دختره رو تو #کتابخونه دانشگاه خفت میکنه و همونجا #سوراخاشو #ج*ر میده...🔞💦🔥
دستشو رو دهنم گذاشته بود و انگشت فا*کشو اروم تو سوراخم عقب و جلو میکرد!
با درد چشمامو بستم که گاز ریزی از گلوم گرفت و انگشتشو در اورد.
_همینجوری خفه بمون تا سالار #استاد #به♨️شت سفیدتو یه #لقمه کنه!
نگاهی به دور و بر انداخت و کف دستشو محکم تر به دهنم چسبوند و #مر*دونگیشو با بی رحمی تو #به*شت #خیسم فرو کرد!
از درد دستشو چنگ زدم که نوک #سی*نههای کبود شدمو میون #انگشتش فشرد و اروم شروع کرد به #تل❌نبه زدن...
تنم چسبیده بود به قفسهی کتابا و از #درد دستشو میفشردم.
_چه تنگی پری کوچولو....جوری ج*رت میدم که با تصور مر*دونگی کلفت استادت هر شب خیس کنی!
تنمو بیشتر خم کرد رو قفسه و #مر*دونگی #ک*لفتش تا دسته تو #به*شتم فرو رفت و #جیغ بلندی کشیدم!
اسپینکی به لپ #با*سنم زد و وحشیانه شروع کرد به جر دادن #به💦شتم که همون لحظه مسئول کتابخونه با تن #لخت بهمون نزدیک شد و.....
⛔️
https://t.me/+PD8Gydi3APwwZTc0#دونفری_ج*رش_میدن♨️❌👅
#فول_ص*حنه_خیس_کننده🔞⚠️
بنر۱۶پاک ❌