سوتی لند😅😉


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Telegram


به سوتی خونه خوش اومدین
خاطرات و سوتی های خنده دارت را برامون بفرس بخندیم 😁
@sooti_befresttt

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Telegram
Statistics
Posts filter


سود روز شمار ۳ الی ۷ درصد در موسسه آریا نیک حساب به شماره ثبت ۲۴۵۵۲

✅ ۱۵ سال سابقه کاری در بازار های مالی

✅ واریز و برداشت روزانه و بدون ریسک

جهت عضویت:👇
👇
https://t.me/joinchat/PPyhWKpdwic0NzY0




دهه شصتی هستم
یادم میاد دوران راهنماییم مامانم با دمپایی سر بسته که الانا توی توالت میپوشن 
اونو پوشید و یه جوراب سیاه که قسمت پاشنه اش کااااااملا پاره بود  و کل پاشنه اش معلوم بود
هر دفعه مادرا میاومدن ، مدیر بچه رو میبرد دفتر و کل ریز نمراتشو مینوشت میداد دست مادر و مادرم میبرد برای پدر گرامی ..

حالا این بماند ، دیدم مامانم اومدا و دوستام صدا زدن فلانی مامانت اومده ...
من از همان دور پاهاشو دیدم ..دوییدم رفتم توی توالت  تا وسط های زنگ اون تو موندم از ترس و خجالت بیرون نیومدم ..
آخ بگم از وضعیت خراب اون توالت🤢🤢....
اون موقع ها هم خجالت میکشیدم هم میترسیدم ..
خاطره ام شاید خنده دار نباشه ولی خیییلی حرف توش داره
اینکه چقدرررر بهمون استرس میدادن واسه چه چیزهایی میترسیدیم چه چیزهایی در بهترین زمان زندگی برامون مهم بود که الان بی ارزشه ...
چه چیزهایی برامون بیارزشه که الان مهمه
الان مادرم تاج سرمه برام مهم نیست چه سر و شکلی باشه برام مهم نیست بیسواد باشه الان نگاه کردن به صورت قشنگش برااام باارزش تراز  همه چیزای دنیاست ....


سلام

منم یه خاطر بدی دارم از دوران جونیم اگه دوست داشتید توی کانالتون بزارید محض تجربه شاید به درد یه نفر خورد

چند سال پیش با یه پسر دوست شدم از سر کنجکاوی ، فکر میکردم واقعا دوستم داره
اونم جوری خودشو نشون میداد که هر کی جای من بود شاید گول میخورد منم دختر با دوتا دوست دارم خر میشدم

تورو خدا به دختراتون محبت و توجه کنید که اگه کسی گفت دوستش داره باور نکنه که واقعا دوسش داره شاید نیت قصد دیگه داره
ولی اون فقط واسه نیازش دنبال رابطه با من بود
یه چند بار که رفتم بیرون که خدا بهم رحم کرد سریع قصدشو فهمیدم ، افسردگی شدید گرفته بودم حالم خیلی بد بود به هیچ کس اطمینان نداشتم
سر کاراش و حرفاش باعث شده بود شب و روز کارم گریه باشه ، فکر میکردم همه همین جورن
که خدا یه نفر سر راهم قرار داد و زندگیمو به کل عوض کرد
تورو خدا دخترا به هرکس اطمینان نکنید
حواستون به خودتون باشه


میخواستم خاطرت از زایمان اولم بگم 
من توی سن 22 سالگی زایمان کردم اونم طبیعی  که شوهر  شب کار بودش
تا ساعت  10 صبح هم سر کار می‌گرفتش  
صبح که از خواب بیدار میشم میبین یه جوری حالم به مامانم میگم که فکر کنم  وقت زایمانم شوده
مامانم هم میگه  نه این مادر درد هستش گفتم باش
مامانم هم میرن صحرا  بعد گفت اگه دردت بیشتر شودش برو پیش زنداداشات 
آقا من از شیش تا نهُ صبح صبر کردم دردم بیشتر شودش  بعد رفتم پیش زندانش اولیم گفتم بهش گفت من  سزارین بودم نمیدونم
رفتم پیش دومی زنداداشم گفتش من سزارین بودم نمیدونم آقا رفتم پیش سومی که طبیعی زایمان کردش اونم گفت یادم نمیاد دردم چطور بودش  😔😔
منو میگی خیلی از دستشون نارحت شودم  رفتم وسایلم رو جمع کردم  تاکسی زنگ زدم رفتم بیمارستان  
وقتی رفتم  پیش ماما ها وقتی نگام کردش  گفت خانم سر بچت تو دستم چقدر دیر آمدی 
هیچی سرتون رو درد نیارم پسرم ساعت 11 دنیا اومدش بعد زنگ زدم لباس بچه بیارن بچه به دنیا آمدش 
منم 😄😄😄😄  بعد اون همه میگفتن چه دلی شیری داری خودت پاشدی رفتی بیمارستان بدونه اینکه کسی بیاد پیشت😁


Forward from: دنیای ستاره ها
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
✅چراغ قوه اضطراری چند کاره 🔦

📌قابل استفاده بصورت پاوربانک
📌دارای چکش، کاتر و آهن ربا
📌چندین حالت نوردهی مختلف

❌ فقط فقط 289 تومن ❌
❌پرداخت درب منزل❌

لینک خرید آسان👇
https://msor.ir/yFsF
https://msor.ir/yFsF


سلام

توی دوران مدرسه معلممون همیشه برگه های امتحانی رو میزاشت توی کمدی که توی کلاس بود..
یبارم‌ من و دو تا دیگه از رفیقام امتحان رو خراب کرده بودیم و دنبال راه چاره میگشتیم 🙈🙈🙈
خوراکی هامونو  دادیم به مبصر سالن تا نگهبانی بده که کسی نیاد توی کلاس...
بعد منو دوستام رفتیم توی کلاس و جوابای درست رو تو برگه نوشتیم.
بماندکه با چه ترسی این کارو کردیم😂😂

اما حالا خودم دبیر هستم و نمیدونم شاگردام با من این کارو میکنن یا نه😫😫


Forward from: دنیای ستاره ها
کسی که بلغمی بشه

اول دچار مشکلات گوارشی میشه بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره ، روز به روز بی انرژی‌تر میشه و دائما خسته است

همچنین دچار مشکلات جنسی و یبوست خلط پشت حلق و کبد چرب و مشکلات خواب و اعصاب میشه

عزیزانی که این مشکلات رو دارن یا میخوان بدونن مزاج بدنشون چیه روی لینک زیر بزنن فرم مشاوره مزاج شناسی رو پر کنید و مشاوره رایگان دریافت کنید👇‌👇‌👇‌
https://formafzar.com/form/5gc3x


چند سال پیش بابام برای کاری از شهر خودمون میره شهری دیگه که سه تا از پسر عمه هام اونجا دانشجو بودن وخونه مجردی داشتن
ماه رمضون بوده و بابام کارش تا شب طول میکشه و پسر عمم دعوتش میکنه که بره خونه اونا وفردا صبح برگرده شهرمون
آقا اینا کلی بابامو تحویل میگیرن و برا سحر برنج میپزن
آخر شب یکیشون میاد غذا رو نگاه میکنه میبینه نپخته اونم دم کنی میزاره در قابلمه و میخوابه
اینا سحر بلند میشن غذا میکشن برا بابام و هر کار میکنن بابام نمیخوره🤔 و میگه من نون و پنیر میخوام
خلاصه وقتی خوردن تموم میشه میبینن پسر عمه کوچیکتره شورتش😱 رو گزاشته به جا دم کنی😂😂


Forward from: دنیای ستاره ها
💵‌‌‌‌‌‌‌ ماهانه 20,000,000 تومان تو خونه پول دربیارید! ➡️
‌‌‌‌‌‌‌دیگه مجبور نیستید برای دیگران کار کنید!
‌‌‌‌فقط با یه گوشی!
بدون نیاز به تجربه!


✔️‌‌‌‌‌ آموزش ۱٠٠٪ رایگـــــان👇

https://t.me/+bwErwLLS0KI0YWJk
https://t.me/+bwErwLLS0KI0YWJk


من با شوهرم همسایه ایم خونه هامون خیلی نزدیک هم بود برا عروسی میگفتن مث قدیما عروس رو پیاده می‌بریم 😐😐😐
منم به شوهرم گفتم نه باید با ماشین باشیم عروسی ما با مهمونی مکه پدرشوهرم یکی بود
یعنی پدرشوهرم از مکه اومده بود قرار شد هم مهمونی بگیرن هم عروسی🥴🥴
خلاصه شوهرم گفت پس گل نزنم منم جلو فامیل ابرو داشتم گفتم نه زشته حالت بماند که بازم چشم و گوش بسته بودم از خیلی چیز ها گذشتم نه آتلیه ای بود و نه چیزی
خلاصه شب که شوهرم اومد دم آرایشگاه منم خوشحال که اااا باریک الله ماشین رو گل زده و خوش و خرم و رفتیم عروسی تموم شد
آخر شب خواهرم و داداشام به خاطر که من دلم نشکنه راهم نزدیکه دنبال ماشین ما اومدن تا بریم یه تابی بخوریم
پسرداییم هم با خانومش بود تو راه اینا به ماشین ما نزدیک‌ میشدن تا گل هارو بکنن 
خلاصه موفق شدن ها گل هارو کندن و چند تاشو پرت کردن طرف ما تو ماشین عروس ولی بگید چی شد هیچی من دیدم این گل ها اصلا به گل ماشین عروس نمیخوره🙈🙈🙈🙈😢😢😢😢
پس اینا چرا اینجورین گل رز با ۱ متر ساقه
خلاصه بعد کاشف به عمل اومد که اینا برداشته بودن دوتا دسته گل های حاجی رو زده بودن با چسب جلو ماشین تا دهن من بسته بشه 😳😳😳😳
بله دوستان گلم اینم شد خاطره ی ما البته اگه عروس خانومای الان بودن کار به طلاق می‌کشید ولی من به سادگی از این موضوع گذشتم
نمیدونم شاید به نظر شما اشتباه کردم که دعوا راه ننداختم هان😝😝😝
فکر نکنید عروسیم عهد بوق بوده ها سال ۸۹ بوده
ولی گذشت کردم


Forward from: دنیای ستاره ها
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🎥 برای یکبار هم که شده با روانشناس صحبت کنید 🙏🏻

📌 مشکلاتی مثل : زناشویی، خیانت، تربیت فرزند، استرس و اضطراب ، افسردگی، مشکلات جنسی ، مشاوره پیش از ازدواج، اعتیاد ... هست که پولدار و فقیر نمیشناسه 😞

📲 اگر هرکدوم از این مشکلات رو دارید تا دیر نشده از طریق لینک زیر جهت رزرو نوبت تلفنی و محرمانه با برترین مشاوران متخصص کشور صحبت کنید 👇👇

https://hamkadeh.com/landings/MTIor
https://hamkadeh.com/landings/MTIor
گوش شنوای شما هستیم❤️‍🩹


سلام سلام❣
سوتی من واسه نیمه شعبان سه سال پیشه 🌕🌕🌕

اون موقع من پیش‌دانشگاهی بودم خیلی کنکور روم فشار آورده بود از ازدواج و خاستگارم فراری
یه روز داییم یه بن خرید جهیزیه داشت داد به مامانم که برا من بخره منم جیغ وداد وفریاد که نمیخوام

خلاصه نیمه شعبان خونه مامانم بزرگم مراسمه و حجله و اذین بندیه بعضی از آشناها شبو اونجا میخابن
شب من و بابام اومدیم خونه مامانم صبح اومد یواشکی به بابام گفت من دارم میرم جهيزيه بخرم منم تو نماز شنیدم تا مامانم رفت جییییییییغغغغغغ و داد بابام بردم خونه مامانیم دیدم یه نفر خوابيده هم استایل مامانم افتادم روش حالا نزن کی بزن یهو زنداییم بیدار شد گفت چیکار میکنی این که مامانت نیس😬😬😬
طفلی عمه مامانم بود کلی ازم کتک خورد (خواستگار سمجی هم بود که بعد از اون کتک بازم پیگیر بود)🤣😂😂
الان مامان بزرگم رابطشو با خانواده شوهرش بهم زده به مامانم میگم عمتو زدم میگه همشونو میزدی😂😂


یه خاطره از نامزدی خواهرم بگم
این خاطره بر میگرده به سی سال پیش که من بچه بودم و خواهرم نامزد بود( عقد کرده بود) 
اون موقع ها دختر و پسر همدیگرو زیاد نمیدیدن
اگر هم میدیدن توی جمع در حد سلام و علیک بود
خواهر منم که موذب بود ، دامادمون همسایمون بودن فامیلمونن هستن که ایشون یه روز اومد خونمون و بجای اینکه خواهرمو ببینه اومد یه ساعتی با بابا بزرگ و مادر بزرگم نشستن و رفتن
منم بچه بودم توی حیاط مشغول بازی بودم که داماد داشتن تشریف میبردن خواهرمم داشتن از چشمه میومدن  که توی حیاط همدیگرو دیدن

بیچاره خواهرم فقط یه کلمه به شوهرش گفت مهمون باش اونم گفت ممنون و خدافظی کرد و رفت .....
آقا من شنیدم به خواهرم گفتم میرم به همه میگن تو با داماد حرف زدی 😂😂
واای بیچاره خواهر ساده من ترسید میگفت تو رو خدا نگو به کسی نگو من با داماد حرف زدم
منم بلا تا سه چهار روز اذیتش میکردم باج میگرفتم ازش و تمام کارامو میدادم انجام میداد تا به کسی نگم 😂😂😂😂


میخام یه سوتی بگم از زمان بچگیم ...
ابتدایی بودم توی مدرسه دوستم یه تل به من هدیه داد تل از جنس پلاستیکی رنگ مشکی که دندونه های ریز داشت بازش میکردی نمیشکست
من اونقدر ذوق داشتم 😍شب اول  میخواستیم بخوابیم برقم رفته بود بابامم شیفت شب بود
ما چون برق نبود مامانم زود جامونو انداخت گفت بخوابیم
من کنار تخت روی زمین خوابیدم برای اینکه تلم خراب نشه گذاشتمش زیر تخت ....
همین که خوابم برد دیدم مامانم سروصدا که پاشین زیر تخت مار هستش 😱😫
منو خواهرام با داداشام پا شدیم رفتیم بیرون از اتاق ...
مامانم رفت سرکوچه دو تا از همسایه ها رو صدا زد
اون دو تا مرد چوب گرفتن دستشون اومدن گفتن کو؟ کجاس؟؟
مامانم نشون داد اونا هم با چوب میزدن رو تل و چون سبک بود می پرید بالاااا
مامانم داد میکشید میگف بزن توی سرش
اون آقا محکمتر میزد
یهو یادم افتاد اون تل بدبخت منه😱که  توی تاریکی میزنن توی سرش
بعد که اون دو تا قهرمان فهمیدن ، کلی خندیدیم نصفه شبی🤣🤣


Forward from: دنیای ستاره ها
بلاخره پیداش کردم کانالی که یه عالمه پستهای خنده دار +18خفن داره🙈🤣👇
کلیپها و دوربین مخفی های سمی و بدون سانسور😜🤭
بزن روشون......👇😂

🍌🍌🍌🍌🍌🍌🍌🍌
🍌🍌🍌🍌🍌🍌🍌🍌
جرررررراین چه سمی بود🤣🤣

عه تو هم میخندی که🧐👇
بزن روش از خنده پاره میشی👇
🤣
دل درد گرفتم با دوربین مخفی های خفن اینجا.......🤣👇
https://t.me/+n28ToH-dq9A1Yjg0
https://t.me/+n28ToH-dq9A1Yjg0


سلام

من خودم واسه همه آمپول میزنم یعنی دوره تزریقات رفتم
یه بار خودم آمپول داشتم شوهرم میگفت تو که واسه همه آمپول میزنی بیا منم برات بزنم

چشتون روز بد نبینه 😢بدون اینکه الکل بزنه و یه بسم الله بگه ، منم در حال خندیدن آمپول رو فرو کرد تو باسنم😫😫
حالا من گفته بودم توی ربع چهارم بزن ولی اون پایین پایین زده بود
من رسما تا یه ماه لنگ بودم😭 و کل باسنم کبود شده بود🥴🥴
حالا واسه همه هم تعریف میکردو میخندید😂😂


Forward from: دنیای ستاره ها
🌹آیا دوست دارید از اسرار و رموز قران آگاه شوید؟🌹


سلام

یه بار اومدم عدس پلو بپزم آب عدس رو ریختم توی لیوان گذاشتم رو میز ناهار خوری که بعدا بدم بچم بخوره
یه لحظه برگشتم دیدم شوهرم نشسته سر میز و قند توی دهنش داره میخوره آب عدسو ...
بهش گفتم چیکار میکنی ، خوب که خورده میگه چایت چرا یه مزه بدی میداد   
یعنی حتی نفهمیده بود آب عدسه و همشو با قند خورده بود  😐😳😂😂


Forward from: دنیای ستاره ها
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
دیگه نگران زردی دندونات نباش و به راحتی توی خونه دندوناتو سفیدددددد کن😁😍



تا انتهای کلیپ ببین و با این روش گیاهی دندوناتو مثل برف سفید کن و از لبخندت لذت ببر😍
لینک سایت اصلی سفارش با تخفیف ویژه👇🏻👇🏻👇🏻

https://landing.saamim.com/dvFTD

برای 1000 نفر اول 60درصد تخفیف روزپدر گذاشتن❤️

20 last posts shown.