به یاد شهید سهراب اعرابی

✅روح الله نخعی روزنامه‌نگار زندانی آزاد شد‌

✅پرتو برهانپور اعلام کرد که این روزنامه‌نگار مشمول عفو و از زندان آزاد شد.

@MostafaTajzadeh

📝📝📝 مسئولیتِ هر "وجدان بیدار"

✍️ محسن رستمی

✅به عنوان کسی که در ستاد انتخاباتی  مهندس میرحسین در گذشته فعال بوده حمایت کامل خود را از کمپین رفع حصر اعلام می‌کنم و با صدایی رسا باید گفت که دوران حصر و حبس مخالف گذشته است و در عصر و زمانه‌ای که عصر آگاهی نامیده می‌شود نمی‌توان صدای مخالف را خاموش کرد و تک‌صدایی را در جامعه حاکم نمود.

✅مهندس موسوی براساس بینش و تعهد خود به جامعه و مردمان سرزمین‌اش عمل نمود و با نگاهی عالمانه و دوراندیشانه خطراتی که کلیت کشور را تهدید می‌کرد را می‌دید و با صراحت تمام بیان می‌نمود که با این روش و مدیریت کشور سرانجامی جز سقوط به دره، در انتظار جامعه نیست و دردمندانه بر علیه سیاست‌های مخرب و ایران‌سوز، بانگ برآورد که کارد به استخوانم رسیده؛ و حضور خود در عرصه انتخابات را برای جلوگیری از هدر رفتن منابع و جلوگیری از نابودی ظرفیت‌های اساسی و بنیادین کشور می‌دانست.

✅انسانی صادق و دلسوز که باید قدر او دانسته می‌شد و توصیه‌های مشفقانه‌ی او به‌کار گرفته می‌شد نه اینکه از حقوق اساسی و طبیعی خویش محروم شود و به دور از هرگونه روند آیین دادرسی و حق دفاع در حبس خانگی قرار گیرد. معیار و سنجش حکومت‌ها در پاسداشت آزادی و عدالت، رفتار و نحو برخورد با مخالفین است که یک نظام سیاسی چقدر خود را ملزم به فراهم آمدن شرایط و بستر برای فعالیت مخالفین و منتقدین می‌داند که مخالف با آزادی کامل و در شرایطی خارج از تهدید و ارعاب  عمل نماید و خارج از قرائت رسمی نهاد قدرت هر طور که می اندیشد  در جهت نشر افکار و دیدگاههای خویش آزادنه فعال باشد.

✅متاسفانه قریب چهارده سال است که جناب مهندس موسوی و خانم آزاده ایشان دکتر رهنورد و جناب کروبی به‌دور از هرگونه تشریفات قانونی و حقوقی در حبسی ناعادلانه هستند  و محروم از حقوق طبیعی خویش به عنوان شهروندانی منتقد و مخالف هستند… پس بر هر وجدان بیدار و شهروند آگاه و مسئول واجب است که حمایت تمام‌عیار خود را از رفع حصر غیر قانونی محبوس شدگان اعلام نماید و به کارزار رفع حصر بپیوندد. من نیز به عنوان یک شهروند حمایت خود را در جهت رفع حصر این عزیزان با صدایی رسا اعلام می‌کنم؛ به امید روزی که مرّ صریح قانون در همه امور مملکت  فصل‌الخطاب باشد.

@kaleme
@MostafaTajzadeh

هرگز از مرگ نهراسیده‌ام

اگرچه دستانش در ابتذال شکننده‌تر بود

هراس من - باری - همه از مردن در سرزمینی است که مزد گورکن از آزادی آدمی افرون‌تر باشد.

مردم شریف و مبارز ایران و کوردستان، من زندانی سیاسی مطلب احمدیان متولد شهر بانه در کوردستان هستم که محکوم به ۳۰ سال زندان می‌باشم و هم اکنون ۱۵ سال از آن را بدون حتی یک روز و یک ساعت مرخصی در سخت‌ترین شرایط سپری کرده‌ام. از نوجوانی با درک ظلم و ستم سیستماتیک در حق مردم کوردستان در حد فهم و آگاهی خود و برای آزادی و برابری تمام مردم سرزمینم مبارزه کرده‌ام.

در سال ۱۳۸۹ در سن ۲۵ سالگی دستگیر شدم و در زمان بازجویی تحت انواع شکنجه‌هایی قرار گرفتم که حتی فکر کردن به آن تن هر انسان با وجدانی را به لرزه در می‌آورد. در طی دوران بازجویی و بازداشتم در اورمیه، برای ماه‌ها در سلول انفرادی نگه داشته شدم، در حالی‌که در این ایام بازجویان، پایم را شکستند و کتفم را از جا در آوردند و دنده‌هایم شکسته شد، تمامی دندان‌هایم بجز ۳ عدد در دهانم خُرد شد و مشت و لگد و ضربات کابل، جیرهٔ روزانه‌ام شد، تا جایی‌که حتی بازجو بنا به تشخیص کارشناسی خود، این بلایا را برایم کافی ندانست و مرا به مدت ۲۴ ساعت لخت مادرزاد در زیر بارش برف در زمستان دستبند و پابند کرد و با میلگرد به جانم افتاد. تا جایی که بخاطر دارم یک ضربهٔ کاری به کمرم، دنیا را در برابر چشمانم تیره و تار کرد. وقتی بهوش آمدم در سلول انفرادی خودم بودم، ولی توانایی حرکت نداشتم و تا ۶ ماه فلج کامل بودم و پوشک می‌بستم. بعدها مشخص شد که بر اثر ضربات میلگرد ۳ مهرهٔ کمرم شکسته و آسیب جدی دیده است.

در تمام این ۱۵ سال گذران حبسم، روزی نبوده است که آب خوشی از گلویم پایین برود و بیماری‌ها رهایم کنند، ولی همیشه در وجودم احساس سر بلندی و غرور می‌کنم، چون بنا به آموخته‌هایم مقاومت در برابر ظلم و ستم را عین زندگی می‌دانم و برای سربلندی مردم سرزمینم همیشه حی و حاضر هستم.

مردم شریف و مبارز ایران و کوردستان

هر چند این فرزند کوچک شما در جان خود احساس ایستادگی و مقاومت می‌کند، اما شکنجه‌ها و سالیان متمادی زندان، جسم مرا به کلکسیونی از بیماری‌ها تبدیل کرده است.

هم اکنون من با تنگی کانال نخاع، عفونت شدید بیضه، کولیت روده، خونریزی روده، پارگی فتق و پردهٔ دیافراگم، پیچ خوردگی معده و استفراغ‌های روزانه، تپش قلب، تنگی نفس، زخم اثنی‌عشر و نارسایی کلیه دست به گریبانم، به طوری‌که حتی از خوردن غذا نیز عاجزم و وزنم بشدت کاهش یافته است، در حالی‌که شکمم بدلیل آب آوردگی بسیار متورم و دردناک شده است.

با وجود تمام پیگیری‌های خودم و وکیلم در یک‌سال گذشته و با وجود نیاز فوری به عمل جراحی کمر، فتق و روده و با وجود موافقت پزشکی قانونی با توقف حکم بنده جهت انجام معالجه در مراکز درمانی خارج از زندان و همچنین موافقت بهداری زندان اوین و دادیار و تامین وثیقهٔ ۵ میلیارد تومانی و ضمانت و كفالت ۵ وكيل شرافتمند دادگستری و موافقت همهٔ افراد و نهادهای ذیربط، ولی متاسفانه شخص دادستان تهران (صالحی) با خلف وعده و افزایش مبلغ وثیقه به ۸ میلیارد تومان و عدم توانایی من در تامین آن بیش از یک سال است که از توقف حکم من جلوگیری می‌کند و مانع ادامهٔ درمانم شده است.

امروز وضعیت من وخیم‌تر از هر زمان دیگر است و بنابر اعلام چند بارهٔ بهداری اوین دیگر امکان نگهداری من در زندان نیست. شخص دادستان تهران مانع هر اقدام حیاتی و فوری برای حفظ جان من شده است و در واقع به جای طنابِ دار حکم مرگ تدریجی مرا صادر کرده است. من از مرگ در راه آزادی و باورهایم هیچ هراسی ندارم اما نمی‌توانم بدون مبارزه و در سکوت به آن تن دهم از همین رو از تمام وجدان‌های بیدار و نهادهای حقوق بشری تقاضا دارم تا صدای من باشند و به تمام مراجع قانونی حقوقی و بین‌المللی و شخص گزارشگر ویژهٔ حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران خانم "مای ساتو" اعلام می‌دارم که مسئولیت مستقیم جان من بر عهدهٔ شخص "صالحی" دادستان تهران می‌باشد. دیگر سکوت نخواهم کرد و حق مشروع خود می‌دانم تا اعتراضم را به هر طریقی که می‌توانم بیان نمایم.

ژن، ژیان، ئازادی

زن، زندگی، آزادی

✍️ مطلب احمدیان(زندانی سیاسی)

زندان اوین / بهمن ماه ۱۴۰۳
@MostafaTajzadeh

📝📝📝به یاد سالگرد انقلابی که شکست خورده است! 

✍️ احمد حیدری

✅مگر نه این که شعار انقلاب ۵۷ نفی استبداد، خودرأیی حاکمان و بسط حاکمیت قانون بود زیرا مملکت «فقط» بر اساس «اوامر و منویات ملوکانه» اداره می‌شد و خواست و اراده مردم نقشی نداشت. مردم ‌خواستند قانون ناشی از اراده خودشان مبنای اداره کشور و تنها «فصل الخطاب» برای «همه» باشد.

✅ امّا ایا این هدف محقق شد؟
یا امروز هم مملکت باز نه بر اساس قانون ناشی از اراده مردم و نوشته شدن توسط نمایندگان واقعی‌شان در مجلس؛ بلکه بر اساس "منویات و رأی رهبر" می‌چرخد؟

✅انقلابیون ۵۷ خواهان «انتخابات آزاد» بودند تا خودشان افراد صالح، خادم، توانمند و مدافع حقوق‌شان را که خود می‌شناسند و باور دارند، انتخاب کنند و نمی‌خواستند سفارتخانه‌های خارجی، درباریان، نهادهای حکومتی و ... برای آنان نماینده انتخاب کنند؟

✅مگر نه این که امروز هم نمایندگان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نه نمایندگان مردم؛ بلکه نمایندگان شورای نگهبان و ...هستند که بسیاری از آنها  با رأی  کمتر از ده درصد حوزه انتخابیه خود به این مجالس راه یافته‌اند؟ 

✅مگر نه این که نظارت استصوابی غیرشرعی، غیرقانونی و سلیقه‌ای انتخابات آزاد یک مرحله‌ای را به انتخابات دو مرحله‌ای کنترل شده تبدیل کرده، که مردم فقط می توانند از بین منتخبان شورای نگهبان و حاکمیت انتخاب کنند؟

✅کجاست انتخابات آزاد، مردمی و واقعی که از اهداف اصلی انقلاب 57 بود؟
@Sahamnewsorg
@MostafaTajzadeh

📝📝📝ای بسا لعل که اندر دلِ سنگ است هنوز
"اندر حکایت حصر غیرقانونی"

✍علیرضا کفایی

✅پانزده سال حصر ذره ای در اراده و استقامت محصوران خللی پدید نیاورد اما آنچه را لازم است مجدداً گوشزد شود مطالبه عمومی بر رفع حصر و نیز نقض قانون، شریعت و حقوق انسانی است.

✅حصر هیچ توجیهی ندارد الا اینکه سراسیمگی و سردرگمی حاکمیت را نشان می دهد.

✅نکته حائز اهمیت این است که به وضوح قانون نادیده انگاشته شده خصوصاً از سوی افراد و جایگاهی که خود را مدعی صیانت و نظارت بر قانون می انگارد.... چنانکه آقای احمد جنتی بعنوان دبیر شورای نگهبان و امام جمعه وقت دو تخلف آشکار می کند

1- ایشان وظیفه صیانت و دفاع از قانون را عهده دار بودند و می بایست مطابقت قانون و شرع را لحاظ می کردند اما دستور به دستگاه قضا می دهند که :" کاری که قوه قضاییه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط این‌ها را به کلی از مردم قطع کند، در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند."

