سلام خانم دکتر عراقی
اوقات شما بخیر و خوشی
سوالی که دارم بشدت فوریه و نظر شما برای من خیلی خیلی دارای اهمیت و اثرگذار هست
به طوری که قبل از اینکه پاسخ سوال من رو بدید اقدام خاصی نمیکنم
مثل سوالم رو هم ندیدم
دختر ۲۳ ساله هستم فرزند اول خانواده و یک برادر کوچکتر هم دارم
درحال تحصیل در رشته حقوق هستم و سال آینده مهم ترین هدفم قبولی در آزمون وکالت خواهد بود
تا یکماه گذشته فکر میکردم بهترین خانواده رو دارم و از هر لحاظ خوشبختی رو احساس میکردم
ما خانواده ای بودیم که تمام اطرافیان حسرت به دل زندگی ما بودن و متاسفانه به یکباره همه چیز در دید من تخریب شد
مادرم در طول ۲۵ سال زندگی مشترک حساسیت های ریزی روی پدرم داشتن و هیچوقت هم درست از آب درنمیومد و پدرم فردی خانواده دوست،متدین و اهل نماز و روزه هستن و تا الان پدر خیلی خوبی برای من و برادرم بودن
دوماه پیش خانم بیوه ای به ساختمون ما نقل مکان کردن و طبق معمول مادرم روی این خانم حساس شدن و اولتیماتوم های متعددی رو به پدرم میدادن و ما بچه ها از پدر طرفداری میکردیم (به لحاظ کارنامه پاک ایشون)
طی یک اتفاقی متاسفانه متاسفانه متاسفانه من متوجه شدم که شک های مادرم این بار درست بوده و پیامک های اون خانم رو در گوشی پدرم خوندم!
با پیگیری بیشتر متوجه شدم اوضاع فراتر رفته و به احتمال زیاد ازدواج موقتی هم صورت گرفته که مادرم کلا بی اطلاع هستند
ولی چون در طی این سالها بی دلیل شک داشتند و شکشون همیشه اشتباه بوده الان یه جورایی مثل داستان چوپان دروغگو شدن
من با اون خانوم به صورت غیر مستقیم رو در رو شدم و ایشون فهمیدن که من باخبر هستم و به پدرم هم گفتن که دخترت فهمیده.!
ولی پدرم با من برخورد خاصی نداشتن و رابطشونو با اون خانم دارن ادامه میدن
درحال حاضر من چه اقدامی باید بکنم؟ قلبا پدرم رو مثل قبل اصلا دوست ندارم و وقتایی که خونه هست در اتاقم میمونم
لازم به ذکره که من مادری تحصیلکرده و شاغل دارم و ۹۰٪ اموال اعم از خونه ای که در اون زندگی میکنیم به نام مادرم هست و پدرم در طی این سالها همه چیز رو نام مادرم زدن چون واقعا عشق بینشون بوده و من هنوز در تعجب این اتفاقات هولناک هستم
مورد دیگه اینکه من مادری آروم و نجیب دارم که ایشون خیلی توانمند در گرفتن حقشون نیستن و خیلی محتاط هستن و همیشه از جنجال دوری میکنن
و شاید اگر باخبر بشن
هم سکوت کنن و این موضوع منو بشدت عذاب میده که ایشون نمیتونن حقشونو بگیرن
در مقابل اون خانم بشدت پررو و عذر میخوام دریده و حق به جانب هستن و خودشونم محق میدونن و اصلا اظهار پشیمونی نمیکنن
احساس میکنم مادرم توان مقابله با این خانم بی آبرو و بی چاک دهن رو ندارن
درحال حاضر کار درست چیه خانم دکتر؟
من میخوام منطقی فکر کنم و درگیر احساسات نباشم
ممنون میشم جواب بدید 🙏🏻
تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali
اوقات شما بخیر و خوشی
سوالی که دارم بشدت فوریه و نظر شما برای من خیلی خیلی دارای اهمیت و اثرگذار هست
به طوری که قبل از اینکه پاسخ سوال من رو بدید اقدام خاصی نمیکنم
مثل سوالم رو هم ندیدم
دختر ۲۳ ساله هستم فرزند اول خانواده و یک برادر کوچکتر هم دارم
درحال تحصیل در رشته حقوق هستم و سال آینده مهم ترین هدفم قبولی در آزمون وکالت خواهد بود
تا یکماه گذشته فکر میکردم بهترین خانواده رو دارم و از هر لحاظ خوشبختی رو احساس میکردم
ما خانواده ای بودیم که تمام اطرافیان حسرت به دل زندگی ما بودن و متاسفانه به یکباره همه چیز در دید من تخریب شد
مادرم در طول ۲۵ سال زندگی مشترک حساسیت های ریزی روی پدرم داشتن و هیچوقت هم درست از آب درنمیومد و پدرم فردی خانواده دوست،متدین و اهل نماز و روزه هستن و تا الان پدر خیلی خوبی برای من و برادرم بودن
دوماه پیش خانم بیوه ای به ساختمون ما نقل مکان کردن و طبق معمول مادرم روی این خانم حساس شدن و اولتیماتوم های متعددی رو به پدرم میدادن و ما بچه ها از پدر طرفداری میکردیم (به لحاظ کارنامه پاک ایشون)
طی یک اتفاقی متاسفانه متاسفانه متاسفانه من متوجه شدم که شک های مادرم این بار درست بوده و پیامک های اون خانم رو در گوشی پدرم خوندم!
با پیگیری بیشتر متوجه شدم اوضاع فراتر رفته و به احتمال زیاد ازدواج موقتی هم صورت گرفته که مادرم کلا بی اطلاع هستند
ولی چون در طی این سالها بی دلیل شک داشتند و شکشون همیشه اشتباه بوده الان یه جورایی مثل داستان چوپان دروغگو شدن
من با اون خانوم به صورت غیر مستقیم رو در رو شدم و ایشون فهمیدن که من باخبر هستم و به پدرم هم گفتن که دخترت فهمیده.!
ولی پدرم با من برخورد خاصی نداشتن و رابطشونو با اون خانم دارن ادامه میدن
درحال حاضر من چه اقدامی باید بکنم؟ قلبا پدرم رو مثل قبل اصلا دوست ندارم و وقتایی که خونه هست در اتاقم میمونم
لازم به ذکره که من مادری تحصیلکرده و شاغل دارم و ۹۰٪ اموال اعم از خونه ای که در اون زندگی میکنیم به نام مادرم هست و پدرم در طی این سالها همه چیز رو نام مادرم زدن چون واقعا عشق بینشون بوده و من هنوز در تعجب این اتفاقات هولناک هستم
مورد دیگه اینکه من مادری آروم و نجیب دارم که ایشون خیلی توانمند در گرفتن حقشون نیستن و خیلی محتاط هستن و همیشه از جنجال دوری میکنن
و شاید اگر باخبر بشن
هم سکوت کنن و این موضوع منو بشدت عذاب میده که ایشون نمیتونن حقشونو بگیرن
در مقابل اون خانم بشدت پررو و عذر میخوام دریده و حق به جانب هستن و خودشونم محق میدونن و اصلا اظهار پشیمونی نمیکنن
احساس میکنم مادرم توان مقابله با این خانم بی آبرو و بی چاک دهن رو ندارن
درحال حاضر کار درست چیه خانم دکتر؟
من میخوام منطقی فکر کنم و درگیر احساسات نباشم
ممنون میشم جواب بدید 🙏🏻
تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali