@Drnematallahfazeli📝 کتاب ها و سنگ ها
🔻نعمت الله فاضلی، 25 آبان 1402
✅ چهارشنبه ۲۴ آبان (۱۴۰۲) به موسسه دارالاکرام الغدیر، موسسه خیریه کمک به کودکان بازمانده از تحصیل، در کرج رفتم تا درباره کتاب سخنرانی کنم.
🔻الغدیر راننده ای را دنبالم فرستاد. آقای جواهری مردی بالابلند، خوش سخن، فرهیخته و ۵۴ ساله. شغلش لبنیاتی، ساکن خیابان شریعتی تهران و تحصیلاتش کلاس یازدهم بود. از آن انسان های گشوده، امیدوار، طبیعت دوست، یادگیرنده، خلاق، منضبط، سخت کوش و مودب که سرشار از انرژی اند.
🔻از همان لحظه ورود به ماشین دوست شدیم. داستان زندگی اش را گفت. گفت چهار ماه پیش در یک مهمانی به طور اتفاقی با کتابی با عنوان " گوهرشناسی" آشنا شدم. گفت کتاب را برداشتم و ورق زدم و خواندم. گوهرشناسی، سنگ ها و ویژگی ها و زیبایی ها و خواص شان را معرفی می کرد. گوهرشناسی مرا به دنیای ناشناخته و شگفت انگیز سنگ ها پرتاب کرد.
🔻گفت کتاب گوهرشناسی زندگی ام را تغییر داد و مرا عاشق کرد، عاشق سنگ ها و دنیای شگفت طبیعت. از آن لحظه به بعد نگاهم به جهان تغییر کرد و هر روز بیشتر و بیشتر به سنگ ها علاقه مند شدم.
✅ آقای جواهری مغازه لبنیاتی دارند. گفت سال ۹۴ روزی خودم را در آیینه نگاه کردم و از هیکل ۱۱۷ کیلویی خودم بدم آمد و تصمیم گرفتم کوهنوردی کنم و وزنم را بکاهم.همین کار را هم کردم. طی دو سال وزنم سالم شد. اما به کوهنوردی هم عادت کردم و حالا کوهنورد حرفه ای هستم و به قله های زیادی رفته و به قول خودش در دامن قله ها نشسته ام.
🔻گفت فردای آن مهمانی گوهرشناسانه به کوه رفتم. حالا در کوه به هر سنگ که چشمم می افتاد خیره و مبهوت شان می شدم. کم کم وارد دنیای سنگ شناسان و سنگ دوستان شدم. از طریق اینستاگرام توانستم سنگ دوستان حرفه ای را بشناسم و با آنها دوست شوم و دانش سنگ شناسی ام را گسترش دهم.
🔻جواهری همین طور که صحبت می کرد قطعات زیبای سنگ را نشانم می داد و ویژگی های آنها را می گفت. گفت گنجینه ی بزرگی از سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی عقیق و فیروزه و جاسپر جمع آوری کرده ام. گونه ها و اسامی سنگ ها را بیان کرد و قصه های شنیدنی از تجربه های سنگ بازی اش گفت. گفت قرار است با دخترم برویم کتابخانه ملی و فهرستی از کتاب های سنگ شناسی تهیه کنیم. می خواهم کتاب های سنگ شناسی را بخوانم. جواهری حالا متخصص سنگ تراشی هم شده و قرار است به زودی همراه دخترش کارگاه های سنگ تراشی و سنگ شناسی برگزار کنند.
✅ من که عازم ارایه سخنرانی درباره کتاب بودم غرق در تجربه های جواهری و تاثیر کتاب در زندگی آدم ها شدم. همان روز یک مهندس که مخاطب کانال تلگرامی ام هست پیام قدرشناسانه ای داده بود و از این که از طریق کانالم با کتاب شازده حمام آشنا شده و آن را خوانده تشکر کرده بود. نوشته بود خواندن شازده حمام تاثیری عمیق بر زندگی اش گذاشتهاست.
🔻برای جواهری گفتم من هم تازگی ها کتاب"زندگی رازآمیز درختان" اثر پتر وول لبن را خواندم که عمیقا نگاهم به درختان و طبیعت را تغییر داد. وولبن دانشمند علم جنگل و درخت شناس مشهور است و نشان می دهد درختان از شکسته شدن شاخه های شان درد می کشند، ناله می کنند و احساس دارند. درختان برابری خواه هستتد و روحیه مراقبتی عمیق دارند. جواهری هم از تجربه هایش از شعور درختان و طبیعت داستان های شگفتی گفت.
✅ به عظیمیه کرج و مهرادمال رسیدیم. طبقه پنجم جنب کتابفروشی چشمه محل سخنرانی ام بود. سخنرانی ام را به تجربه هایم از کتاب بازی و کتاب بازان و قدرت کتاب ها اختصاص دادم. بعد از سخنرانی یکی از حضار گفت من پزشک هستم و متولد ۲۴ آبان. تقارن تولدم با روز ملی کتاب روی شخصیتم اثر گذاشته و مرا کتابخوان کرده است.
🔻بعد از سخنرانی به کتاب فروشی چشمه رفتم. سال هاست عهده کرده ام به هر کتابفروشی بروم، حتما کتابی بخرم. این حالا عادتم شده است. کتاب "دوران همدلی؛ درس های طبیعت برای جامعه ای مهربان تر" اثر شگفت انگیز زیست شناس مشهور فرانس دوال را خریدم. کتاب "در ستایش عقل؛ چرا دموکراسی وامدار عقلانیت است" اثر مایکل لینچ را هم خریدم.
🔻حالا با دست پر به خانه برمی گردم. وقتی با یک بغل کتاب به خانه می آیم حال خوبی دارم و شوق خواندن آنها و همنشینی شان مرا سرشار از انرژی تازه می کند.
✅ دیروز هم کتاب "یادداشت های یک کتاب باز" اثر خواندنی احمد راسخی لنگرودی که تازه هم چاپ شده به دستم رسید. اگر می خواهید قدرت کتاب و سرنوشت ساز بودنش را بدانید حتما "یادداشت های یک کتاب باز" را بخوانید.
🔻شما هم تجربه های تان از خواندن کتاب ها را بنویسید. به جواهری گفتم تجربه هایش را بنویسد و مطمین باشد کتابی پر خواننده و اثرگذار می شود. پذیرفت و قرار شد شروع کند.