2- ایشان از نظر قضایی هیچگونه مسئولیتی نداشتند و در امور قضا دخالت آشکار کرده اند.
باید پرسید با چه توجیهی و با چه مجوزی و به دستور چه کسی اینچنین به خود حق داده که چنین خط و نشان بکشد و دستور به زندان خانگی دهد؟ چرا در امور قضا دخالت کرده و آیا وی از قانون تخلف نکرده؟ آیا می توان حصر و زندان خانگی را قانونی دانست که دبیر شورای نگهبان قانون اساسی چنین آشکار نقض قانون می کند؟
به این تخلفات اضافه شود که بی وجودی چون محمود احمدی نژاد در خطبه های پیش از نماز جمعه خواستار ادامه حصر رهبران جنبش سبز شد و ادامه داد: "این‌ها همان‌طور که مردم ایران می‌دانند از آمریکا خط می‌گیرند و آزادی چنین منافقانی به ضرر کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد بود."

✅مجلس و راه یافتگانش را نیز بنگرید که در مجلس فرمایشی آن زمان شعار "مرگ بر موسوی" و "مرگ بر کروبی" و "موسوی و کروبی اعدام باید گردند" سر دادند و خواستار اعدام این دو رهبر اصلاح طلب شدند.

✅نمایندگان نوشته‌ای بر روی جایگاه هیئت رئیسه نصب کرده بودند بدین شرح: "ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی کشور هستیم"

✅همه آنچه اتفاق افتاد تخلف از قانون و مبانی دینی و نقض کرامت و حقوق انسانی است.... هم حصر غیرقانونی و ظالمانه است و هم آنان که دستور و اصرار بر حصر کرده اند تخلف از قانون کرده اند..... باید واکاوی شود که چرا آزادی و امنیت را نادیده گرفته اند.

✅آنان که از قانون تخلف کردند و آشوب راه انداختند و به تقلب و تغلب آمدند و حصر غیرقانونی را تجویز کردند، فتنه گرند، زیرا آشوب بپا کرده و به شعور مردم توهین کرده و از اهداف و آرمان ها و ارزش ها عبور کردند
امروز اما رفع حصر مطالبه عمومی است و محصوران همچنان بر همان عهد ایستاده اند، تاریخ گواه خواهد بود بر سربلندی محصوران....
ای بسا لعل که اندر دل سنگ است هنوز

@kafaeealirezaa
@MostafaTajzadeh

📝📝📝مقاومت یا تسلیم

✅ژاپن در دو سال آخر جنگ جهانی دوم شکست بعد از شکست بود که متحمل می‌شد. در سال ۱۹۴۴، معلوم بود که شکست کامل را در پیش رو دارد. ولی هنوز امیدوار بودند که یکجایی بتوانند آمریکایی‌ها را متوقف کنند.

✅در تابستان ۱۹۴۵، به حکومت شوروی متوسل شدند تا میانجی باشد و شرایط آبرودارتری را برای صلح فراهم کند. روس‌ها هم ادای این را درآوردند که دارند تلاش می‌کنند. ولی حالا دیگر آمریکایی‌ها، که بر آلمان پیروز شده بودند و بر پیروزی خود مطمئن بودند، هیچ شرط و شروطی را نمی‌پذیرفتند و خواستار تسلیم بلاشرط ژاپن بودند. در ماه‌های آخر، ژاپنی‌ها فقط خواستار این تضمین آمریکا بودند که با امپراتور کاری نخواهند داشت. ولی آمریکایی‌ها حتی این را هم قبول نکردند. در آخر، بعد از اینکه توکیو با بمب‌های متعارف تقریبا با خاک یکسان شد، وقتی دو بمب اتمی بر دو شهر ژاپن افتاد، وقتی شوروی از ادا دست برداشت و مستقیماً به نیروهای ژاپنی در منچوری حمله کرد، امپراتور تسلیم بلاشرط را پذیرفت. آنقدر این تسلیم بر افسران ژاپنی گران آمد که ۵۰۰۰ تن از آنها خودکشی کردند. آمریکا ژاپن را اشغال کرد، و اگرچه تضمینی نداده بود، اجازه داد که امپراتوری حفظ شود!

