شعرخوانی


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


instagram.com/reading_poem
◾Contact us: @schiller_group_admin

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


ای عزیمت من
بمان
تو آخرین طعام منی
در این راه که رحم را بر پوستم،
می‌بویم و از دست می‌دهم
تمام طبل‌ها به صدا درمی‌آیند
پس تو کیستی
که مرا در منظره‌ی آغوشم به خواب می‌بری؟
کیستی که می‌گذری و یک میلیون آشیل
در پاشنه‌ی تو آواز می‌خوانند.


#بیژن_الهی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


در کمال یأس شروع کرده‌ام به خواندنِ جست‌وجو. همه‌اش را. آیا تا به حال این شاهکار را خوانده‌ای؟ اگر از این اثر (کل اثر) خوشت آمده، در این‌صورت... خب، در این صورت چی؟ در این صورت خواهش می‌کنم به من چیزی نگو (چون حرفت را باور نمی‌کنم، یعنی تو به نظرم دروغگو نیستی -نیازی هم به دروغگویی نیست). فارغ از هر بحثی، این اثر یکی از رمان‌های جدید پادشاه است همراه با -معترفم- گاه‌گداری پاره‌هایی محشر که نفس آدم را بند می‌آورند. از یکی از این پاره‌ها در زمان بازیافته، یعنی در جلد آخر که همین حالا خوانده‌ام، بسیار خوشم آمده. یحتمل من احمق‌تر از آنم که خداوند (تو بخوان بِرفوس) روا شمرده است. آخر این پاره‌ای بود که آن را نه به سبکِ خودش بلکه به سبکِ برادران گنکور نوشته بود؛ یعنی در واقع اصلاً پروست نیست. آن‌قدر از این پاره خوشم آمده است که دوست دارم به‌زودی شروع کنم به خواندن برادران گنکور.

□ تابستانی با پروست| ماتیاس چوکه | ترجمۀ ناصر غیاثی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۰۰ صفحه، ۶۰,۰۰۰ تومان، #ازکتاب.

@nashrenow

تهیه کتاب:
https://B2n.ir/n98191


#معرفی_کتاب_شعرخوانی


اینجا که ساعت و آیینه و هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه‌ی شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی‌هایم
می‌پیچد...


#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


چند دریا می‌آیند
که بوی تو را از خونم بیرون ببرند
اما همه بوی تو را می‌گیرند
و راه برگشت بسته می‌ماند
من سنگین‌تر می‌شوم


#شهرام_شیدایی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ
این حسرت دریاست، تماشا به چه قیمت؟


#فاضل_نظری


■ شعرخوانی
@Reading_poem


می‌دانست
تا تمامی قلبش را
به‌گونه‌ی گل سرخی
بر سینه سنجاق نکرده است
زیبا نمی‌شود
اکنون با چمدانی در دست
و گل سرخی بر سینه
آواره‌ی جهان است و
رؤیت آن‌همه زیبایی را هنوز
آینه‌ای نیافته است.


#عباس_صفاری


■ شعرخوانی
@Reading_poem


دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم
وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


اکنون کجاست؟
چه می‌کند؟
کسی که فراموشش کرده‌ام.


#عباس_کیارستمی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


مثل درخت
مرگ من
از سر آغاز می‌شود...


#یدالله_رویایی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


#معرفی_کتاب_شعرخوانی

فرهنگ سیاسی مطلقه‌گرایی در آخرین دهه‌هایش پیشاپیش دگرگون شده بود، تغییراتی باعث این دگرگونی بودند که مدت‌ها قبل از ۱۷۸۹ فضای سیاسی جدیدی را به وجود آوردند. اگر مطبوعات رسانۀ این فضای سیاسی بود، «افکار عمومی» اصل غایی اقتدارش بود... «افکار عمومی» مفهوم بیانگر یک فضای سیاسی جدید شده بود که مشروعیت و اقتداری جدای از شاه داشت: فضایی عمومی که در آن ملت می‌توانست حقوقش در برابر شاه را پس بگیرد. داخل این فضا انقلاب فرانسه ممکن شد.

□ انقلاب فرانسه؛ جنگ طبقاتی یا تصادم فرهنگی؟ | تی. سی. دابلیو. بلنینگ | ترجمۀ سهند الهامی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۳، قطع رقعی، جلد شومیز، هجده + ۱۱۷ صفحه، ۱۶۰.۰۰۰تومان، #ازکتاب.

@nashrenow

خرید کتاب:
https://B2n.ir/s94104


امروز
خورشید
در گلدان کریستال
کنار سه‌تار من
غروب امروز
خورشید
در کاسه‌ی سه‌تار من است
کنار گلدان‌ها
چرا که امروز زاده می‌شود اندام گیاه
می‌روید از گیاهان صدای سه‌تار
و دل مشرق‌زمینی من از چیزی نمی‌ترسد.


#بیژن_نجدی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

 
#احمد_شاملو


■ شعرخوانی
@Reading_poem


به موسیقی علاقه دارید؟


شبِ دیر پای سردم، تو بگوی تا سرآیم
سحری چو آفتابی ز درون خود، برایم

تو مبین که خاکم از خستگی و شکستگی‌ها
تو بخواه تا به سویت، ز هوا سبک‌تر آیم

همه تلخی است جانم، تو مخواه تلخ‌کامم
تو بخوان که بشکنم جام و به خوان شکّر آیم

من اگر برای سیبی ز بهشت رانده گشتم،
به هوای سیبت اکنون به بهشت دیگر آیم

تب با تو بودن آنسان زده آتشم به ارکان
که ز گرمیم بسوزی، من اگر به بستر آیم

غزلی چنین، غزالا! که فرستم از برایت
صله‌ی غزل، تو حالا چه فرستی از برایم؟

صله‌ی غزل به آیین، نه که بوسه است و بالین؟
نه که بار خاص باید بدهی و من درآیم؟

تو بخوان مرا و از دوری منزلم مترسان
که من این ره ار تو باشی به سرای، با سر آیم.



#حسین_منزوی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


دست‌های تو
تصمیمم بود
باید می‌گرفتم و دور می‌شدم…


#شمس_لنگرودی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


درود و سپاس از همراهی‌تان
نقد، پیشنهاد و انتقاد شما را برای بهبود روند کانال با جان و دل می‌خوانیم:

@schiller_group_admin




من می‌بينم،
و سرانگشتم را كه به تاراج می‌بريد
با پلكم می‌نويسم
با مژه‌هايم نقاشی می‌كنم
با تكان سرم
سرودی می‌سازم
پلنگی آرام بودم
فرزندانم را خورده‌ايد
با چرمينه‌ای از پوستشان
برابر من راه می‌رويد
چمدانی پرم، كه تحمل هيچ قفلی را ندارم
شيپوری از ياد رفته‌ام كه همهمه‌ای شنيدم
و از هيجان نبرد، بر خود می‌لرزم.


#شمس_لنگرودی


■ شعرخوانی
@Reading_poem


آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوش‌دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگ‌دل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
این‌قدر با بخت خواب‌آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند
در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی‌حبیب خود نمی‌کردی سفر
این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا



#شهریار


■ شعرخوانی
@Reading_poem

20 last posts shown.