دوزخ امّا سرد


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Art


Star Treatments سابق
مجتبی هستم
lasciate ogni speranza, voi ch'entrate.
فرهنگ، ادبیات و فلسفه
کمی هم سیاست
دانش‌آموزِ ازلی
@MojtabaTreatmentsBot :ارتباط
- t.me/etrazatvapasokh/1530 :کانال‌ها

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Art
Statistics
Posts filter


اینم مطمئنم با احتساب ناشران هردمبیلی انجام شده. وگرنه میانگین قیمت در ناشران معتبر الآن بالای سیصد هزار تومانه.


هرچقدر کتاب‌های ناشران معتبر گرون‌تر می‌شه، بازار ناشران هردمبیلی با ۷۰٪ تخفیف (!) گسترش می‌یابه. چوب دو سر متعفن.


-


در روندی تاریخی طی چند قرن با ورود دستگاه چاپ به اروپا و سپس باقی قاره‌ها، کتاب از یک کالای نسبتاً گران که تولید هر نسخه‌اش زحمت زیادی می‌برد به کالایی عمومی بدل شد.
با بیش‌تر شدن میزان فقر مطلق و کم‌تر شدن قدرت خرید اکثریت جامعه در ایران، داریم همین خط رو برعکس طی می‌کنیم.
هنوز هم می‌شه خوند و خرید، اما هرروز فرآیندش سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شه. روزانه باید تحلیل کنی کجا فلان چیز ارزون‌تر دیدی، کدوم تارنما ممکنه هفتهٔ دیگه تخفیف بزنه، امکان دست دوم پیدا کردن چه اثری بیش‌تره و...
انگار داری سهام بورس خرید و فروش می‌کنی. برای محصولی که به‌تر بود در صورت‌های گوناگون در دسترس‌تر باشه. تازه مثلاً یارانه و کمک مالی نیز از طرف دولت می‌گیره! کتاب‌های صوتی و مجازی هم خیلی به‌صرفه‌تر نیستن، فقط کمی از اون بار رو کم می‌کنن. آخرین راه پی‌دی‌اف‌های غیرقانونیه که باز به کل صنعت ضربه می‌زنه.
وضعیت زشت و کثیف و مستهجنی‌ است.


...
گریه‌آور.


اگر حداقل اسمش عوض می‌شد می‌گفتیم یه چیزی. دوگانه‌انگاری در سیاست از افلاطون تا اشمیت سابقه داره. خیلی‌ها روش نظریه‌پردازی کردن.
یارو دقیقاً همون کلیدواژه‌های اسلام سیاسی رو می‌گه و هورا می‌کشن براش.


جمهوری اسلامی اگر یک تجربه داشت، تجربهٔ دهشت‌آفرین بودن تمایز الهیاتی خداوندی/شیطانی در امور عمومی جامعه بود.
بعد دقیقاً یه عده با بهره‌گیری از همون تمایز، دارن دکّان درست می‌کنند.
اینم نفهمی دیگه به چه درد می‌خوری هم‌میهن ایرانی؟


«خدایا، در احسان خویش بر من رحم کن
و در مهربانی عظیم خود گناهم را پاک کن،
مرا سراپا از بدی‌ام بشوی،
و از خطایم تطهیر کن.

زیرا گناه خود را می‌دانم
و خطایم پیوسته برابرم است؛
...
لیک تو راستی را در کُنه وجود آدمی دوست می‌داری،
و در خفا مرا حکمت می‌آموزی.
لکه‌های مرا با زوفا بزدای تا پاکیزه گردم؛
مرا بشوی تا سپیدتر از برف شوم.
آوای شادی و عید را به من بازگردان،
تا استخوان‌هایی که خُرد کرده‌ای به رقص آید!
روی خود را از خطاهای من بگردان،
و تمامی بدیِ مرا پاک کن...»

- "عهد عتیق: جلد سوم، کتاب‌های حکمت"، از کتاب مزامیر، مزمور ۵۱، 'رحم کن'، صفحهٔ ۲۷۵ـ۲۷۳، ترجمهٔ پیروز سیار.