✅در آن سوی عالم، هیتلر تا لحظه آخر تسلیم شدن را نپذیرفت. دو سال قبل از پایان جنگ، بر همگان آشکار بود که هیتلر شانسی ندارد. ولی او نپذیرفت. تا لحظه آخر مقاومت کرد، و موجب شد که تعداد زیادی آلمانی بمیرند، شهرهای آلمان نابود شوند، آلمان به دو تکه تقسیم شود (و یک تکه جزو نظام سرخ کمونیستی شود). به علاوه، سرزمین‌های زیادی که برای قرن‌ها آلمانی‌زبان بود کلا از آلمانی‌زبان‌ها و زبان آلمانی زدوده شود (پروس شرقی). این آخری یکی از بزرگترین پاکسازی‌های نژادی بود که بعد از جنگ جهانی اتفاق افتاد، ولی کسی درباره آن صحبتی نمی‌کند!

✅مهم نیست ما چه چیزی را عادلانه و چه چیزی را ظالمانه بدانیم. اگر ابلهانه عمل کنیم چوب خواهیم خورد! همین!
@jenabegav
@MostafaTajzadeh

📝📝📝 تعلیق تحلیل حکومت و هزینه‌های مترتبه بر جامعه و مردم

✍️ عبدالله ‌ناصری

۱) دلیل موجده‌ی حصر چه بوده که از پس ۱۴ سال و‌ جابجایی چهار دولت با گرایشات متفاوت، گشایشی در آن رخ نمی‌دهد؟

✅شاید تعجب کنید که علت موجده‌ی حصر سران جنبش سبز را، “تعلیق تحلیل” حکومت بدانم. آنها بهار عربی را فهم نکردند. بر مبنای درک غلط از بهار عربی تصور کردند که انقلابی محصول “اسلام سیاسی” در جهان عرب در حال وقوع است . تقارن آن کنش ها در جهان عرب با جنبش سبزی که برای اجرای بدون تنازل  قانون اساسی مبارزه می کرد از یک سو، و توجه افکار عمومی جهان به دو "بهار عربی " و "جنبش سبز"  هسته اصلی حکومت را نگران و پریشان کرد.

✅تجربه تاریخی جمهوری اسلامی به ما نشان داده که وقت بحران، بهترین تصمیم، در دسترس ترین “تصمیم” است. مثالی  از دهه اول انقلاب بزنم؛ سلمان رشدی یک رمان «بی ارزش تاریخی» نوشت و حکومت حتی قبل از خواندنش و بدون مشورت با متخصصان “ادبیات  داستانی” حکم ارتداد و تکفیر” نویسنده را داد، حکمی که پس از هزینه‌های سرسام آور حقوق بشری، خود حکومت آن را لغو کرد.( دولت اصلاحات از سر تدبیر آن را با اعلام رسمی به اتحادیه  اروپا پس گرفت).

✅پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم از این جنس بود. بی تحلیلی نسبت به  نظر کارشناسان ارتش پس از آزادی خرمشهر موجب تقلیل فراوان “حرث و نسل” ایران شد. مثال این زمانی ملموس دیگر مذاکره با آمریکا است که  حکومت پس از ۴۵ سال هدررفت سرمایه‎ی ایران، به تسلیم و زیر پا گذاشتن اسلام سیاسی واداشته شد. این “بی تحلیل”ی های کانون اصلی حکومت، مثل ادامه جنگ، تکفیر آزادی بیان، مذاکره با آمریکا و بالاخره  جنبش سبز( بهترین اعتراض رأی باختگان به حکومت) پدیده مورد نظر را “کهنه و بدون راه‌حل” می کند. علت این که چهار دولت با سه گرایش در این امر ناکام اند، همین "کهنه گی" است. لذا پدیدار  کهنه  توسط عامل موجده، از بین رفتنی نیست مگر دادخواهان آن پدیدار دست به کار شوند. به بیان صریح، دیگر رفع حصر رأسا توسط حکومت صورت نخواهد پذیرفت تا مردم در ۲۵ بهمن،  حکومت پدیدار مهمتری ظاهر کنند.

