سلام وقتتون بخیر و اجرتون با خدا 🙏
مدت ۳ سال با یکی از همکاران همسرم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و بسیار بسیار صمیمی بودیم طوریکه همکارهمسرم با همسرم مثل برادر و خانمش با من مثل دوتا خواهر بودیم،مدتی قبل به دلیل نبود همسرم و اطمینانی که به این آقا داشت و البته همسرش هم در جریان بود کارهای من را در صورت نیاز انجام میدادن مثلا جایی میخواستم برم میرساندند یا کارهایی از این قبیل، همسرشان به حدی با من صمیمی بودند که مطمئن بودم طبق رفتار خودشان اگر این موضوع باعث اذیتشان شود بدون رودربایسی به من خواهندگفت اما خیلی طبیعی بودند وهیچگونه ناراحتی بروز ندادند البته این آقاهم در این مدت هیچ سوقصدی به من نداشتند،چندوقت پیش این خانم در موبایل همسرشان پیامهای عاشقانه دیده بودند که متاسفانه این اقا به دلیل اینکه همسرشان شک نکند شماره ی شخصی دیگر را به نام من ذخیره و عکس پروفایل من استفاده شده بود،این خانم وقتی دیدند بلافاصله به منزل ما آمدند و جلوی همسرم خیلی بی آبرویی کردند و بحثهایی که مرتبط نبود و قبلا تمام شده بودراهم به قصد تهمت پیش کشیدند،دنیا روی سرم خراب شد تمام خوبی هایی که در حقم کرده بودند را به سرم زد و من در این اتفاق بسیاااااار آسیب دیدم،بعدا متوجه شد که آن شماره من نبودم و من مدتی پیش از او سوال کردم هیچگونه شکی به من نداردامابخاطراینکه خواهرشوهر و خواهرهای خودش در جریان این موضوع بودند دیگر تمایلی به رفت و امد ندارد برای ما هم مهم نیست و الان همسرمن با همکارش مجددا رابطه ی دوستانه دارد و حتی گاهی بدون خانواده اش به منزلمان می آید، اما من خیلی دلم برای این خانم تنگ میشود رابطه ی ما فراتر از خواهرانه بود دلم میخواهد مثل قبل باشیم با وجود بدی که به ما کرد و آسیب وحشتناکی به من زد که همچنان شبها با یاد آن اتفاقات با گریه میخوابم و درطول روز خیلی گریه میکنم باز هم دوسش دارم و دلتنگش میشوم، میشه راهنمایی بفرمایید چگونه با ایشان آشتی کنم که غرور خودم هم خدشه دار نشود؟
یکبار به دیدنشان رفتم با شیرینی برخوردجالبی نداشت و اقرار کردکه اگر بخواهد اشتی کند خواهران و خواهران همسرش چه فکری میکنند؟ و یکبار هم متاسفانه در شدت عصبانیت و در اوج فشار به ایشان پیام دادم و تقریبا حرفهای نفرین بار به ایشان زدم که شماره ی مرا بلاک کرد. لطفا بفرمایید چگونه اوضاع را درست کنیم؟
تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali
مدت ۳ سال با یکی از همکاران همسرم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و بسیار بسیار صمیمی بودیم طوریکه همکارهمسرم با همسرم مثل برادر و خانمش با من مثل دوتا خواهر بودیم،مدتی قبل به دلیل نبود همسرم و اطمینانی که به این آقا داشت و البته همسرش هم در جریان بود کارهای من را در صورت نیاز انجام میدادن مثلا جایی میخواستم برم میرساندند یا کارهایی از این قبیل، همسرشان به حدی با من صمیمی بودند که مطمئن بودم طبق رفتار خودشان اگر این موضوع باعث اذیتشان شود بدون رودربایسی به من خواهندگفت اما خیلی طبیعی بودند وهیچگونه ناراحتی بروز ندادند البته این آقاهم در این مدت هیچ سوقصدی به من نداشتند،چندوقت پیش این خانم در موبایل همسرشان پیامهای عاشقانه دیده بودند که متاسفانه این اقا به دلیل اینکه همسرشان شک نکند شماره ی شخصی دیگر را به نام من ذخیره و عکس پروفایل من استفاده شده بود،این خانم وقتی دیدند بلافاصله به منزل ما آمدند و جلوی همسرم خیلی بی آبرویی کردند و بحثهایی که مرتبط نبود و قبلا تمام شده بودراهم به قصد تهمت پیش کشیدند،دنیا روی سرم خراب شد تمام خوبی هایی که در حقم کرده بودند را به سرم زد و من در این اتفاق بسیاااااار آسیب دیدم،بعدا متوجه شد که آن شماره من نبودم و من مدتی پیش از او سوال کردم هیچگونه شکی به من نداردامابخاطراینکه خواهرشوهر و خواهرهای خودش در جریان این موضوع بودند دیگر تمایلی به رفت و امد ندارد برای ما هم مهم نیست و الان همسرمن با همکارش مجددا رابطه ی دوستانه دارد و حتی گاهی بدون خانواده اش به منزلمان می آید، اما من خیلی دلم برای این خانم تنگ میشود رابطه ی ما فراتر از خواهرانه بود دلم میخواهد مثل قبل باشیم با وجود بدی که به ما کرد و آسیب وحشتناکی به من زد که همچنان شبها با یاد آن اتفاقات با گریه میخوابم و درطول روز خیلی گریه میکنم باز هم دوسش دارم و دلتنگش میشوم، میشه راهنمایی بفرمایید چگونه با ایشان آشتی کنم که غرور خودم هم خدشه دار نشود؟
یکبار به دیدنشان رفتم با شیرینی برخوردجالبی نداشت و اقرار کردکه اگر بخواهد اشتی کند خواهران و خواهران همسرش چه فکری میکنند؟ و یکبار هم متاسفانه در شدت عصبانیت و در اوج فشار به ایشان پیام دادم و تقریبا حرفهای نفرین بار به ایشان زدم که شماره ی مرا بلاک کرد. لطفا بفرمایید چگونه اوضاع را درست کنیم؟
تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali