نباید می‌خواندیم


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


Instagram.com/nabayad_mikhandim
Instagram.com/moein_dehaz
صفحه دیگر ما:
@nabayad_m
ارتباط با ادمین (تبلیغ):
@Pedram_sin




-

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


‌‌‌
در "اتوبوس کرمان" کشته شدند. اتوبوسی که خیلی راحت می‌گویند ترمز برید. اتوبوسِ پوسیده. مملکتِ پوسیده.




او تو را کشته بود؛
ولی تو انگار طوری هستی
که اگر بر مزارت دسته گلی می‌گذاشت،
او را می‌بخشیدی.
‌‌‌
اِمره گورلِک
ترجمه سیامک تقی‌زاده
از اینستاگرامِ نامه‌‌ها
@nabayad_mikhandim



دستم را بگیر، وگرنه خواهم افتاد
وگرنه ستاره‌ها
یکی‌یکی سقوط خواهند کرد
اگر شاعرم، اگر مرا می‌شناسی
پس می‌دانی که از باران می‌ترسم

اگر چشم‌هایم را به یاد می‌آوری
دستم را بگیر، وگرنه خواهم افتاد
وگرنه، باران مرا با خود خواهد برد

شبانه، صدایی اگر شنیدی
این منم که سرآسیمه
از باران می‌گریزم


آتیلا ایلهان
ترجمه‌ی تقی‌زاده
@nabayad_mikhandim


‌"غروری را که شایسته آنی بر خود روا دار"


غرور دائماً مورد سرزنش و تقبیح قرار می‌گیرد، اما گمان می‌کنم این کار را کسانی می‌کنند که خود، دلیلی برای مغرور بودن ندارند، اگر بی‌شرمی و حماقت اکثر انسان‌ها را در نظر بگیریم، به این نتیجه می‌رسیم که کسی که دارای هرگونه برتری است، باید تفاوت خود و دیگران را مدنظر داشته باشد تا دیگران آن را به کلی فراموش نکنند زیرا اگر چنین کسی از روی پاکی و خوش‌قلبی، امتیازات خود را نادیده بگیرد و با آنان طوری بیامیزد که گویی در ردیف آنهاست، باور می‌کنند و با او مثل هم‌سنخ خویش رفتار می‌کنند.

این نکته را بخصوص به کسانی توصیه میکنم که دارای بالاترین مزیت: یعنی مزیت واقعی هستند که عبارت است از خصوصیات برتر شخصیتی.

آنچه را هوراس می‌گوید نباید مردود شمرد: "غروری را که شایسته آنی بر خود روا دار"

شکی نیست که فروتنی به عنوان فضیلت اختراع مفیدی برای اشخاص بی‌سروپاست، زیرا در نتیجه ی فروتنی هر کس ناچار می شود درباره ی خود طوری سخن بگوید که گویی در شمار آنان است. فروتنی واقعا یکسان کردن آدمیان است، زیرا با این نتیجه منجر می شود که گویی جز افراد بی سروپا کسی در جهان نیست.


شوپنهاور
در باب حکمت زندگی
@nabayad_mikhandim


[افراد نادان] معمولا محبوب‌ترند و طرفداران بیشتری دارند. این‌ها به آسانی از بابت خوش‌قلبی شهرت پیدا می‌کنند. زیرا هرکس برای تمایلاتش به دیگران، هم در برابر خود و هم در برابر دیگران، به توجیهی نیاز دارد. درست به همین علت، برتری ذهنی، از هر نوع، خصوصیتی است که انسان را بسیار منزوی می‌کند. مردم از افرادی که بالاترند، می‌گریزند و از آنها متنفرند. و در توجیه این رفتار، برای آنان همه نوع عیبی می‌تراشند.


شوپنهاور
در باب حکمت زندگی، ترجمه‌ی مبشری
@nabayad_mikhandim


بدون او، همه‌چیز چه طولانی است.


رولان بارت
خاطرات سوگواری، ترجمه‌ی واقف
@nabayad_mikhandim


‌‌
بازوهایتان را نمی‌خواهم
شانه‌هایتان را نمی‌خواهم
من خودم را دارم
شما خودتان را دارید
بگذاریم همه‌چیز همین‌طور بماند
من در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کنم
جایی که هیچ‌چیز فریاد پیروزی سر نمی‌دهد
و تاریخ نمی‌خواند
جایی که هیچ‌چیز گلی نمی‌کارد
گاهی ساعتم می‌‌افتد پایین
گاهی خورشید من به تانک آتش گرفته‌ای می‌ماند
من ارتش‌هایتان را
نمی‌خواهم
یا
بوسه‌تان را
یا
مرگ‌تان را
من خودم
آنها را دارم
دست‌هایم بازو دارند
بازوهایم شانه
شانه‌هایم مرا
من خودم را دارم
شما زمانی مرا دارید که مرا ببینید
ولی من دوست ندارم که شما مرا ببینید
دوست ندارم که ببینید
چشم در سر دارم
و می‌توانم راه بروم
و نمی‌خواهم پرسش‌هایتان را پاسخ دهم
نمی‌خواهم سرگرم تان کنم
نمی‌خواهم که سرگرمم کنید
یا ناخوشم کنید
یا سخنی بگویید
نمی‌خواهم دوستتان بدارم
نمی‌خواهم نجاتتان بدهم

بازوهایتان را نمی‌خواهم
شانه‌هایتان را نمی‌خواهم
من خودم را دارم
شما خودتان را دارید
بگذاریم همه‌چیز همین‌طور بماند


بوکوفسکی
مترجم ناشناس
@nabayad_mikhandim


‌‌جدایی از تو هدیه‌ای است
فراموشی تو نعمتی.
اما عزیز من، آیا زنی دیگر
صلیبی را که من بر زمین نهادم بر دوش خواهد کشید؟


آنا آخماتووا
از شعری
ترجمه‌ی احمد پوری، خاطره‌ای در درونم است
@nabayad_mikhandim


آنچه در تصویر خواندید، جملات فرانتس کافکا خطاب به پدرش است. او پدری مستبد داشت. از اقتدار و رفتارهای پدر آسیب دید. سرانجام در حدود سی‌و‌پنج سالگی نامه‌ای خطاب به او نوشت. نامه را به مادر سپرد تا تحویل بدهد. مادر آن را خواند و هرگز به پدر نشان نداد. بخشی از کتاب را بخوانیم:


شاید تو هم آن شبی را به خاطر داشته باشی که آب می‌خواستم و دست از گریه و زاری برنمی‌داشتم، قطعاً نه به این دلیل که تشنه بودم، بلکه می‌خواستم شما را بیازارم و کمی هم خود را سرگرم کنم. تهدیدهای خشنی که بارها تکرار شد، بی‌نتیجه ماند. مرا از تخت خواب پایین آوردی، به بالکن بردی و مرا با پیراهن خواب لحظه‌یی پشت در بسته نگه داشتی. نمی‌خواهم بگویم که این کار اشتباه بزرگی بود. شاید برایت غیرممکن بود آسایش شبانه‌ات را به روش دیگری بازیابی. با یادآوری این خاطره فقط می‌خواهم روش‌های تربیتی، و تاثیری را که بر من داشتی، یادآوری کنم. احتمالاً واکنش تو کافی بود که شب‌های دیگر چنین نکنم، ولی در درون کودکی که من بودم، زیانی به بار نشست. بر طبق طبیعتم هرگز نتوانسته‌ام رابطۀ دقیقی بین آن وقایع پیدا کنم. آب خواستن بدون دلیل، به گمان من امری طبیعی بود و بیرون در ماندن بسیار وحشت‌ناک. حتا تا سال‌های بعد هم از این اندیشۀ دردناک رنج می‌بردم که این مرد قوی‌هیکل که پدرم باشد، چه‌گونه توانست در آنی‌ترین محاکمه، بی‌انگیزه مرا از تخت‌خواب بیرون کشد و در آن ساعت شب در بالکن بگذارد، حتماً در چشم‌های او هیچ بودم.



نامه به پدر _ ترجمه‌ی دارچینیان‌
@nabayad_mikhandim



احترام از هر چیزی مهم‌تر است. مهم‌تر از دوستی و خویشاوندی. حتی از عشق هم مهم‌تر است.


جبران خلیل جبران
ترجمه‌ی جوانمردی
@nabayad_mikhandim


کشیش گفت:
_ خدا مهربان است. به کمک خداوند توانا امیدوار باشيد!
_ ای بابا! مهربان است. اما نه برای ما!

کشیش در حالی که سر تکان می‌داد تذکر داد:
_ خانم، این [حرف] گناه است!
کاترینا ایوانونا شخص [فقیر و] مشرف به مرگ را نشان داد و فریاد زد:
_ و این گناه نیست؟


داستایفسکی
جنایت و مکافات، ترجمه‌ی مهری آهی
@nabayad_mikhandim


دیگر نمی‌خواهم کسی به من عادت کند. من به کسی عادت کنم. یک روز باید جدا شد. باید تنها ماند. باید شکست.


بهمن فرسی
شب یک، شب دو
@pixels_ThatAreLife

@nabayad_mikhandim


من دوام آوردم. باز هم دوام مى‌آورم. ولى دلم می‌خواست معنىِ زندگی‌ام چيزى بيشتر از دوام آوردن باشد.

ناشناس
@nabayad_mikhandim


با ورژن‌های قدیمیِ خودت مهربان باش. آن‌ها آنچه را که تو اکنون می‌دانی، نمی‌دانستند.

ناشناس
@nabayad_mikhandim


شعر
آخرین
شفای
اندوه
آدمی‌ست.


سیدعلی صالحی
@nabayad_mikhandim


معلوم نیست انسان چرا همیشه عاشق کسی می‌شود که شایستگی عشقش را ندارد. شاید این تنها راه برای بازیافتن تعادل از دست رفته‌ی دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم.
این قدیمی‌ترین نوع خود آزاری است، عشق‌ورزی به کسی که قادر به عشق‌ورزی نیست، و احمقانه‌ترین نوع آن.


اوریانا فالاچی
@nabayad_mikhandim


شادم یا ناشاد؟ سوال مهمی نیست. بس که با شوری دیوانه‌وار زندگی می‌کنم.

کامو، یادداشت
@nabayad_mikhandim


منِ آن زمان: این وحشتناک است.
منِ حالا: چه چیزی؟
منِ آن زمان: زندگی. ذهن من. سنگینی آن.
منِ حالا: هیسس. تمامش کن. تو فقط کمی درون یک لحظه گیر افتاده‌ای. لحظه تغییر می‌کند.


‌مت هیگ
دلایلی برای زنده ماندن، ترجمه‌ی گیتا گرکانی
@nabayad_mikhandim


من هنوز پابرجا بودم. ایستاده در دل ویرانه‌ها.

ژوئل اگلوف
عوضی، ترجمه‌ی اصغر نوری
@pixels_ThatAreLife

@nabayad_mikhandim


معمولا نمی‌دانستم کجا می‌روم، ولی می‌دانستم که می‌رسم، می‌دانستم که این جاده بن‌بست دراز به آخر می‌رسد.

ساموئل بکت
مالون می‌میرد
@nabayad_mikhandim

20 last posts shown.