تنظیم موسیقایی مزمور ۵۱ (دعای داوود برای بخشش گناهان)، از خاص‌ترین موسیقی‌های نوشت‌شده به‌ دست بشره.
گرگوریو آلگری در سال ۱۶۳۸ میلادی برای استفاده در هفتهٔ مقدس، در مراسم تنبره در کلیسای سیستین واتیکان، این قطعه رو نوشت.
در مراسم تنبره (Tenebrae) به منظور عزاداری سرگذشت عیسی مسیح، شمع‌های روشنِ کلیسا یک‌به‌یک خاموش می‌شدند.
به‌طور معمول دو نسخهٔ طولانی از این قطعه وجود داره. یکی متأخر‌تر و با تزئینات موسیقایی اصطلاحاً باروک که دارای پیچیدگی بیش‌تریه و نسخهٔ اولیه که ساده‌تره.
میزان شورانگیزی و جذابیت معنوی قطعه به حدی بود که اجرای اون در خارج از واتیکان تقریباً ممنوع اعلام شد و به سختی کسی اجازۀ دیدن پارتیتورش رو می‌گرفت. به‌ویژه پاپ اوربان هشتم سیاست‌های خاصی برای محافظت از گنجینهٔ هنری واتیکان تمهید دید تا جلوۀ قدسی آیین کاتولیک نسبت به دیگر آیین‌های مسیحی چشم‌گیر باقی بمونه.
در میانهٔ قرن هجدهم، مراقبت‌ها نسبت به قرن گذشته کم‌تر شد، به ظاهر (در برخی نقل‌ها درش اغراق شده) اولین بار موتزارت در اوایل سال ۱۷۷۰، زمانی که فقط چهارده سال‌اش بود، صرفاً با شنیدن اجرای اثر تونست بخش زیادی از موسیقی رو بازنویسی کنه که این مسئله تعجب پدرش و دیگران رو برانگیخت. کمی بعد در اواخر همون سال، چارلز برن انگلیسی به پارتیتور ارزشمندش دست پیدا کرد. متن قطعه در انگلستان منتشر شد‌ و به سرعت مورد توجه قرار گرفت. برعکسِ یادداشت موتزارت که تا حدود زیادی شخصی موند.

این موسیقی در بسیاری موارد برای مراسم خاک‌سپاری و طلب آمرزش پیروان آیین مسیحیت اجرا شده. از صمیم قلب تقدیم‌اش می‌کنم به پاپ فرانسیس. روح و روان‌اش در آرامش باد.




در خیلی مواقع ما دوگانهٔ «روانی مذهبی» و «انسان عقل‌مدار» رو داریم. انسان عقل‌مدار ممکنه به حدی مذهبی باشه که به مقام پاپی هم برسه، اما در نهایت عقل‌گرایی رو بر هرچیز ارجح می‌دونه. درسته امروزه مدعیان عقل‌گرایی زیاد شدن، حتی اگر عقل‌گرا نباشن، اما عده‌ای خیلی واضح روانی مذهبی‌ان. به صورتی که ابتدایی‌ترین استنباط‌های تجربی و عقلی رو با ارجاع به آموزه‌های اسماً الهی رد می‌کنن. شما وقتی در این دوگانه راحت یکی رو گزینش نکنی، حتی اگر بدونی مدل عقل‌گرایی اون طرف ممکنه به فاجعه بیانجامه، هنوز ساحت سکولار جهان مدرن رو درک نکردی.


برای درک فرق پاپ فرانسیس با پیشینیان‌اش، چند عدد از مواضع و دیدگاه‌های پاپ قبل‌اش، یعنی بندیکت شانزدهم رو‌‌ مرور کنیم:

۱. نقل‌قول جنجالی درباره اسلام در سخنرانی رگنسبورگ (۲۰۰۶): اشاره به گفت‌وگوی امپراتور بیزانسی درباره خشونت در اسلام.

۲. انتقاد از نسبیت‌گرایی و سکولاریسم: محکومیت شدید فرهنگ مدرن به‌عنوان تهدیدی برای ارزش‌های مسیحی.

۳. موضع سخت‌گیرانه علیه هم‌جنس‌گرایی: توصیف آن به‌عنوان انحراف اخلاقی و مخالفت با ازدواج هم‌جنس‌گرایان.

۴. دفاع از تجرد کشیش‌ها: مخالفت شدید با اجازۀ کشیش شدن مردان متأهل، حتی در مناطق دورافتاده.

۵. انتقاد از محیط‌زیست‌گرایی: اولویت دادن به الهیات بر جنبش‌های زیست‌محیطی سکولار.

۶. موضع‌گیری علیه سقط جنین: درخواست منع سیاستمداران حامی سقط جنین از مراسم عشای ربانی.

۷. انتقاد از جنبش‌های اجتماعی دههٔ ۱۹۶۰: ارتباط دادن انقلاب جنسی با آزار جنسی توسط کشیش‌ها.

۸. رد نظریهٔ تکامل بدون هدایت الهی تأکید بر خلقت‌گرایی در برابر دیدگاه های علمی مدرن.

۹. امضای مجوز دعای تبدیل یهودیان به مسیحیت (دعا برای مسیحی شدن یهودیان): اقدامی که روابط با جامعه یهودی را متشنج کرد.

۱۰. عدم انعطاف در موضوع پیشگیری از ایدز: مخالفت‌ با استفاده از کاندوم حتی برای مبارزه با بیماری.


اوّل اردی‌بهشت همه‌چیزش خوبه. هم زادروز کاناله هم بزرگ‌داشت سعدی هم "میلادِ میلاد".


«ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم

مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما هم‌چنان در اوّل وصفِ تو مانده‌ایم»

- سعدی شیرازی، رسائل نثر، رساله در عشق و عقل.


امروز سال‌گردِ چهار سالگیِ کاناله. هنوز زمان زود می‌گذره و من خوش‌حالم کسانی رو دارم که با علاقه فرسته‌هام رو دنبال می‌کنن و با حضور و تشویق و نقدهاشون امیدی که به جهان دارم رو می‌افزاین.
سپاس‌گزارم ازتون.


چیزی که اکثر ایرانیان متوجه نیستن، اینه که از نگاه راست افراطیِ ضد لگبت و ضد فمنیسم و... خود مفهوم غرب آسیایی بودن و توأمان سطح پایین نبودن یک نابهنجاری اجتماعیه. یعنی همون‌طور که می‌گن جای هم‌جنس‌گرایان در مطب روان‌پزشکی و جای زن در آشپزخونه‌ست، جای ایرانی و عراقی هم در حالت ایده‌آل خدمت به پیش‌رفت اوناست.
بنابراین وقتی با اون گروه راست افراطی هم‌راه می‌شید شاید در کشور و فرهنگ خودتون دست برتر رو داشته باشید، اما در غرب به‌طور مستمر گور خودتون رو می‌کَنید.


مردم خیلی به وجود واعظی که با همه کنار می‌آد و هیچ سر جنگی با گروه‌های ضعیف‌تر نداره بر صدر واتیکان عادت کرده بودن‌. امیدوارم اومدن یک رهبر محافظه‌کار و سنتی، که احتمال‌اش کم نیست، این تصور رو عوض نکنه.


متن فارسی‌اش رو شهیار قنبری نوشته.
این‌که شهیار قنبری برای اد شیرن ترانه نوشته از هم‌خوانی گوگوش باهاش عجیب‌تره.


بامزه‌ترین اتفاق امروز و هفته، انتشار کامل فارسی خوندنِ اد شیرنه. اونم با گوگوش! هرچند خودش آهنگ خوبی نیست.




«فرمانده نیروی هوایی ارتش: فضای مجازی نیازمند ورود روحانیت است روحانیون با قدرت بیشتری وارد عرصهٔ مجازی شوند.» منبع.

کشوری که دغدغه و مواردِ دخالت فرمانده ارشد ارتش‌اش این باشد، فاتحه‌اش را پیشاپیش باید خواند.

قضاوت فوق، حتی در شرایط عجیب غرب آسیا، به قدری مطابق عقل سلیم است که از زبان روح‌الله خمینی به عنوان بنیان‌گذار نظام نیز بیان شده بود:
«همهٔ دنیا که دنبال این هستند که ارتش‌شان از امور سیاسی کنار باشد، آن‌ها یک چیزی می‌فهمند که می‌گویند این را.» (ج ۱۹، ص ۱۱)

معلوم نیست منتقدان و تحلیل‌گران سیاسی ما، در واقع بیش‌ترِ آن‌ها، چه‌طور نقش نهادهای موازی/نیروهای مسلح در به‌وجود آمدن شرایط کنونی کشور را نادیده می‌گیرند؟ همان‌طور که قبلاً اشاره شد، گلوگاه تنفسی ایران، یعنی اقتصاد ایران، زیر دست نیروهای مسلح است. اما هیچ نوک تیز پیکان، یا حتی انگشت اشاره‌ای در بررسی‌های سیاسی و اقتصادی به آنان نیست. البته مشکل فقط امور اقتصادی نیست. دخالت در سیاست‌‌های درمانی و واکسیناسیون و شاهکاری به نام دست‌گاه 'کرونایاب مستعان' هنوز از یاد نرفته. نیز کم‌تر کسی دیدار یکی از فرماندهان ارشد نظامی با دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری در 'جلسهٔ مشهد' را فراموش کرده. اما وقتی زمان نقد می‌رسد، به بهانهٔ بحث‌های امنیتی، همه‌چیز به حاشیه می‌رود. توأمان دخالت در حوزۀ علمیه و اصرار بر لزوم ورود حوزه به فجازی پی‌گیری می‌شود!
از قضا یکی از مهم‌ترین استدلال‌ها برای رد دخالت نیروهای مسلح در امور غیرنظامی، خدشه وارد شدن به جای‌گاه ذهنی دفاع از امنیت میان مردم است. جای‌گاهی که دهه‌هاست با ورود بی‌مورد ایشان به جای‌جای امور کشورداری، تباه شده.

20 last posts shown.