تجارت بیش از 315 میلیارد دلاری در زمره بزرگ ترین شرکای تجاری چین دسته بندی شدند. علاوه بر این، ارزش سرمایهگذاریها و داراییهای کشورهای عربی در چین تا پایان سال 2023 به بیش از 5 میلیارد دلار رسیده که عمده این سرمایهگذاریها در حوزههای انرژی و پتروشیمی بوده است.
🔹همکاری چین با رژیم صهیونیستی نیز در حوزههای مختلف، از جمله زیرساختها، کشاورزی و آموزش، گسترش یافته است. تجارت دوجانبه چین با رژیم صهیونیستی در سال 2022 به رکورد 21 میلیارد دلار رسید و شرکتهای چینی در دهه گذشته در حدود 500 قرارداد سرمایهگذاری در سرزمینهای اشغالی را عمدتا در بخشهای فناوری، با تمرکز بر حوزههایی مانند ارتباطات راه دور و هوش مصنوعی به امضا رساندهاند.
🔹توسعه همکاریهای چین با منطقه غرب آسیا در حال تغییر چهرهی این منطقه بوده و طبیعی است که سرمایهگذاریهای صورت گرفته، نقش چین را در منطقه پر رنگتر کند. اما به نظر نمیرسد که چین در برهه کنونی به ارتقاء نقش خود در ساحتهای امنیتی غرب آسیا علاقمند باشد.
🔹این ادعا زمانی قوت بیشتری پیدا میکند که به بازخوانی موضع چین در قبال وقایع غزه پرداخته شود که در آن چین علیرغم محکوم کردن کشتار غیرنظامیان و عدم حمایت از ادعاها مبنی بر تروریستی بودن اقدام حماس در 7 اکتبر، تلاش کرده است که فاصلهی محتاطانه خود با این بحران را حفظ کند و همچنان بر راهحلهای دیپلماتیک نظیر راه حل دو کشوری تاکید نماید.
🔹موضع چین در مورد مساله سوریه نیز پابرجا بوده است و علیرغم اینکه این کشور 10 بار از حق وتوی خود در قطعنامههای انتقادی شورای امنیت علیه دولت اسد استفاده کرده و بیش از 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز سوریه به انجام رسیده است، اما مواجههای محتاطانه با سقوط اسد داشت و بر راه حل سیاسی برای ثبات تاکید کرد. البته چین تلاش خواهد کرد که از طریق روابط نزدیک با کشورهای عربی در آینده سوریه اثرگذار باشد و در چنین شرایطی مهمترین خطری که منافع چین را تهدید خواهد کرد، بیثباتی در سوریه و تسری آن به مناطق مجاور است.
🔹در نگاه چین، امنیت همه کشورها در منطقه غرب آسیا به یکدیگر وابسته است و بیثباتی در هرکدام از کشورهای این منطقه نه تنها سایر کشورهای غرب آسیا را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه ممکن است بر نقاطی از چین مانند سینکیانگ نیز تاثیر بگذارد. بنابراین چشمانداز امنیت برای غرب آسیا تنها زمانی محقق خواهد شد که کشورهای این منطقه با تاکید بر منافع برد-برد با ابزارهایی نظیر توسعه کریدورهای توسعهای، قرار گرفتن در زنجیره ارزش و چسبندگی اقتصادی به توسعه مشترک دست پیدا کنند. در این میان، چین با تاکید بر تعهد خود برای حفظ چندجانبه گرایی و احترام کامل به اصول و عملکردهای حاکمیتی کشورها، در قامت شریکی قابل اعتماد برای کشورهای غرب آسیا ظاهر شده است که میتواند دسترسی آنها به توسعهای با نتایج برد-برد را برای چین و غرب آسیا میسر کند.
🔹 چین را باید بازیگری جدید در منطقه غرب آسیا دانست. ظهور این بازیگر جدید در منطقه غرب آسیا نتیجه منطقی و طبیعی قدرتگیری چین به عنوان یک قدرت بینالمللی و گسترش اثرگذاری این کشور در صحنهی جهانی است.
🔹در دهههای اخیر، این کشور با برجستهسازی کلید واژههای«توسعه مشترک، چند جانبهگرایی و منافع برد-برد» در پی افزایش نفوذ خود در مناطق مختلف جهان بوده و در این میان رابطه با کشورهای عربی غرب آسیا موضوعی است که از اهمیت جدی برای چین برخوردار است، همچنانکه این امر در«سند سیاست چین برای جهان عرب» که در سال 2016 به تصویب رسید به شکل مبسوط بیان شده است.
🔹توصیفات این سند از گسترهی روابط چین با اعراب در طول تاریخ، حاکی از تلاش برای ترسیم چشماندازی است که در آن حوزههای مختلفی از قبیل همکاری سیاسی، سرمایهگذاری و همکاریهای تجاری، توسعه همکاریهای اجتماعی در حوزههای بهداشت، فناوری و کشاورزی و نیز همکاری در زمینههای توسعه پیوندهای مردمی میان دو کشور دیده شده است. در این سند، همچنین تبادلات مالی سطح بالا، توسعه همکاریها در فناوریهایی نظیر انرژی هستهای و نیز توسعه زیرساختی و تقویت طرفین در امور بینالمللی مورد اشاره قرار گرفته است.
🔹ترسیم این چشم انداز از سوی چین برای ارتباط با اعراب با قدرت و جدیت دنبال شده است، چنانکه تجارت این کشور با شش عضو شورای همکاری خلیج فارس، از 10 میلیارد دلار در سال 2000 به بیش از 230 میلیارد دلار در سال 2021 افزایش یافته و در پایان سال 2022 شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس با حجم تجارت بیش از 315 میلیارد دلاری در زمره بزرگ ترین شرکای تجاری چین دسته بندی شدند. علاوه بر این، ارزش سرمایهگذاریها و داراییهای کشورهای عربی در چین تا پایان سال 2023 به بیش از 5 میلیارد دلار رسیده که عمده این سرمایهگذاریها در حوزههای انرژی و پتروشیمی بوده است.
🔹همکاری چین با رژیم صهیونیستی نیز در حوزههای مختلف، از جمله زیرساختها، کشاورزی و آموزش، گسترش یافته است. تجارت دوجانبه چین با رژیم صهیونیستی در سال 2022 به رکورد 21 میلیارد دلار رسید و شرکتهای چینی در دهه گذشته در حدود 500 قرارداد سرمایهگذاری در سرزمینهای اشغالی را عمدتا در بخشهای فناوری، با تمرکز بر حوزههایی مانند ارتباطات راه دور و هوش مصنوعی به امضا رساندهاند.
🔹توسعه همکاریهای چین با منطقه غرب آسیا در حال تغییر چهرهی این منطقه بوده و طبیعی است که سرمایهگذاریهای صورت گرفته، نقش چین را در منطقه پر رنگتر کند. اما به نظر نمیرسد که چین در برهه کنونی به ارتقاء نقش خود در ساحتهای امنیتی غرب آسیا علاقمند باشد.
🔹این ادعا زمانی قوت بیشتری پیدا میکند که به بازخوانی موضع چین در قبال وقایع غزه پرداخته شود که در آن چین علیرغم محکوم کردن کشتار غیرنظامیان و عدم حمایت از ادعاها مبنی بر تروریستی بودن اقدام حماس در 7 اکتبر، تلاش کرده است که فاصلهی محتاطانه خود با این بحران را حفظ کند و همچنان بر راهحلهای دیپلماتیک نظیر راه حل دو کشوری تاکید نماید.
🔹موضع چین در مورد مساله سوریه نیز پابرجا بوده است و علیرغم اینکه این کشور 10 بار از حق وتوی خود در قطعنامههای انتقادی شورای امنیت علیه دولت اسد استفاده کرده و بیش از 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز سوریه به انجام رسیده است، اما مواجههای محتاطانه با سقوط اسد داشت و بر راه حل سیاسی برای ثبات تاکید کرد. البته چین تلاش خواهد کرد که از طریق روابط نزدیک با کشورهای عربی در آینده سوریه اثرگذار باشد و در چنین شرایطی مهمترین خطری که منافع چین را تهدید خواهد کرد، بیثباتی در سوریه و تسری آن به مناطق مجاور است.
🔹در نگاه چین، امنیت همه کشورها در منطقه غرب آسیا به یکدیگر وابسته است و بیثباتی در هرکدام از کشورهای این منطقه نه تنها سایر کشورهای غرب آسیا را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه ممکن است بر نقاطی از چین مانند سینکیانگ نیز تاثیر بگذارد. بنابراین چشمانداز امنیت برای غرب آسیا تنها زمانی محقق خواهد شد که کشورهای این منطقه با تاکید بر منافع برد-برد با ابزارهایی نظیر توسعه کریدورهای توسعهای، قرار گرفتن در زنجیره ارزش و چسبندگی اقتصادی به توسعه مشترک دست پیدا کنند. در این میان، چین با تاکید بر تعهد خود برای حفظ چندجانبه گرایی و احترام کامل به اصول و عملکردهای حاکمیتی کشورها، در قامت شریکی قابل اعتماد برای کشورهای غرب آسیا ظاهر شده است که میتواند دسترسی آنها به توسعهای با نتایج برد-برد را برای چین و غرب آسیا میسر کند.