۲)آخرین بیانیه‌ی میرحسین موسوی، مبنی بر «همه پرسی- مجلس موسسان- قانون اساسی جدید» ، آیا متناسب با ظرفیت‌های روانی جامعه و همچنین ظرفیت‌های عینی نیروهای سیاسی ایران هست؟ تحقق چنین چشم اندازی با چه ابهامات و موانعی روبرو می‌باشد؟

✅اگر منظور از “جامعه”، نسل های  غیردخیل در انقلاب اسلامی ۵۷ باشند، یعنی زن و مرد زیر ۵۵ سال، چون از یک سو معترض و منتقد محمدرضا پهلوی هستند که چرا نصایح خیرخواهانش را بی توجه گذاشته و باعث بروز انقلاب شد، و از سوی دیگر وعده های انقلاب و حکومت را دروغ یافتند، این جامعه، ظرفیت هم فهم بیانیه آخر مهندس موسوی را دارد، کما اینکه نشان داد و جنبش سبز را به  انقلاب “زن، زندگی، آزادی” وصل کرد و هم کاملا از حکومت دینی منزجر شده است.

✅اصلا مهم نیست که گروه های سیاسی ظرفیت فهم را دارند یا ندارند. چون نیروهای سیاسی، اصلا مرجع  مردم زیر ۵۵ سال نیستند. اگر مواضع امثال امیرارجمند، تاجزاده، سعید مدنی، قدیانی و مهدی  محمودیان دست به دست می شود، فقط یک علت دارد و آن گذار آنان از جمهوری اسلامی است. همین علت در مورد موسوی و رهنورد نیز صادق است. اتفاقا جا دارد که دیگر رهبر جنبش سبز جناب کروبی نیزنسبت خود را با جمهوری  اسلامی روشن کنند.

*در پاسخ به اقتراح و پرسش‎های کانال ایران فردا
@kaleme
@MostafaTajzadeh

📝📝📝حالا که معیار «تجربه» مدنظر حاکمیت است، این را در سیاست داخلی نیز مبنای عمل قرار دهید!

✍ حبیب رمضانخانی

✅آموختن و درس گرفتن از تجربه‌های گذشته، اصلی ساده و بدیهی است که همواره و در هر موقعیتی تاکید و پیشنهاد شده است.

✅در این راستا، در رابطه مذاکره با آمریکا نیز، حالا که با ارجاع به یک تجربه ناموفق، با معیار «تجربه» تصمیم به عدم مذاکره گرفته شد و برای مخالفان و موافقان مذاکره، حجت تمام و تکلیف مشخص گردید، عقلانی هست این الگو گزینشی نبوده و در سیاست داخلی و باقی تصمیمات کشور نیز پیاده و عملیاتی شود که گاهی ده‌ها بار امتحان و شکست خورده، ولی باز  اصرار به آزمودن و ادامه آن است.

✅در نتیجه با این ملاک و با اتکا به اصل تجربه انتظار هست:

۱. از تجربه شکست خورده اقتصاد دولتی و بنگاه‌داری نهادهای خاص درس گرفته و از امتداد و گسترش این سیاست جلوگیری کنیم!

۲. از تجربه ناموفق اقتصاد مقاومتی و سیاست پرهزینه دور زدن تحریم‌ها درس گرفته و آن را اصلاح کنیم!

۳. از تجربه خسارت بار الویت تعهد بر تخصص و سیاست غلط فراری دادن نخبگان و بهره‌گیری از پخمگان دوری کنیم!

۴. از تجربه ویرانگر عدم توجه به محیط زیست و نابودی منابع آب و خاک درس گرفته و این مسیر را اصلاح کنیم.

۵. از تجربه ناامیدکننده بی‌توجهی به خواست و اراده اکثریت مردم که به خاطر منافع  اقلیتی خاص قربانی شده پرهیز کرده و این نارضایتی افزون را دریابیم!

۶. از تجربه تحقیرآمیز عقب ماندگی گسترده کشور در سطح اقتصادی، تکنولوژی، علم و... حتی در مقایسه با همسایگان، تامل کنیم و این مسیر را اصلاح کنیم!
و...
@iranazadvaabad
@MostafaTajzadeh

