دفتر آیت الله العظمی صانعی(کانال رسمی اطلاع رسانی)


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


وابسته به پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی صانعی
پاسخگویی به سوالات :
.
@saaneioffice
.

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: دفتر آیت الله العظمی صانعی(کانال رسمی اطلاع رسانی)
etekaf-daftar.pdf
948.4Kb
استفتائات احکام اعتكاف
مطابق با فتاواي مرجع عاليقدر
حضرت آيت الله العظمي صانعي (مدظله العالي)
به ضميمه اعمال و آداب اعتکاف در ماه رجب
🔘 @saanei_office


خطابودنِ کافرشماریِ غیر مسلمان‌ها در دیدگاه استاد مطهری

(وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش۲۳)

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۱۰/۳۰

در بخش ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ از قول مرجعی فقهی (فقیه فقید صانعی) گفته شد که میلیاردها جمعیت غیر مسلمان جهان را نباید کافر نامید. سخن متفاوت آن مرجع را با سخن متفکر بزرگ دینی‌مان استاد مرتضی مطهری پی می‌گیریم که حتی از "مسلمانِ فطری" بودنِ حقیقت‌جویانِ اسماً غیر مسلمان سخن می‌گوید.

بریده‌هایی از سخنان وی:

الف- او در کتاب ۴ جلدیِ فلسفه تاریخ (حاصل درس‌هاى وی در طول سال‌هاى ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷) چنین سخن ممتازی دارد (این سخنان گویا فقط چند ماه پیش از ترور وی تدریس شده):

《[غیر مسلمانان را کافر شمردن، با قرآن جور درنمی‌آید]. این‌که ما معمولًا در اصطلاحات خودمان به هر غیرمسلمان «کافر» میگوییم با اصطلاح قرآن جور در نمیآید. هر کافری غیر مسلمان هست اما هر غیرمسلمانی کافر نیست. قرآن هر جا که «کافر» را به کار برده، در مورد غیرمسلمانی به کار برده که اسلام بر او عرضه شده و اتمام حجت هم شده است و مع ذلک او در مقام مبارزه و جنگ و انکار برآمده است ... معنی آیه «انّ الّذین کفروا سَواءٌ علیهم ءَانْذَرتهُم امْ لَم تُنذِرهُم لایؤمنون» [...] این نیست که هرکسی که مسلمان نیست فایده ندارد تو او را انذار بکنی یا نکنی؛ زیرا پیغمبر می‌خواهد کسانی را که مسلمان نیستند مسلمان کند! [بنابراین] «انَّ الَّذینَ کفَروا» مردمی را می‌گوید که پیغمبر [دعوت خود را] بر آنها عرضه داشته است و این‌ها به عناد و کفر در مقابل پیغمبر قیام کرده‌اند؛ می‌گوید برای اینها دیگر فایده ندارد؛ به قدر کافی به این‌ها اتمام حجت کرده‌ای، اینها عالماً عامداً در مقام انکار برآمدند، دیگر فایده ندارد، می‌خواهی به این‌ها هشدار بده می‌خواهی هشدار نده، این‌ها دیگر ایمان نمی‌آورند》.
(مجموعه آثار، انتشارات صدرا ج ۱۵ ص ۹۷۲ "اینجا" و فلسفۀ تاریخ، صدرا ج ۴ ص ۲۵۱ "اینجا")


ب- در کتاب عدل الهی که مربوط به حدود ۵۵ سال پیش است (سخنرانی حسینیه ارشاد، چاپ اول ۱۳۴۹، چاپ دوم با اضافات ۱۳۵۲ شمسی) سخنانی می‌گوید که بر هر مسلمان متعصبی لازم است آغازِ این سخنان تلنگرآفرین را هر از گاه دوباره و دوباره بخواند تا بلکه خودِ مسلمانش را تافته جدا بافته به شمار نیاورد:

اسلام واقعی و اسلام منطقه‌ای.
ما معمولا وقتی می‌گوییم فلان کس مسلمان است یا مسلمان نیست، نظر به‌ واقعیت مطلب نداریم؛ از نظر جغرافیایی کسانی را که در یک منطقه‌ زندگی می‌کنند و به حکم تقلید و وراثت از پدران و مادران، مسلمانند مسلمان می‌نامیم و کسانی دیگر را که در شرایط دیگر زیسته‌اند و به حکم‌ تقلید از پدران و مادران، وابسته به دینی دیگر هستند یا اصلا بی‌دین‌اند غیر مسلمان می‌نامیم. باید دانست این جهت ارزش زیادی ندارد، نه در جنبه مسلمان بودن و نه‌ در جنبه نامسلمان بودن و کافر بودن. بسیاری از ماها مسلمان تقلیدی و جغرافیایی هستیم، به این دلیل مسلمان هستیم که پدر و مادرمان مسلمان‌ بوده‌اند و در منطقه‌ای به دنیا آمده و بزرگ شده‌ایم که مردم آن مسلمان‌ بوده‌اند. آنچه از نظر واقع با ارزش است اسلام واقعی است و آن این است‌ که شخص قلبا در مقابل حقیقت تسلیم باشد، درِ دل را به روی حقیقت گشوده‌ باشد تا آنچه که حق است بپذیرد و عمل کند و اسلامی که پذیرفته است بر اساس تحقیق و کاوش از یک طرف، و تسلیم و بی‌تعصبی از طرف دیگر باشد. اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم‌ مانده باشد و او در این باره بی‌تقصیر باشد هرگز خداوند او را معذب‌ نمی‌سازد، او اهل نجات از دوزخ است ....》
(عدل الهی انتشارت صدرا ص ۳۱۸ تا ۳۲۰ و یا ص ۲۶۹ تا ۲۷۰ در اینجا)


پ- مطهری حتی گام فراتر نهاده و غیر مسلمانانی که به ندای وجدان و درون عمل می‌کنند را "مسلمان فطری" می‌خواند:

پ۱- در کتاب حق و باطل:《فطرت بشر در همه جا حتّی در شوروی همین طور است. از آن ده میلیون کمونیستش که بگذرید که آنها هم شاید پنج میلیون‌شان اغفال شده‌اند، اگر شما سراغ صد و نود میلیون دیگر بروید یک عدّه انسان‌های فطری می‌بینید، یعنی مسلمان فطری، مسلمان بالفطرة، یعنی یک انسان سالم》 (ج ۱ ص ۳۶ "اینجا" ومجموعه آثار ج۳ ص ۴۲۷ "اینجا")

پ۲- 《ماهیت‌ کفر چیزی جز عناد و میل به پوشانیدن حقیقت نیست. این‌ها [کسانی که در برابر حق تسلیم‌اند] "مسلم فطری‌" می‌باشند اینها را اگر چه [اسماً] مسلمان نمی‌توان نامید ولی کافر هم نمی‌توان‌ خواند، زیرا تقابل مسلمان و کافر از قبیل تقابل ایجاب و سلب و یا عدم‌ و ملکه -به اصطلاح منطقیین و فلاسفه- نیست بلکه از نوع تقابل ضدین‌ است یعنی از نوع تقابل دو امر وجودی است نه از نوع تقابل یک امر وجودی و یک امر عدمی ...》 (عدل الهی ج۱ ص۲۷۰).

پ۳- سخن دلنشین و درخشان استاد مطهری پیرامون "اسلام فطری" را در آینده از کتاب فلسفه اخلاق وی تقدیم خواهم کرد.




آغاز تفکیک میان غیر مسلمان با کافر
   در تدریس مرجع فقید صانعی ۳

(وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۲۲)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۰/۲۰

نخستین بار که مرجع فقید، بین غیر مسلمان و کافر تفکیک قائل شد (و یعنی میلیاردها جمعیت غیر مسلمان جهان را از شمول کفر خارج دانست) گویا به تدریس کتاب ارث در تحریرالوسیله برمی‌گردد (به منبعی متأخرتر برنخوردم). تاریخ تدریس کتاب یادشده از ۱۳۷۴/۰۹/۲۱ تا ۱۳۷۶/۰۳/۱۲ (۱۹ رجب ۱۴۱۶ تا ۲۶ محرم ۱۴۱۸ -ص ۱۱ یا ۲۳-) بوده و چون آن مطلب در صفحه ۱۳۳ تا ۱۳۹ (۱۳۷ تا ۱۴۳) می‌باشد پس می‌توان تاریخ طرح آن موضوع مهم را به صورت تقریبی حدود اوایل اسفند ۱۳۷۴ دانست (مبدأ قدمت و نیز این تاریخ تخمینی هر دو به تأیید دفتر آن مرجع فقید نیز رسید).
بنابراین حکم به کافر نبودنِ غیر مسلمانانِ جهان (مگر اندکی از آنان) در نزد آن مرجع فقید به ۲۹ سال پیش (پیش از دوم خرداد و شکل‌گیری جریان اصلاحات!) برمی‌گردد

علاقه‌مندان میتوانند به فقه‌الثقلين (التعليقة على تحرير الوسيلة) ج۳ ص ۱۳۳ تا ۱۳۹ (یا فقه‌الثقلین کتاب الإرث ج۱ ص ۱۳۷ تا ۱۴۳) مراجعه کنند

اینک بریده‌هایی از آن (که ترجیح می‌دهم عین متن ایشان باشد نه ترجمه‌اش) تقدیم می‌گردد:

《(ماالمراد من الكافر)
وكيف كان، الذي أرى‌ البحث عنه مقدّمة للبحث عن مسائل المتن ويكون الكلام فيه مهمّاً هو البحث عن المراد بالكافر- الموضوع للبحث في الحكمين وهما كون الكافر ممنوعاً ومحجوباً- من أنّ المراد منه الأعمّ من الكفر عن التقصير والقصور، فيكون الكافر عليه مساوقاً لغير المسلم، كما هو الظاهر من غير واحد من عبارات الأصحاب، كما سنبيّنه؛ أو أنّ المراد منه الكفر عن التقصير الموافق لمعناه اللغوي الوارد في كتاب الله، فيكون الكافر هو الساتر للحقّ عن جحود وإنكار، المساوق مع غير المسلم المقصّر في عدم إسلامه من جهة كون كفره، وستره مع علمه بحقانيّة التوحيد والرسالة والمعاد، أو للشكّ فيها، وتركه الفحص عمداً، ولجاجاً، ومخالفةً لعقله الذي يأمره بالفحص، كما هو الظاهر من بعض العبائر، كما سنبيّنه أيضاً، فإنّه لابدّ من البحث كذلك لما نرى‌ في دلالة أخبار الباب من عدم تماميّتها للدلالة على العموم، وعدم الدلالة على أنّ الكافر هو غير المسلم مطلقاً؛ ولما أشرنا إليه من الاختلاف في عبائرهم، الكاشف عن وجود الفتوى منهم باختصاص الكافر في أحكام توارثه مع المسلم بالجاحد المنكر المقصّر..
إنّ الكلام يتمّ في مقامين:
[بيان الأخبار المستدلّ بها في مانعيّة الكفر]
المقام الأوّل: في البحث عن الموضوع في الأخبار المستدلّ بها للحكمين من أنّه مطلق غير المسلم، أو المقيّد بالكفر والتقصير..
(بيان أنّ المراد من الكافر هو المقصّر لاالقاصر).
وليعلم أنّ استدلال القائلين بالعموميّة في مانعيّته بهذه الأخبار إنّما يكون بجعلهم المراد من الكافر غير المسلم الأعمّ من القاصر والمقصّر، لكنّ الظاهر أنّ المراد منه في تلك الأخبار الكفر الناشئ عن التقصير والمقصّر من الكفّار، كما هو المقطوع به في الموارد الكثيرة الواردة منهما في الكتاب والسنّة بقرينة مافيها من ترتّب العذاب والنار ممّا لايكون عقلًا ونقلًا للقاصر من الكفّار؛ فإنّه خلاف العدل، «و ما كُنّا مُعذّبين حتّى‌ نَبعثَ رسولا» وذلك لوجوه:
الوجوه الدالّة على أنّ المراد من الكافر في الكتاب والسنّة الكافر المقصّر لا القاصر..
ففي تقسيمه (ع) الكفر على‌ وجهين من متابعة هوى‌ النفس، ومن جحد الجاحد مع علمه بحقانيّة التوحيد، وأنّ الله حقّ من دون ذكر وإشارة إلى‌ عدم الإسلام، فضلًا عن كونه من وجوه الكفر في كتاب الله دلالة وشهادة على‌ اختصاص الكفر في الوحي المنبع للسنّة، وكلمات المعصومين (ع) بالجحود، واتّباع الهوى‌ الموجبين للتقصير في عدم الإسلام والكفر، وعدم شموله لعدم الإسلام عن قصور.
وبالجملة، ففي الخبر من حيث السؤال والجواب دلالة على‌ كون الكفر في الكتاب، بل والسنّة أخصّ من عدم الإسلام، وهو المطلوب..
والستر لايكون إلّابعد العلم بالحقّ، فالكافر هو الساتر؛ لما علمه من الحقّ، وستَره بإظهار الباطل. وأمّا القاصر الغافل فلا يعلم إلّا ما اعتقده من العقايد الباطلة فقط، فلا شي‌ء عنده حتّى‌ يكون مستوراً كما لايخفى‌.
ولقد أجاد صاحب (حديقة الاصول) في تعليقته على‌ (القوانين) في قانون عدم جواز التقليد في اصول الدين في ذيل قوله قدس سره: «وبالجملة قاعدة العدل» ذكر في بعض جملة من عبارته ماهذا لفظه:
"بل نقول، يظهر من لفظ الكافر هو المقصّر، فيكون القاصر خلاف الظاهر، وخلاف المتبادر من هذا اللفظ، فيكون محكوماً بعدم إرادته منه. ووجه هذا الظهور أنّ الكافر مشتقّ من الكفر؛ بمعنى‌ الستر، وهو فعل اختياري صادر عن قصد وشعور، فلابدّ أن يكون المراد من الكافر من يكون كفره كذلك، ولا يكون ذلك إلّا كفر المقصّر لا القاصر؛ فإنّ كفر القاصر انكفار لا كفر، نظير الفرق بين الاستتار والستر، والانجعال والجعل، والانكسار والكسر، فتدبّر"》 "اینجا"


🔸مرجع فقید صانعی و کافر نبودنِ غیر مسلمان‌ها  بخش۲

(وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۲۱)

بزرگترین جهاد تبیین، خارج ساختن غیر مسلمان‌ها از شمول کفر (و احکام آن) است.

امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۱۰/۱۲


سخنان مرجع فقید:

الف- در دیدار با خبرنگار روزنامه لارپوبلیکای ایتالیا (به تاریخ ۱۳۸۴/۱۱/۲۸):
امروز اگر ما بتوانیم کافر نبودنِ غیر مسلمانان را در دنیای اسلام روشن کنیم این مختصر بذر خشونت هم برداشته می‌شود.
این مرجع فقید، ۱۹ سال پیش با بیان این مطلب، در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر اینکه مسلمانان ادعا می‌کنند که اسلام دین خشونت نیست و همین مطلب در مورد مسیحیت هم صادق است اما با توجه به اینکه کلیه ادیان مدعی این هستند که در برگیرنده حقیقت مطلق هستند آیا این‌گونه نیست که اینها تخم خشونت را نسبت به یکدیگر در دل دارند؟ فرمودند:
«در اسلام خشونت نسبت به انسان‌ها اصولاً وجود ندارد و قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام می‌گوید با همه مردم به خوبی رفتار کنید (و قولوا لِلنّاس حُسناً) و اگر تعداد اندکی هم در این خصوص دچار اشتباه شده‌اند بدلیل اشتباه برداشت آنها از برخی آیات و روایات است که انسان غیر مسلمان را کافر قلمداد می‌کنند و با توجه به مذمت کفار در این دسته از آیات و روایات، آن‌ها معتقد به انجام خشونت در مقابل این دسته از افراد شده‌اند در حالی که بنده معتقدم که غیر مسلمان کافر نیست، بلکه کافر، غیر مسلمانی است که می‌داند اسلام حق است اما در عین حال دشمنی می‌کند و این مطلب را من خدمت بعضی از علمای اهل سنت هم بیان نمودم که آنها نیز قبول کردند و امروز هم اگر ما بتوانیم این مطلب را در دنیای اسلام روشن کنیم این مختصر بذر خشونت هم برداشته می‌شود.. لذا بر اساس منطق اسلام همه‌ی انسان‌ها محترم‌اند و ارزش دارند مگر کسی که با اسلام دانسته و فهمیده به طور عملی دشمنی می‌کند» منبع "اینجا"


