Ⓜ️ گفتار در غلبۀ "فرم" بر "محتوا" در دینداری📌 در تاریخ دینداریِ ملت های مسلمان و به ویژه ایرانیان هر چه جلوتر آمدیم این محتوا بود که عقب نشینی کرد و فرم و صورت چیرگی خودش را به اثبات رساند. از این منظر می توان از دو نوع دینداری فرم گرا(برونگرا) و محتواگرا (درونگرا) سخن گفت که بر اساس آن دینداری صورتگرا(برونگرا) بیش از همه بر اعمال ظاهری در انجام مناسک دینی مانند نماز و روزه و سایر مناسک دینی تأکید می ورزد و چندان دغدغۀ محتوا و درون را ندارد. دینداری محتواگرا(درونگرا) بالعکس چندان دغدغۀ ظواهر را نداشته و درصدد است تا به محتوا و باطن بپردازد. به یک اعتبار می توان گفت دینداری عامیانه بیشتر بر روی ظواهر تأکید دارد و به محتوا نمی پردازد و در مقابل دینداری عارفانه به درون و باطن پرداخته و امور بیرونی برایش اهمیت چندانی ندارد. از چشم اندازی دیگر موضوع "
فرم" در این جا همان "بیرون" و "
قالِ" دینداران و موضوع "محتوا" همان "
درون" و "
حالِ" دینداران است. به گفتۀ مولوی:
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را📌 مبتنی بر آموزه های دین اسلام که مهم ترین این آموزه ها در قرآن کریم ثبت و ضبط شده است می توان دریافت که پرداختن به درون و حال بسیار پایه ای تر و مهم تر از پرداختن به بیرون و قال است اما هزاران افسوس که این اصل مهم اکنون به طور کامل معکوس شده است و آن چه اهمیت یافته مشتی اعمال و عبادات ظاهری و بی روح است که هیچ جان و دلی را گرم نمی کند. تو گویی که دینداری عامیانه است که بر دینداری عارفانه و عالِمانه غلبه یافته و فرم و صورت و بیرون است که بر محتوا و درون پیروز شده است. البته این نکتۀ مهم را باید یادآور شد که چنین وضعیتی در بین دینداران در حال تغییر جهت و وضعیت بوده به گونه ای که در بین بخش های مهمی از دینداران جامعۀ ایرانی کم و بیش نشانه های عقب نشینی دینداری عامیانه هویدا گشته و شاهد سربرآوردن دینداری های عالمانه و عارفانه هستیم. از سوی دیگر، اگرچه دینداری صورت گرا همچنان توسط مبلغان و سخن گویان رسمی دین تبلیغ و بازنشر می شود اما قوّت و نفوذ گذشته را به کلی از دست داده و کم کم در حال به حاشیه رفتن است.
📌 اکنون اما تمام سخن در این است که دینداری بیرونی و ظاهری نه تنها درون انسان را متحول نمی کند بلکه از طرف دیگر موجب رواج ظاهرسازی و ریاکاری گسترده در جامعه می شود. برای مثال در ماه رمضان و بحث روزه داری به خوبی می بینیم که با سخت گیری های نابجا و نادرست از سوی متولیان رسمی دین حال و هوای معنوی از جامعه رخت بربسته و نوعی خمودگی و دل زدگی در بین مردمان رواج یافته است. این اقدامات نتیجۀ غلبۀ فرم و صورت بر معنا و محتوای دینداری است که گویی هر چقدر در حفظ ظواهر دینداری کوشش شود دینداری به تمام و کمال رسیده و دیگر هیچ ملالی در بین نیست که البته خیالی است بس نادرست و خطا!!!!.
📌 شوربختانه این که هرگز تأمل و تفکر نمی شود که چنین دینداری هایی اگر به زعم قائلانِ آن قرار بر این بود که تمام و کامل باشد پس چرا نتایج مثبت و مناسبی در پی نداشته و نتوانسته جان هایی را گرم کند و راه به بیکران هستی و عالَمِ بالا ببرد؟ و مهم تر این که چرا نتوانسته
موجب تقویت اخلاقیات جامعه بشود و جامعه ای سرشار از برابری و برادری و درستی و صداقت و ایمان واقعی تأسیس نماید؟ کاملا روشن است که پرداختن به ظواهر دین و دینداری هرگز نمی تواند ایمان واقعی در مردمان دیندار ایجاد نماید و به تَبَعِ آن جامعه ای سرشار از ایمان را به ارمغان آورد. این موضوع هم روشن است که دین و دینداری باید بتواند درون انسان را متحول نماید و از قیل و قال و ظواهر فراتر رفته و به محتوا و معنویت بپردازد که در چنین صورتی می توان امید داشت که درون انسان نیز متحول گشته و راه رفتن به بیکران های هستی باز شده و زمینه برای اخلاقی و معنوی زیستن در این جهان فراهم شود.
📌 پرورش و تربیت درون انسان و متحول ساختن آن است که اصلِ اساسی دین و دینداری است و ماندن و متوقف شدن بر روی ظواهر و صورت دینداری نه تنها جان و دل آدمیان را گرم و روشن نمی سازد بلکه بدتر این که زمینه های رواج و گسترش ریارکای، ظاهرسازی، زهدورزی، چاپلوسی، فریبکاری، دروغ گویی، بی اخلاقی و مقدس مآبی را به شدت تقویت می کند و با همین ملاک ها و معیارهای ظاهری و صورتگرا است که عده ای دغل کار و فرصت طلب خود را چنان جا می زنند که گویی گویِ سبقت از دیگران ربوده اند و این گونه است که عرصه را بر دینداران واقعی که از درون متحول شده اند به شدت تنگ می کنند.
📝 محمدباقر تاج الدینی
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی