🟠بعد از فوت همسرم عاشق استادم شدم.
همسرم که
فوت کرد دنیای منم خراب شد، هر روزم بدتر از دیروز، تا اینکه به اجبار اطرافیان تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم.
ترمهای اول به سختی گذشت، ترم جدید که شروع شد یه استاد
خوش قد و بالا و جذاب واسه یکی از درسها اومد که بدجور دلمو برد و این بهم
انگیزه بیشتری میداد و ازینکه یه حس تازه تو وجودم جوونه زده بود خوشحال بودم و چون تازه عروس بودم بدم نمیومد بهش نزدیکتر بشم و باهاش گرم باشم🔞🔥
به این خاطر اصلا به درسش توجه نمیکردم و نمرههام پایین بود و این مشکلات درسی بهترین بهونه شد که درخواست تدریس خصوصی بدم اما اون قبول نکرد😮💨
آخرش روحیه داغونم رو بهونه کردم واسه تدریس خصوصی اونم قبول کرد و قرار خونه استاد گذاشتیم. من که چیز دیگهای میخواستم کاملا به خودم رسیدم و رفتم جلوی در، قبل از در زدن دکمههای مانتومو باز کردم که بدنم معلوم باشه😎💋
در زدم استاد که در رو باز کرد یهو دیدم ...
👈 ادامه داستان باز شود ☠️