📝📝📝شرافت؛ واژه‌ای که به ابتذال کشیده شد

✍نویسنده: ناشناس

✅تنها ساعتی پس از اینکه در خبرها آمد رهبر جمهوری اسلامی مذاکره با آمریکا را شرافتمندانه نمیداند، مسئولین کشور هم بلافاصله از رده‌های بالا تا پایین تریبون‌ها را در دست گرفته و شروع به سخن از غیرشرافتمندانه بودن مذاکره با آمریکا کردن و به سرعتی باورنکردنی ارزش پول ملی ایران بیش از پیش سقوط کرد! اما واقعیت‌ چیست؟ آیا اکنون ما با شرافت زندگی میکنیم که نگران غیرشرافتمندانه بودن مذاکره با آمریکا هستیم؟ آیا منافع مردم در این نزاع بی‌حاصل ذره‌ای اهمیت دارد؟ واقعیت  این است که واژه شرافت در کشور ما سالهاست به ابتذال کشیده شده و کاربرد حقیقی خود را از دست داده است. تجربه تلخ و شکست خورده ۴۰ سال عدم رابطه مستقیم با کشوری همچون آمریکا  که فقط سرمایه‌گذاریش در یک حوزه هوش مصنوعی ۵۰۰ میلیارد دلار یعنی معادل کل تولید ناخالص داخلی ایران است و بر بازارهای مالی و تجاری و سیاسی و نظامی جهان تسلط دارد؛ عین خودزنی و خودویرانگری ایران بوده است. اگر نمیدانیم باید بدانیم که شرافت ملت ایران سالهاست لگدمال شده است:

✅آیا بی‌ارزش ترین پول دنیا شرافتمندانه است؟

آیا بی‌اعتبارترین گذرنامه دنیا شرافتمندانه است؟

آیا کمبود و ورشکستگی آب و گاز و برق کشور شرافتمندانه است؟

آیا آلوده‌ترین هوای دنیا شرافتمندانه است؟

آیا ۳ ماه تعطیلی مملکت در زمستان شرافتمدانه است؟

آیا صف خرید و قرعه‌کشی برای پراید و کوییک ۵۰۰ میلیونی شرافتمندانه است؟

آیا فقر و تنزل روزانه سطح معیشت مردم ایران شرافتمندانه است؟

آیا اختلاس و رانت و فساد رایج در کشور شرافتمندانه است؟

آیا بلوکه کردن میلیاردها دلار اموال ایران در خارج کشور و ناتوانی در آزاد کردن آنها شرافتمندانه است؟

آیا مهاجرت ۶ میلیون ایرانی به خارج کشور و فراری دادن کارآفرینان و صنعتگران و پرستاران و پزشکان شرافتمندانه است؟

آیا مصادره ساختمان‌های ایران در لندن و روتردام هلند و آمریکا و...  ناتوانی در حفظ آنها شرافتمندانه است؟

آیا ناتوانی در صادرات گاز و نفت علیرغم اینکه در رده دوم بیشترین ذخایر انرژی جهان هستیم شرافتمندانه است؟

آیا نابودی آب‌های زیرزمینی و خشکاندن تالاب‌ها و رودخانه و دریاچه‌ها شرافتمندانه است؟

آیا سوزاندن مازوت توسط نیروگاه‌های دولتی و ابتلای هزاران ایرانی به سرطان ریه و مرگ تنفسی شرافتمندانه است؟

آیا ۷ میلیون خودرو فرسوده در کشور و تردد خطرآفرین و آلوده‌کننده آنها در جاده‌های کشور شرافتمندانه است؟

آیا حذف ایران از کریدورهای حمل و نقل جهانی شرافتمندانه است؟

آیا حذف ایران از بازارهای مالی شرافتمندانه است؟

آیا حمایت چین و روسیه از ادعای کذب امارات درخصوص جزایر سه‌گانه ایران شرافتمندانه است؟

آیا در رده‌بندی داشتن بی‌کیفیت‌ترین اینترنت‌های جهان شرافتمندانه است؟

آیا زمین‌گیر شدن بیش از نیمی از ناوگان هوایی ایران در سالهای اخیر شرافتمندانه است؟

آیا ورشکستگی صنعت گردشگری ایران در مقایسه با کشورهای همسایه شرافتمندانه است؟
و صدها مورد دیگر ....

آیندگان درباره این تصمیمات غلط و هزاران پرسش دیگر که کشور را به مرز تعطیلی، ورشکستگی و انزوای جهانی کشانده قضاوت خواهند کرد.

@iranazadvaabad
@MostafaTajzadeh