#یکصدمثانیه
ان الانسان لفی خسر، من السیاهکل الی جرمانی!
باور کنید عمییقا امیدوار بودم نسل جوانتر چپهای ایرانی، اگر نه از تاریخ صدساله مبارزات مدنی در ایران، دست کم از تجربه دو سال گذشته و جنبش مهسا درس گرفته و قدری رنگوبوی وطندوستی و ایرانگرایی به خود گرفته باشند. و اگر هم نه به عنوان یک باور قلبی و حس انسانی، دست کم به عنوان یک امر تاکتیکی و در واکنش به آنچه که از خیابانهای ایران شنیده میشود از دشمنی آشکار با کشور و ملت ایران دست بردارند و کمک کنند جبهه انقلاب متکثر شود. این خوب نیست که حتی دشمنان پهلوی اصرار داشته باشند در گذاشتن ایران و ایرانگرایی توی سینی و تقدیم آن به او.
اما تاریکنای ایدئولوژی همین است. به ابتذال و انحطاط در مفاهیم وازده و مستعمل میکشاندت و آن میشود که تنها و خونچکان در خانه تیمی گیر بیفتی و آن کس که تو را لو میدهد به دژخیمان اتفاقا پدر و مادر و برادر و خواهر خودت باشد و نه حتی همسایه.
ببینید حتی چپهای خوشنام هم اینجا در این سمینار تن داده اند به همنشینی با چه کسانی. ببین که از که بریدی و با که بنشستی!
ای رفقا! کلاهتان را قاضی کنید: از سیاهکل تا الان چقدر به محبوبیت مردمیتان در ایران افزوده شده؟ چقدر پیشتر آمدهاید؟ ای تنهاترین مبارزان عالم. ای محکومان به حبس ابد در انفرادی ذهن.
پانوشت1: ناگفته نماند که صبح این پیام را گرفتم از جناب دکتر فرهنگ قاسمی که نامشان در زمره سخنرانان این سمینار ذکر شده: در پاسخ به دوستان و رفقائی که پرسیدند آیا در جلسه کلن ۴ تا ۶ اکتبر شرکت خواهم کرد به اطلاع می رسانم در آن جلسه و در کنار برخی از کسانیکه به دنبال اصلاحات در جمهوری اسلامی آدمکش ضد انسانی و ضد ایرانی هستند شرکت نمیکنم و پیامی هم نمیفرستم.
پانوشت2: حالا چرا تیتر عربی؟ در نقض بی وطنی است. شاید کل مطلب اساسا باید به زبانی غیر فارسی تقدیم آنها می شد.
@nasserkaramii