t.me/noevalidationبا عجله توی راهرو ها میدوییدی و حواست به اطرافت نبود تا اینکه به اون برخورد کردی. قدش بلند بود و صاف رفتی توی سینه هاش و بعد دوتایی افتادید زمین. منتهی افتاد روت و کاملا اتفاقی هم رو بوسیدید و کاملا اتفاقی تر کمربند هاتون باز ش- نه این پورن نیست. سریع بلند شدی و عذرخواهی کردی. خواستی راهت رو بکشی و بری که دستت رو میکشه و میگه: ببخشید شما نقشه دارید؟ آخه توی چشماتون گم شدم و شمارهاش رو میگیره سمتت. شماره رو میگیری و موهات رو میدی پشت گوشت و کمی عشوه میای، بعدش هم بهت چشمک میزنه. چون عجله داشتید و بر این عقیده بودید که بعد از صدها رابطه تاکسیک عشق رو پیدا کردید فرداش میرید توی رابطه. رابطتون هم پرشور بود تا وقتی که سر امتحان بهش تقلب نرسوندی شب بخیر.