#قسمت_اول
کیک محبوب من ایران را از جمهوری اسلامی پس گرفت!
۱.کیک محبوب من تصویر آدم عادی جامعه ایران را از زیر آوار یک استبداد دینی، سینمایی و فرهنگی بیرون کشید و جلو جهان گذاشت. ۴۵ سال ما مرده بودیم. ۴۵ سال عکس جنازه های ما را که اسلام به خاک و خون کشیده بود به عنوان تصویر یک ایرانی، نشان جهان میدادند. ۴۵ سال ما مسلمان شیعه خطاب میشدیم. مسلمانانی که داوطلبانه محجب اند. یادتان هست جواد ظریف گشاد نشست و گفت حجاب فرهنگ زن ایرانی است؟ ۴۵ سال با هر وسیله ای و از جمله سینمای سپاه این تصویر به جهان مخابره شد که ما خودمان داوطلب برپایی این جهنم دینی بوده و هستیم. ۴۵ سال بس که تصویر دیگری را به جای ما تولید کردند، دیگر حتی خودمان هم گاه اوقات فراموشمان میشد که زنده هستیم! فریاد میزدیم که حرام زاده ها ما نمردیم. ما هنوز زنده ایم!
اگر انقلاب، زن زندگی آزادی قیامت ایران روی زمین بود. کیک محبوب من زنده شدن مردگان ایران در پس لرزه های فرهنگی آن قیامت است!
کیک محبوب من به زنده بگوری تصویر ما آدمهای عادی در سینمای اسلامی پایان داد. کیک محبوب من تصویر آن آدمهایی که در زیر زمین ایران زندگی میکردند را علنی کرد. به دوگانگی پایان داد. زنی را جلو دوربین گذاشت که در واقع بیحجاب است. اگر در خیابان حجاب میپوشد زورکی است. زنی که به دختر بیحجاب که دستگیر میشود کمک میکند. زنی که میرقصد. ۴۵ سال زنها در هیچ فیلمی بیحجاب ظاهر نشدند، در هیچ فیلمی نرقصیدند، از عطاران تا دربارهالی، مردها قرهای مصنوعی دادند، زنها فقط دست زدند.
کیک محبوب من اولین تولید سینمایی مردمی در ایران هست که تصویر شهروند عادی آن جامعه، خواه مرد یا بویژه زن را جلو خود ایران و جلو جهان گذاشت.
۲،کیک محبوب من تصویر ایران از زن را از این اشغالگران مومن پس گرفت. حجابش را کند.به او حق عاشق شدن داد. عشق بدون مجوز دین را پروراند و فضولی آخوند را به سخره گرفت. شراب خورد. رقصید. آماده شد به بستر مردی برود که برای سکس کردن مجوز و فضولی دین اسلام را لازم نداشت. کیک محبوب من عشق را از اسلام پس گرفت، به صاحبان اصلی اش پس داد.
۳. کیک محبوب من به جهان اعلام کرد اینها دروغ میگویند. ما مسلمان نیستیم. ما شراب میخوریم. موزیک گوش میکنیم. می رقصیم. عاشق میشویم. خیلی ساده با هم میرویم. اگر ما را به حال خود رها کنند، اسلام و حکومت اسلامی دست از سر ما بردارد، ما هم مثل همه مردم متمدن جهان، زندکی آرام و بدون دردسر را دوست داریم. کیک محبوب من را هر آدم غربی نگاه کند، میتواند ما را به عنوان همسایه های خودش تصور کند. بر خلاف تصویر امروزی اسلامیهایی که با چاقو به بازار کریسمس حمله، به خودشان بمب می بندند و خواهان مرگ و شهادتند، مظهر ارتجاع و عقب ماندگی و ضدیت با زن!
۴.کیک محبوب من عجله داشت. میخواست همه چیز را از اینها پس بگیرد. حتی مرگ را! مدتهاست مردم ایران به شیوه اسلامی و عاشورایی با مردگان خود وداع نمیکنند. مدتهاست رسم مردم ایران خیلی جاها برای دفن مردگانشان اسلامی نیست. مردم ایران بر سر مزار جانباختگان خود دست میزنند. موزیک پخش میکنند. کیک محبوب من مرگ را هم پس گرفت. به پدیده عادی در زندگی دو انسان بدل کرد. مرگی که به خاطرش هیچ بانگ نحس الله و اکبری بلند نشد. کفن سفیدی پوشیده نشد. حلوایی پخته نشد. آخوند یا مداحی شر و ورگویی نکرد. کسی به سر و کله خود نزد. گیس نکشید. همهمه ایی نبود. آرام و عاشقانه کسی در خلوت باغچه زیبایی میان کاجها و بوی عطر نعنا به خاک سپرده شد.
۵.مخاطب کیک محبوب من جغرافیای جهان است و نه فقط ایران. تو گویی مردم از زبان سینمای بیحجاب و زنانه و ضد اسلامی اکنون با دنیا حرف میزنند. تو گویی مردم ایران در خیلی از عرصه های زندگی و از جمله در عرصه سینما از سرنگون کردن حکومت پیشی گرفته اند. معمولن در جهان ابتدا دیکتاتورها را به زیر میکشند و سپس در خروجی موج خوش آیند آزادی بعده ان، تصویر تولید میکنند. عمارت های جدید هنری میسازند. ایران حوصله اش سر رفته است. ایران در خیلی از زمینه ها دستش را جلو انداخته است. حجابها برداشته شد. سینما درست در نقطه مقابل حکومت در حال تولید هنر است. مردم از زمان حال به آینده پرتاب شده اند.
۶.کیک محبوب من همه اینها هست، در عین ایجاد تصویری اگزیستانسیالیستی و رئال از آدمهای عادی ان جامعه که له و خسته شده اند. زیر بار استبداد و خشونت بی سابقه دینی، زیر بار فقر و بی افقی اقتصادی. مردم در کوچه بن بست گیر کرده اند. نود میلیون اسیر این حکومتند. این را در کیک محبوب من علیرغم شهامت تولیدکنندگان جوانش میشود دید. که باید هم دیده شود. ۴۵ سال زندگی چند نسل به باد رفته است.