سیاست یک بام و دو هوا
نرخ بهره ابزاری هست برای داغ کردن یا سرد کردن فعالیت های اقتصادی در دنیا که بانک های مرکزی در موقعیت های مختلف از آن استفاده میکنند.
اما این کار عمدتا از طریق عملیات بازار باز بانکی و در قالب خرید و فروش اوراق دولتی انجام میشود، هر موقع بانکهای مرکزی میخواهند پول بیشتری در اقتصاد تزریق کنند اوراق دولتی را میخرند و هر موقع بخواهند از بازارها پول جمع کنند اوراق را میفروشند تا به نرخ های هدف خود برسند.
به طور خاص، افزایش نرخ بهره با فروش اوراق دولتی توسط بانک مرکزی شروع میشود، نرخ های بهره با افزایش عرضه اوراق بالاتر میرود، هزینه تامین مالی بالا میرود و در نتیجه خرید/مصرف با اعتبار برای مردم گرانتر میشود، به مرور از تقاضای اعتبار کاسته شده و بلافاصله تقاضای کالاها هم کاهش پیدا میکند، کاهش تقاضا در اقتصاد همان چیزیست که بانک مرکزی میخواهد تا بتواند قیمتها را با کاهش تقاضا کنترل کند، بعد از مدتی که موجودی کالا در جامعه به دلیل کاهش مصرف بالا رفت و قیمتها تثبیت شد، دوباره بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش میدهد تا سمت عرضه اقتصاد بدون کاهش تولید به فعالیت خود ادامه بدهد، حال با همان نرخ بهره های قبل از افزایش، موجودی کالای بالاتر ، تورم کنترل میشود چون حجم عرضه بالاتر رفته است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سیاست های انقباضی حتما باید گذرا ، مدیریت شده و در نهایت منتج به کاهش تقاضای کالاهای مصرفی بشود و نهایتا بدون آسیب زدن به سمت عرضه اقتصاد باعث به هم خوردن تعادل قبلی عرضه و تقاضا و شکل گیری تعادل جدید بشود.
اما سیاست های انقباضی در ایران عمدتا بدون هدف، کاملا واکنشی ، بدون برنامه ریزی قبلی و عمدتا از سر بی برنامگی هست، تا دیروز هدف بانک مرکزی کنترل مقداری رشد ترازنامه در حوالی ۲۵ درصد بود، اما یکباره با افزایش نرخ بهره به ۳۰ درصد عملا این برنامه را زمین زدند ، در کشوری که به واسطه تحریم در سمت عرضه مشکل جدی دارد و عملا هم مصرف کننده اعتبار، بنگاه ها هستند تا خانوارها ، نرخ بهره ابزار مناسبی برای کنترل تورم نیست، مثلا در کشوری مثل ترکیه که حتی خرید های عادی سوپرمارکتی مردم هم توسط کارت های اعتباری انجام میشود، قطعا افزایش نرخ بهره باعث کاهش تقاضای کل جامعه میشود اما در ایران که عمده معاملات نقدی هست نمیتوان به کاهش تقاضا از این محل امیدوار بود که هیچ، تقاضای بنگاه های تولیدی را تحت تاثیر قرار میدهد چراکه عمده مصرف کننده اعتبار بنگاه ها هستند که اتفاقا تشکیل دهنده سمت عرضه در اقتصاد هستند و بنابراین نرخ بهره بالا باعث کاهش تولید بنگاه ها می شود.
نرخ بهره بالا در کشور تحت تحریمی مثل ایران با ساختار متفاوت مالی با دنیا ، در عدم تغییر جدی تقاضا و کاهش عرضه جدی خودش را نشان خواهد داد.
راهکار کاهش تورم در ایران از مسیر رفع/دفع تحریم ها و افزایش ورود کالا و سرمایه به کشور در کنار اصلاح نظام بانکی و مدرن کردن آن و تقویت نهادهای مالی برای افزایش سهم بازار سرمایه از تامین مالی میگذرد و هر راهکار تک بخشی نمیتواند نتیجه مطلوب را داشته باشد.
@saeidderakhshani