این حنجره، این باغِ صدا را نفروشید
این پنجره، این خاطرهها را نفروشید
در شهر شما باری اگر عشقْ فروشیست
هم غیرتِ آبادیِ ما را نفروشید
تنها بهخدا دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچۀ راز خدا را نفروشید
سرمایۀ دل نیست بهجز اشک و بهجز آه
پس دستکم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینهای جز دل ما نیست
آیینه شمایید، شما را نفروشید
در پیلۀ پرواز بهجز کرم نلولد
پروانۀ پرواز رها را نفروشید
یکعمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
این هرولۀ سعی و صفا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظرۀ دورنما را نفروشید
*#قیصر_امینپور*
@poemlife