ب-در ديدار وارطان داوديان به تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۰۳:
توده غير مسلمان‌ها چه اقليت‌هاى مذهبى و چه غير مذهبی، همه غيرمسلم‌اند، نه کافر.
«اسلام يک حقيقتش اين است که ديگران از دست انسان در رفاه و آسايش باشند و مسلمان کسى است که در تمام اعمال و برنامه‌هايش سلامتى و راحتى انسان‌ها را مدنظر قرار دهد و ديگران از دست و زبانش راحت باشند ... کافر کسى است که مى‌داند اسلام حق است، اما در عين حال در جنبه‌هاى مختلف سياسی، امنيتی، فرهنگی، اقتصادى و غيره با مسلمانان دشمنى مى‌کند ... اما توده غير مسلمان‌ها چه اقليت‌هاى مذهبى و چه غير مذهبي، همه اين‌ها غيرمسلم‌اند، نه اينکه کافر باشند و غير مسلم طبق قوانين ارث و آيات ارث، از مسلمان ارث مى‌برد و اين مطلبى است که قانون‌گذاران با استناد به آن مى‌توانند وضع قانون کنند ... بر اساس نظر فقهى و استدلالى که بنده بدان معتقدم در حقوق "نژاد، مليت، مذهب و جغرافيا" مطرح نيست ... فلسفه قصاص بر اساس فرمايش قرآن که خطاب به صاحبان عقل و درايت آمده است، حيات و زندگى بشر است (و لکم فى القصاص حياة يا اولى الالباب) و بنده معتقدم همه در مقابل اين حکم برابر هستند چه مسلمان و چه غير مسلمان، چه زن و چه مرد ... ديه مسلمان هم با غير مسلمان فرقى ندارد؛ خون‌بها، خون‌بهاست ديگر فرقى نمى‌کند که در خون‌بهاى يک انسان شناسنامه‌اش اسلامى باشد يا غير اسلامى و اينکه ملاک را شناسنامه اسلامى و غير اسلامى قرار بدهيم اين به نظر بنده موافق با اسلام نيست» منبع "اینجا"


پ- در دیدار با اعضای تحریریه سایت شفقنا به تاریخ ۱۳۹۱/۱۲/۰۶:
 «باید توجه داشت که ملاک بهشت و جهنم شناسنامه نیست اینگونه نیست که خداوند این جمعیت ۶ میلیاردی را ببرد جهنم فقط آن کسی که شناسنامه‌اش شیعه است برود بهشت! ... جهنم مال ظالم است و مال کافر! تمام این کفری هم که در قران آمده و در آیات آمده به معنای کتمان و پوشاندن حق است یعنی از راه عناد حق را انکار کردن که این افراد تعدادشان کم است؛ اما کفر بد معنا شده است و متاسفانه به هر غیر مسلمانی کافر می گویند ... باید مسائل را با لحاظ شرائط زمان و مکان تبیین کرد مثلا در فقه شیعه یا فقه اهل سنت آمده که نمی‌شود مرد کافر بیاید زن مسلمان را بگیرد بله ما هم می‌دانیم که نمی‌شود اما باید توجه کرد که کافر با غیر مسلمان فرق دارد ... درست است اسلام منع کرده است از ارث اما کافر را منع کرده است؛ می‌گوید آن کسی که می‌داند که اسلام حق است و باز دشمنی می‌کند این چنین کسی از حقوق محروم است حقوقی که در اسلام گرفته شده از کافر گرفته شده و از غیر مسلمان گرفته نشده است» منبع "اینجا".

@baznegari


مرجع فقید صانعی و کافر نبودنِ غیر مسلمان‌ها ؛ تغییر در تقسیم‌بندی بشر به مسلم و کافر

(وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۲۰)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۰/۰۹


آیا غیر مسلمان، کافر است؟
مردم جهان در تقسیم‌بندی‌های فقهی، در تمام اعصار به دو گروه بزرگ: "۱- مؤمن (مسلمان) ۲- کافر" تقسیم می‌شوند و البته هر یک نیز به گروه‌های فرعی دیگر (مثلا کفار به کافر اهل کتاب و کافر غیر اهل کتاب و یا در تقسیماتی دیگر به ذمّی و حربی یا اهل کتاب و مشرک تقسیم می‌شوند). بر کافر در فقه سنتی، احکامی بار می‌شود که بسیار تند و ستیزآمیز است و جان کلام آن‌که "جان و مال و عِرض‌شان" (مگر معدودی که ذمی‌اند) محترم شمرده نمی‌شود و تازه ذمی‌های‌شان نیز محروم از بسیاری حقوق اجتماعی هستند

کارستان مرجع فقید
(:غیر مسلمان کافر نیست / مسلمان و غیر مسلمان در حقوق اجتماعی مساوی هستند).
مرجع فقید صانعی، نوآوری‌های مطبوع و مهمی در احکام فقهی داشت اما به نظر من درخشان‌ترین آن، به تغییر در تقسیم‌بندی بالا برمی‌گردد. او برخلاف گذشتگان، به جای تقسیمِ مردم جهان به مسلم و کافر، آنان را به "مسلم و غیر مسلم (و البته معدودی کافر)" تقسیم می‌کند و یعنی میلیاردها جمعیت کنونی جهان که مسلمان نیستند (و فقه سنتی آن‌ها را کفار می‌داند) را صریحاً نه کافر بلکه صرفاً غیر مسلمان می‌شمارد و در نتیجه هیچ‌یک از احکامِ کفر فوق‌الاشاره را در باره‌شان صادق ندانسته و جان و مال و آبروی‌شان را محترم می‌داند و تمام حقوق اجتماعی که برای مسلمان‌ها قائل است برای آنان نیز قائل می‌باشد.

