خواست وقیحانهی ارائهی بدیل
سخت است در این شرایط محنتبار قلم به دست گرفتن و پاسخ گفتن به
نوشتهای که مطلع آن اشارهای است به یک سخنرانی از فریبرز رییسدانا و اشارهی او به این که «بدیل» ارائه کردن کاری است که تنها از سازندگان و منتفعان نظم موجود برمیآید. نویسنده این ارجاع تقلیلگرایانه را به مبنایی برای طرح این ادعا تبدیل کرده که چپ را یارای گذار از مرحلهی «نه گفتن» نیست.
با این حال باید نوشت و این همه فرزانگی کسی را که با اتکا بر روایات ذوقی همایون کاتوزیان دربارهی تاریخ ایران دست به کار نقد چپ شده است، پاسخی گفت.
حالا که میشود این همه ساده و سادهانگارانه «ارائه نکردن بدیل» را مساوی با «انفعال» دانست و با ظاهری چنین فریبنده بدترین ناسزاها را نثار سنت شریفی کرد که رییسدانا تا آخرین لحظهی حیات خود بدان پایبند بود، چرا باید مدارا و از گفتن آن خودداری کرد که آن صورتی از دانش و تحلیل که در سالها و دهههای اخیر به نام درک رفورمیستی و مصلحانه در این کشور باب و بهظاهر کامیاب شد، مصداقی عینی از انسداد، انفعال و رخوت است؟
به راستی فهم مصلحانهای که مدام ما را در «حسرت توسعه» نگاه میدارد، به ما چه داده به جز تصویری زمخت از تاریخی که برای لحظهای حتی قادر به نگریستن در چشمان خود نیست و از ارائهی شرحی قابل اعتنا دربارهی همان سلسلهمراتب قدرتی که اصلاحطلبان مدعی شناخت و نقد آن هستند، عاجز مانده است؟
بیست سال داستانپردازی و پویانمایی مصلحانه مگر چه نتیجهای داشته جز تقدیس روایتی سطحی از فرایند دموکراتیزاسیون در ایران که اگر صدر و ذیل ظاهراً «نظری» آن را کنار بگذاریم، چیزی جز همان شعارهای زرد انتخاباتی و امیدهای واهی و سیاستزده از آن باقی نخواهد ماند و حتی برای برههای کوتاه هم مولد معرفت و دانشی نسبت به جامعهی ایران نبوده است؟!
آن کس که ناقد نظم موجود را به «نداشتن بدیل» متهم میکند و به این گناه او را به کنج «جنون» میراند وقیح است و مطالبهی بدیل کارکردی در شرایطی که تعریفگران و حافظان نظم موجود، با دقت تمام مسیرهای برونرفت از «همین که هست» را مینگذاری کردهاند، بهغایت بیشرمانه است.
هیچگاه نمیتوان منکر این واقعیت مهم شد که چپ با بحرانی جدی در تعریف بدیلهای کارآمد روبروست، اما نوشتههایی از این دست، نوشتههایی اینچنین طردآمیز و حذفی که تحلیل انتقادی چپ را از دم تیغ «واقعگرایی»های خفیفشان میگذرانند، نه تنها از هرگونه بضاعتی برای نقد ضعفهای چپ در راه «بدیلپردازی»اش عاری هستند، بلکه شواهدی عالی فراهم میکنند از اینکه چرا چپ باید بیش از پیش به چگونگی فاصلهگذاری میان خود و چنین خوانشهای ذلیلی از تحولخواهی بیاندیشد.
عذرخواهی ما را بابت این #درنگ نابهنگام بپذیرید.
تحریریهی آبسکورا
@obscura_ir