Forward from: گلبو
یه وقتایی تو زندگیم هست از شدت زیاد کار یهو قفل میشم و هیچکاری نمیکنم. یه جوری که به لبهی آستانهی تحملم میرسم. امروز از اون روزهاست. امروز به هیچکدوم از کارهام نمیخوام برسم و فقط دوست دارم بشینم و قهوه بنوشم. اگه میلم کشید جواب بقیه رو بدم، نکشید نمیدم. هرچی شد شد.
تراکتور که نیستم.
تراکتور که نیستم.