سخنان آن مرجع فقید:

الف- در سخنرانی (۱۳۹۷/۱۰/۱۳)
《یک جمله‌ای من عرض می‌کنم که یک بابی را هم باز می‌کند در مسائل حقوق؛ [در] آیه شریفه "ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا" می‌گوید للکافرینکفر غیر از عدم اسلام است.
به نظر بنده انسان‌ها سه دسته‌اند:
یک دسته مسلمان‌اند (شهادتین به زبان می‌آورند)
یک دسته کافرند (یعنی می‌داند اسلام حق است.. اما در عین حال انکار می‌کند جحد می‌کند)
یک دسته هم غیر مسلمان‌اند.
امروز آیا جمعیت دنیا غیر مسلمان‌اند یا کافر؟
آن که در جنوب افریقا و... زندگی می‌کند ... آیا به او می‌شود حالی کرد که قرآن معجزه پیامبر است؟ .. او قاصر است شما قاصر را در باب احکام شرعیه می‌فرمایید مستحق عذاب نیست ...؛ حالا ما آمدیم این "ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا" را در هر غیر مسلمی پیاده می‌کنیم، از تمام حقوق محروم می‌کنیم؛ اگر اشهد ان لا اله الا الله بگوید .. همه حقوق را دارد اما به محضی که [شهادتین را] نگوید و نگفتنش هم نه از باب تقصیر است ،جمعیت دنیا همه قاصرند در اصول اعتقادات ... آمدیم همه انسان‌ها [که شهادتین نگفته‌اند] را از حقوق‌شان محروم کردیم گفتیم غیر مسلم نه می‌تواند مدیر بشود نه می‌تواند دبیر بشود نه می‌تواند رئیس بشود نه می‌تواند فرمانده بشود نه می‌تواند چه بشود؛ در حالی‌که این‌ها غیر مسلم‌اند نه کافر!》 "اینجا" و "اینجا"

ب- پاسخ به پرسش شفقنا (۱۳۹۶/۷/۲۳):
《به نظر اینجانب جمعیت دنیا از تمام حقوق انسانی بلکه از تمام حقوق شرعی برخوردارند و در تمام حقوق مساوی هستند .. و همه مسلمانان و غیرمسلمانان را به جز کفار در حقوق اجتماعی و حتی در حقوق شرعی نظیر ارث و قصاص مساوی می‌دانم ... آنچه مورد نهی از سرپرستی و ولایت و سبیل به حکم آیه «ولَن یَجعل الله لِلکافرین علی المُؤمنین سبیلاً» قرار گرفته کافر به معنای حقیقی آن است که حق را می‌شناسد و آگاهانه آن را انکار می‌کند که از کل جمعیت دنیا فقط تعداد اندکی از آنها به این معنا کافر هستند》 "اینجا" و "اینجا"

پ- در پایان درس خارج (۱۳۹۶/۲/۲):
《تمام پست‌هایی که برای انسان‌ها در هر نظامی قرار داده شده برای غیر مسلمین نسبت به مسلمین هم هست؛ می‌تواند رئیس یک مدرسه‌ای بشود که شاگردانش مسلمانند دبیر بشود که شاگردانش مسلمان هستند رئیس دانشگاهی بشود که دانشجویانش مسلمان هستند فرمانده ارتشی بشود که سربازانش مسلمان هستند. این‌ها همه‌اش برای این است که آنان هیچ یک کافر نیستند. هفت میلیارد جمعیت دنیا، فقط تعداد اندکی از آنها کافر هستند. «ولَن يَجعلَ الله» بر فرض اینکه سبیل اجتماعی را بگیرد اختصاص به کافر دارد و غیر مسلمین را شامل نمی‌شود و اقلیت‌های مذهبی که خداوند حفظ‌شان کند خدمت کرده‌اند، الآن هم دارند خدمت می‌کنند، آنها جزء غیر مسلمین هستند، هیچ مذمتی از آنها نشده است، در باب ارث ما گفتیم غیر مسلم ارث می‌برد در باب قصاص گفتیم قصاص در قتل غیر مسلم هم جریان دارد. کفار، حساب‌شان از غیر مسلمان‌ها جداست. آگاه باشید بفهمید روی درک و فهم‌تان تکیه کنید، ولو کسی برای فهم شما ارزش قائل نباشد، روزی برای فهم و درک مقدس اردبیلی ارزش قائل نبودند، اما امروز می‌بینید شکسته بسته مجبور می‌شوند که برایش ارزش قائل شوند》 "اینجا" و "اینجا".

https://t.me/baznegari/1549


#ما_دنبال_حکومتی_چون_حکومت_علی(ع)_هستیم.


🔻زندگی حضرت امیر(علیه السلام) برای ما الگوست. شما می‌توانید زاهدانه زندگی کنید اما نمی‌توانید جامعه را از فعالیت اقتصادی، بهره‌مند نسازید. حضرت امیر(علیه السلام) خودشان زاهدانه زندگی می‌کردند نه فقیرانه، و ما نمی‌توانیم ادعا کنیم حضرت همیشه نان جو می‌خورد. مگر این امکان دارد؟ از نظر تکوینی و فیزیکی، چنین کسی دچار بیماری می‌شود؛ لذا نمی‌شود گفت آن حضرت همیشه نان جو می‌خوردند. بله در مراحلی از زندگی، نقل شده که این کار را می‌کردند. آری، زمانی که امام مسلمین بوده‌اند و یک‌سری انسان هم دچار فقر بوده‌اند، لذا ایشان باید به شکلی رفتار و زندگی می‌کرد که باعث سرشکستگی فقرا نشود، نه این‌که خود را به فقر بزند، بلکه زاهدانه زندگی می‌کرد اما در عین حال، عادلانه حکمرانی می‌کرد.

🔻یک روایت هم از حضرت علی (علیه السلام) وارد شده است که فرموده: از فضیلت برای سلطان، عمارت و آبادانی است. حکمرانی باید همراه با آبادانی باشد نه با ایجاد فقر و فاقه. وقتی کسی امکانات دارد و از آنها استفاده نمی‌کند، مورد لعن و نفرین واقع شده، آیا به طریق اولی، کسانی که باعث می‌شوند صاحبان سرمایه نتوانند کار اقتصادی مفید برای جامعه انجام دهند، نفرین نمی‌شوند؟ کسانی که تعمداً برای فقیر کردن جامعه، ایجاد مانع می‌کنند، مورد لعن نیستند؟ خدا درباره فرعون می‌فرماید: «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ»[3] آیا چنین کسانی، مورد لعن و نفرین قرار نمی‌گیرند، وقتی من امکاناتی دارم اما استفاده نمی‌کنم تا فقیر و کَلِّ بر جامعه شوم، مورد نفرین حضرت قرار می‌گیرم. بنابراین به طریق اولی کسانی که باعث فقر جامعه می‌گردند مورد این لعن و نفرین هستند.


«و صلّی الله علی سیدنا محمّدٍ و آله الطاهرین»

----------------------
[1]. کتاب التجارة، ج 17 «وسائل» ص 40، باب ۹ «باب استحباب العمل بالید»، ح 13
[2] . زخرف/32.
[3] . زخرف/54.


منبع خبر:

https://saanei.xyz/?view=01,01,04,683,0

🔸  @saanei_office


🔸 سخنان حجت الاسلام و المسلمین فخرالدین صانعى (دامت افاضاته) روز دو‌شنبه 24/10/1403
🔸 در درس ‌خارج فقه در مورد سیره حضرت علی ابن ابی طالب (علیه السلام)

**********

🔻 بسم الله الرحمن الرحیم و به تبارک و تعالی نستعین

🔻 امروز روایتی را از حضرت امیر(علیه السلام) می‌خوانم که در آستانه ولادتشان هستیم. «عبدالله بن جعفر في قرب الإسناد عن الحسن بن ظريف، عن الحسين بن علوان، عن جعفر بن محمد، عن أبيه(علیه السلام)» «قال: كان أمير المؤمنين(علیه السلام) يقول: مَن وَجَدَ ماءً و تُراباً ثُمّ افتَقَرَ فَأبعَدَهُ اللّه»؛[1] اگر کسی آب و زمین داشته باشد و به واسطه این‌که کار نمی‌کند، که این عدم فعالیت باعث شود دستش جلوی مردم، دراز گردد و فقیر شود، حضرت او را نفرین کرده‌اند؛ «فابعده الله» یعنی از رحمت خداوند، دور باشد.

🔻من از این حیث می‌خواهم به این حدیث بنگریم که آیا انتخاب زندگی فقیرانه اشکالی دارد؟ من نوعی می‌خواهم با فقر، زندگی کنم، آیا اشکالی دارد؟ ظاهر این روایت و آنچه از مسائل اجتماعی، درک می‌کنیم، این است که پاسخ، مثبت است؛ چرا اشکال نداشته باشد؟ انسان با توجه به منابعی که در اختیار دارد، نمی‌تواند خود را فقیر کند. آری، می‌تواند تحت عنوان قناعت، زهد و مانند آن، زندگی فقیرانه داشته باشد، اما حق ندارد خودش را فقیر کند و کَلِّ بر جامعه سازد. حضرت می‌فرماید شما که امکانات درآمد زائی دارید؛ نمی توانید خود را فقیر نمایید، ممکن است کسی ورشکست و فقیر شود یا علیل گردد و توان کار را از دست بدهد و فقیر شود یا در جایی، قحطی می‌آید و مردم را فقیر می‌کند. اسلام عنوان «فقیر» را در عبادات مالی، قرار داده تا کسانی که بدهکار مالی‌اند با کمک به فقراء بریء الذمه گردند و اسلام می‌خواهد به فقرا کمک شود تا در جامعه، رشد کنند و بحث چگونگی کمک کردن هم یک بحث جداست که باید به شکلی صورت گیرد که شخص بتواند روی پای خودش بایستد. اما کسی که امکاناتی در اختیار دارد، هیچ حق ندارد که خود را فقیر سازد. امکانات برای بهره‌مندی خود شخص و جامعه است. در همان باب اجاره هم خواندیم که یکی از راه های معایش خلق، اجاره است و در آیه قرآن هم فرموده بود که برخی را به برخی دیگر محتاج نموده ایم.«أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»،[2] گاهی به حضرت امیر(علیه السلام) نسبت می‌دهند که زندگی فقیرانه داشت، درحالی که این مربوط به زمان حکومت ایشان است و می‌فرمود که مردم به من نگاه می‌کنند اما زندگی فقیرانه همیشگی با این‌که حضرت امیر(علیه السلام) در طی سال‌ها آبادانی زیادی ایجاد کرده بود، سازگار نیست و متأسفانه ما برای ایجاد ترحم‌انگیزی، ائمه را فقیر معرفی می‌کنیم، حس ترحم را درباره ائمه، ایجاد کرده‌ایم که در نتیجه آن جامعه به طرف متولیان دینی فقیر نه متولیان دینی زاهد گرایش پیدا می‌کند.

🔻در کشورهایی که حوزه‌های علمیه شیعه دایرند، مثل ترکیه، کویت یا لبنان، فقیر بودن علما، یک فضیلت حساب نمی‌شود، اما در میان ما تفاقر یک فضیلت به شمار می‌رود. در آیه شریفه می‌فرماید که مسکین، یتیم و اسیر به در خانه حضرت علی(علیه السلام) آمدند حضرت همراه با خانواده‌اش به آنها کمک کردند، اما مردم که بی‌دلیل، در یک خانه را نمی‌زنند و اگر آن خانه، معروف به بخشش و کرامت نباشد، کسی درب آن خانه را نمی‌کوبد. اگر کسی تَمَکُّن نداشته باشد، نمی‌تواند به دیگران کمک کند. در باب صدقه هم آمده است که امام سجاد(علیه السلام) یک روز را قرار می‌داد تا هرکس از جلوی خانه آن حضرت عبور می‌کرد، او را اطعام می‌نمود و می‌فرمود: هرکس مراجعه می‌کند، او را اطعام نمایید؛ این خاندان (ائمه(علیهم السلام) از نظر مالی وضعیت خوبی داشته‌اند. این‌که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فدک را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) می‌دهد، به این دلیل است که اقتصاد، عاملی مهم در زندگی است؛ چه در پیشبرد اهداف متعالی؛ چه در زندگی شخصی‌شان. قرار نیست انسان‌ها اگر بخواهند با فضیلت و خداشناس باشند، حتماً با فقر و بدبختی، زندگی کنند. امام صادق(علیه السلام) را می‌بینید که وضعیت خوبی داشته. ائمه ما کنیز و غلام داشته‌اند و اگر وضعیت مالی خوبی نداشتند، از کجا مخارج اطرافیان را تأمین می‌کردند؟


🔻سخنان حجت الاسلام و المسلمین فخرالدین صانعى (دامت افاضاته)
🔻روز دو‌شنبه 24/10/1403در درس ‌خارج فقه
🔻در مورد سیره حضرت علی ابن ابی طالب (علیه السلام)

🔸  @saanei_office


🔻فضایل و مناقب حضرت علی (علیه السلام) در گفتاری کوتاه از مرحوم آیت الله العظمی صانعی (قدس سره)🔺

🔹 امیرالمؤمنین(علیه السلام) الگوي حاکمان

   🔸 سیزده رجب، روز ولادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در مقابل بنی‌امیه كه سیزده رجب را شوم قرار دادند، ارج بنهیم. سیزده رجب روز ولادت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بوده است و برای شیعیان روز بزرگی است، رفت و آمد و دید و بازدید داشته باشيم، و شعائر اسلامی را حفظ نماییم. در پرتو زنده نگه‌داشتن این شعائر مي‌توانيم حالات و ارزش‌های امیرالمؤمنین(علیه السلام) را مطالعه كنیم و حکومت او را به جامعه بشناسانیم و به مردم بگوییم ما دنبال حكومتی همانند حکومت علی(علیه السلام) هستیم.

   🔸 ظاهراً شیخ مفید، شهید اول و سیّد مرتضی، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در شب بیست و هفتم رجب، با این عبارت‌ها و جملات زیارت می‌كردند: «وَ لا لأَحَدٍ عِنْدَكَ‏ هَوَادَةٌ يُوجَدُ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ عِنْدَكَ قَوِيّاً عَزِيزاً حَتَّى تَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ وَالْقَوِيُّ الْعَزِيزُ عِنْدَكَ ضَعِيفاً ذَلِيلاً حَتَّى ‏تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ الْقَرِيبُ وَالْبَعِيدُ عِنْدَكَ فِي ذَلِكَ سَوَاءٌ».[1] به آن حضرت عرض مي‌کنيم: تو ملاحظه هیچ‌كس را نمی‌كردی، نه ملاحظه اقوام و نه ملاحظه رفیق. به ابن عباس هم نوشت که اگر پسر خودم هم خلافی كرده بود، او را تنبیه می‌كردم.

   🔸 اگر آدم ناتوان، بی‌پول، بی‌پارتی، بی‌وكیل حقش جایی از بین می‌رفت، نزد تو، ‌ای امیرالمؤمنین! قوی بود تا حقش را بگیری. انسان ضعیف و بی‌چاره پناه‌گاه خودش را امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌دانست، پناه‌گاه خودش را حكومت عدل علی(علیه السلام) می‌دانست. ما دنبال چنين حكومتي هستیم و باید تلاش كنیم این‌گونه بشویم. «الْقَرِيبُ‏ وَالْبَعِيدُ عِنْدَكَ‏ فِي‏ ذَلِكَ‏ سَوَاءٌ»؛ ای علی! آنهایی که به تو نزدیک یا دورند، همه نزد تو یک‌سان و یك ‌نواخت هستند. علی(علیه السلام) همه را با یك چشم می‌دید، اما اگر یك روز ـ خدای ناخواسته ـ خلاف ارزش‌های علی(علیه السلام) عمل شد، آن وقت است كه بنده و جناب‌عالی همه مسئول هستیم.


------------------
[1]. المزار في كيفية زيارات النبيّ والأئمة:، ص103. از جمله زیارات، زیارت در شب و روز عید مبعث است که در بیست و هفتمین روز از ماه رجب قرار دارد...، شیخ مفید، سید مرتضی و شهید اول فرمودند: وقتی خواستی این زیارت را در حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) بخوانی، بر درِ قبّه شریفه، روبه‌روی ضریح مطهّر بایست و بگو: ... هیچ‌کس در نزد تو قادر به شیطنت و کج‌اندازی نیست. شخص ضعیفِ ذلیل در نزد تو قوی و عزیز است تا زمانی که حقّش را از ظالم بستانی و شخص توانمند و عزیز نزد تو ضعیف است تا زمانی که حق مظلوم را از او بستانی و همه‌ انسان‌ها؛ چه آنانی که به تو نزدیک‌ هستند و چه آنانی که از تو دورند، در نزد تو در دریافت حقّ‌شان برابرند.

🔸  @saanei_office

🔹 کلامی از امام خمینی در مورد امیر مؤمنان(علیه السلام)

   🔸 سيدنا الاستاذ (سلام الله علیه) در بحث اسفارشان مطرح کردند که علي بن ابي‌طالب(ع) با رسول‌الله(صل الله علیه و آله و سلم) در مقام‌هاي معنوي هيچ تفاوتي نداشتند، همان‌طوری که رسول‌الله مي‌توانست وحي دریافت کند، علي هم مي‌توانست و هيچ تفاوتي نداشتند، هر کدام می‌شد رسول خاتم بشوند، فقط چون رسول‎الله زمانش زودتر بود، او رسول خاتم شد و ديگر رسول خاتم هم تکرار بردار نبود، علي رسول خاتم نشد.[1]

   🔸 علي بن ابی‌طالب(علیه السلام) که دارای چنین مقامی هست، ابن‌ملجم را که می‌داند قاتلش خواهد شد، زنداني نمي‌کند؛ براي اين‌که متهم نشود که مردم را اذيت مي‌کند، مي‌داند عبدالرحمن قاتلش است، اما نمي‌تواند براي جامعه ثابت کند اين قاتل من است، اگر هم بگويد، دشمنان باور نمي‌کنند، براي حفظ آزادي و عدالت، برای اين‌که بفهماند اسلام چگونه است، خودش را فدا مي‌کند: «قتل في محراب عبادته لشدة عدله».[2]

---------------------
[1]. تقریرات فلسفه، ج3، ص352.
[2]. خارج فقه، کتاب المکاسب، بیع، جلسه740، 25/11/1388.

🔸  @saanei_office


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
#يا_من_يعطي_الكثير_بالقليل

@saanei_office


#پیام_تشکر بیت مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقای عباسی(رحمه الله علیه)

@saanei_office


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
یا من ارجوه لکل خیر

@saanei_office


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
#دعای_معصومین_قرآن_صاعدند

@saanei_office


بسم الله الرحمن الرحیم و به تبارک و تعالی نستعین
به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)، خاطره‌ای را از سیره عملی ایشان نقل می‌کنم که در متن آن، والد استاد هم قرار داشتند. قبلاً هم عرض کرده‌ام که در بحث انتخاب فقهای شورای نگهبان، حضرت امام(ره) با توجه به این‌که قائل بودند همه دیدگاه‌ها و نظرات باید در اداره امور جامعه، رعایت شود، از یک طرف، شاگرد خودشان را در شورای نگهبان، قرار دادند و از یک طرف، از حوزه قم و فقه سنتی، حضرت آقای صافی را برگزیدند که هم شاگرد مبرّز حضرت آقای بروجردی بودند و هم با حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی، ارتباط داشتند و جزء هیأت استفتای ایشان بودند و از یک جهت هم مروّج اندیشه‌های این دو بزرگوار، محسوب می‌شدند. حضرت امام می‌خواستند از نگاه سنتی حوزه هم، در احکام شریعت و تطابق مصوّبات مجلس با آن، استفاده کنند. اکنون که برخی از مجلدات آن مذاکرات، منتشر شده، نشان می‌دهد که اکثر این مباحث هم، جدا از بحث‌هایی که با حقوقدانان، صورت گرفته، از حیث فقهی، بین این دو بزرگوار - یعنی والد استاد و حضرت آقای صافی-، صورت گرفته که این هم ناشی از بزرگواری ایشان بوده که به آنچه والد استاد به‌رغم سن کمتری که نسبت به ایشان داشته‌اند و از حیث سِنی هم به نحوی، شاگرد ایشان محسوب می‌شده‌اند، عنایت می‌نموده‌اند. بارها هم والد استاد می‌فرمودند که وقتی من صحبتی می‌کردم، ایشان می‌فرمود الآن درباره مطلبی که می‌فرمایید، حضور ذهن ندارم، لذا سند آنچه را می‌فرمایید، بیاورید و در جلسه بعد هم بحث می‌شد. این وضعیت شورای نگهبان بود که به شکل ساده‌ای اداره می‌شد. به یاد دارم که محل شورا ساختمانی بود که ظاهراً کاخ علی‌رضا پهلوی بود و در طبقه زیرزمین، یکی- دو نفر مشغول کار بودند و البته مدتی هم آبدارچی نداشت و والد استاد یکی از کسانی را که در نزدیکی خانه خواهرشان، کارگری و به باغ برخی از بازاریان، رسیدگی می‌کرد، برای این کار به شورای نگهبان آورد. کل تشکیلات شورای نگهبان به همین مقدار- با سه یا چهار نفر-، بسنده شده بود و تشکیلاتی آن‌چنانی نداشت، اما در مباحثی که مطرح می‌شد، علمیت لحاظ شده بود و از حوزه علمیه قم، آقایان دیگری در این شورا حضور داشتند.

ادامه مطلب کلیک کنید 👇🏻👇🏻👇🏻

https://saanei.xyz/?view=01,01,04,682,0


🔸 سخنان حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ فخرالدین صانعی
🔸به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)

🔺خاطره‌ای از سیره عملی حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)

@saanei_office


إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباسعلی عباسی (ره) موجب تأسف و تأثر گردید. دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی (ره) ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم ایشان، برای آن مرحوم رحمت و غفران الهی و حشر با ائمه اطهار (علیهم السلام) و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل را خواستار است.

@saanei_office


مراسم عزاداری و سوگواری
حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام)
همراه با قرائت زیارت جامعه کبیره
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم تکیه ای
قم- دفتر آیت الله العظمی صانعی (ره)

@saanei_office



20 last posts shown.