تاثیرات ناسیونالیسم بر نوع حکومتداریها، جنگها و شورشها:حکومتداری:تمرکزگرایی: ناسیونالیسم در ایران باستان، به ویژه در دوره ساسانیان، به تمرکز قدرت در دست شاهنشاه و تقویت بوروکراسی دولتی منجر شد.
قانونگذاری: تدوین قوانین و مقررات واحد در سراسر امپراتوری، مانند قانون اوستا در دوره ساسانیان، نشانهای از تلاش برای ایجاد یک هویت ملی واحد بود.
نظام وظیفه: ایجاد ارتشهای ملی با سربازان وظیفه، به منظور دفاع از خاک و هویت ملی، در دورههای هخامنشی و ساسانیان رواج داشت.
جنگها:جنگهای دفاعی: ناسیونالیسم، انگیزه دفاع از خاک و هویت ملی در برابر متجاوزان خارجی را تقویت میکرد. جنگهای ایران و یونان در دوره هخامنشی نمونهای از این نوع جنگها است.
جنگهای داوطلبانه: گاه ناسیونالیسم بهانهای برای جنگهای expansionist و فتح سرزمینهای جدید میشد. لشکرکشیهای داریوش هخامنشی به اروپا و شمال آفریقا نمونهای از این نوع جنگها است.
شورشها:شورشهای ملی: ناسیونالیسم گاه به شورشهای مردمی علیه حکومتهای خارجی یا ستمگران داخلی منجر میشد. شورشهای ضد اسکندر مقدونی در دوره هخامنشی نمونهای از این نوع شورشها است.
شورشهای قومی: تنوع قومی در ایران باستان گاه به شورشهای قومی علیه حکومت مرکزی منجر میشد. شورشهای مادها در دوره هخامنشی نمونهای از این نوع شورشها است.
نشانههای دیگر ناسیونالیسم در ایران باستان:زبان و خط:
استفاده از زبان فارسی به عنوان زبان رسمی در دیوانسالاری، نگارش کتابها و متون مذهبی، و حتی در سکهها و کتیبهها، به انسجام و همبستگی ملی کمک میکرد.
خط فارسی باستان، که از خط آرامی مشتق شده بود، به مرور زمان تکامل یافت و به خط پهلوی تبدیل شد. این خط در دوره ساسانیان به عنوان خط رسمی امپراتوری مورد استفاده قرار میگرفت.
در دوره هخامنشیان، علاوه بر زبان فارسی، از زبانهای دیگری مانند آرامی، عیلامی و بابلی نیز در امپراتوری استفاده میشد. اما زبان فارسی به عنوان زبان دیوانسالاری و زبان رسمی در سراسر امپراتوری شناخته میشد.
دین:
در دوره هخامنشیان، دین زرتشت به عنوان دین رسمی امپراتوری شناخته نمیشد، اما مورد حمایت شاهنشاهان قرار میگرفت.
در دوره ساسانیان، دین زرتشت به عنوان دین رسمی امپراتوری معرفی شد و به عنوان عنصری از هویت ملی ایرانیان مورد تاکید قرار گرفت.
آتشکدهها به عنوان مراکز مذهبی و فرهنگی در سراسر امپراتوری ساسانیان ساخته شدند.
شاهنشاهان ساسانی خود را حامی دین زرتشت و حافظ هویت ملی ایرانیان میدانستند.
اسطورهها و حماسهها:
شاهنامه فردوسی حماسه ملی ایران است که به حفظ و ترویج هویت ملی ایرانیان در طول تاریخ کمک کرده است.
شاهنامه داستانهای اسطورهای و حماسی ایران باستان را روایت میکند و به ارزشهایی مانند شجاعت، عدالت، و میهنپرستی میپردازد.
شاهنامه به زبان فارسی نگاشته شده و به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبی جهان شناخته میشود.
دیگر اسطورهها و حماسههای ایران باستان مانند گرشاسپنامه و یشتها نیز در حفظ و ترویج هویت ملی ایرانیان نقش داشتهاند.
علاوه بر موارد ذکر شده، نشانههای دیگری از ناسیونالیسم در ایران باستان عبارتند از:
هنر و معماری: هنر و معماری ایران باستان، مانند تخت جمشید و نقش رستم، نشاندهنده هویت ملی و فرهنگی ایرانیان است.
جشنها و آداب و رسوم: جشنهایی مانند نوروز و مهرگان، و آداب و رسومی مانند سده و چهارشنبهسوری، ریشه در ایران باستان دارند و به حفظ هویت ملی ایرانیان کمک میکنند.
ورزش: ورزشهایی مانند چوگان و کشتی، در ایران باستان رواج داشتند و به عنوان نمادی از قدرت و شجاعت ایرانیان شناخته میشدند.
مقایسه با تمدنهای همعصر:مصر باستان: ناسیونالیسم در مصر باستان نیز ریشههای عمیقی داشت و در قالب فرعونپرستی و تاکید بر هویت مصری نمود پیدا میکرد.
یونان باستان: یونانیان باستان نیز به شدت به هویت ملی خود افتخار میکردند و این موضوع در ادبیات، فلسفه و سیاست آنها نمود داشت.
روم باستان: ناسیونالیسم در روم باستان بیشتر بر مبنای شهروندی رومی و وفاداری به امپراتوری بود تا بر مبنای قومیت یا زبان.
نتیجهگیری:
ناسیونالیسم در ایران باستان پدیدهای پیچیده و چندوجهی بود که بر جنبههای مختلف زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان باستان تاثیر گذاشت. این پدیده در مقایسه با تمدنهای همعصر خود پیشرو بود و نشاندهنده عمق فرهنگی و هویتی ایران در طول تاریخ است.
منابع:
Britannica:
https://www.britannica.com/topic/Sasanian-dynastyEncyclopaedia Iranica:
http://iranicaonline.orgGetty Museum:
https://www.getty.eduکتاب تاریخ ایران باستان، جلد اول، نوشته حسن پیرنیا
کتاب تاریخ ایران، نوشته ریچارد فرای
🛡
@VB_Persian