Forward from: HISTOGRAPHY
پارسي، دومين زبان كلاسيك و باستانی
زبانشناسان و اديبان اروپايي در پايان نشست سه روزه خود در شهر برلين كه در نيمه سپتامبر 1872 برگزار شده بود، زبان پارسی را در رديف زبانهای يونانی، لاتين و سانسكريت، يكی از چهار زبان كلاسيك اعلام كردند. در اين اجلاس، زبانهای هند ـ اروپايي مورد بررسی قرار گرفته بود. اين نشست، زبان پارسی را از لحاظ كلاسيك بودن، زبان شماره 2 (پس از زبان يونانی) قرار داد. زبان پارسی از اين لحاظ يك قرن از لاتين و 12 قرن از زبان انگليسی جلوتر است. در همين اجلاس، زبان اوستايی شاخه بدون متكلم زبان پارسی اعلام شد و گفته شد كه ريشه اوستايی از خراسان شرقی (بخش شمالی افغانستان امروز، تاجيكستان و فرارود) بوده و بنابراين، به احتمال زياد زرتشت در اين منطقه به دنيا آمده و از آنجا به آذربايجان رفته است. در تعريف، زبانی را كلاسيك گويند كه اولا باستاني باشد، ثانيا ادبيات غني داشته باشد و ثالثا در آخرين هزاره عمر خود، تغييراتی اندک كرده باشد. بنابراين، قضاوت بر پايه ادبيات زبان و درصد تغييران آن در هزار سال پيش از زمان به قضاوت نشستن است. هيچ زبانی در طول زمان مصون از تغيير نبوده است ولي هرچه كه اين تغييرات كمتر باشد، آن زبان كلاسيک تر است و استحكام بيشتری دارد. زبان ايرانيان و پارسی زبان اينک همان است كه فردوسی و حافظ به آن شعر گفته اند؛ همان واژه ها، عبارات و دستور زبان. در اجلاس برلين، زبانشناسان و اديبان پذيرفتند كه ادبيات فارسی در قرون وسطی در صدر ادبيات ساير ملل قرار داشته و ايران در آن قرون بيش از هر ملت ديگر شاعر، نويسنده و انديشمند (حكيم = فيلسوف) به وجود آورده كه سخنان و افكارشان تا ابديت شنيدنی و پندآموز است.
در نشست های سالهای 1922 و 1936 مقام زبان فارسی (مقام دوم) در ميان زبانهای باستانی و كلاسيك هند و اروپايی بار ديگر تاييد شد.
@HISTOGRAPHY
زبانشناسان و اديبان اروپايي در پايان نشست سه روزه خود در شهر برلين كه در نيمه سپتامبر 1872 برگزار شده بود، زبان پارسی را در رديف زبانهای يونانی، لاتين و سانسكريت، يكی از چهار زبان كلاسيك اعلام كردند. در اين اجلاس، زبانهای هند ـ اروپايي مورد بررسی قرار گرفته بود. اين نشست، زبان پارسی را از لحاظ كلاسيك بودن، زبان شماره 2 (پس از زبان يونانی) قرار داد. زبان پارسی از اين لحاظ يك قرن از لاتين و 12 قرن از زبان انگليسی جلوتر است. در همين اجلاس، زبان اوستايی شاخه بدون متكلم زبان پارسی اعلام شد و گفته شد كه ريشه اوستايی از خراسان شرقی (بخش شمالی افغانستان امروز، تاجيكستان و فرارود) بوده و بنابراين، به احتمال زياد زرتشت در اين منطقه به دنيا آمده و از آنجا به آذربايجان رفته است. در تعريف، زبانی را كلاسيك گويند كه اولا باستاني باشد، ثانيا ادبيات غني داشته باشد و ثالثا در آخرين هزاره عمر خود، تغييراتی اندک كرده باشد. بنابراين، قضاوت بر پايه ادبيات زبان و درصد تغييران آن در هزار سال پيش از زمان به قضاوت نشستن است. هيچ زبانی در طول زمان مصون از تغيير نبوده است ولي هرچه كه اين تغييرات كمتر باشد، آن زبان كلاسيک تر است و استحكام بيشتری دارد. زبان ايرانيان و پارسی زبان اينک همان است كه فردوسی و حافظ به آن شعر گفته اند؛ همان واژه ها، عبارات و دستور زبان. در اجلاس برلين، زبانشناسان و اديبان پذيرفتند كه ادبيات فارسی در قرون وسطی در صدر ادبيات ساير ملل قرار داشته و ايران در آن قرون بيش از هر ملت ديگر شاعر، نويسنده و انديشمند (حكيم = فيلسوف) به وجود آورده كه سخنان و افكارشان تا ابديت شنيدنی و پندآموز است.
در نشست های سالهای 1922 و 1936 مقام زبان فارسی (مقام دوم) در ميان زبانهای باستانی و كلاسيك هند و اروپايی بار ديگر تاييد شد.
@HISTOGRAPHY