🌹🌹
@MolaviPoet لینک جلسه قبل 👈
اینجاشرح روان ابیات مثنوی معنوی_دفتر چهارم
حکایت آن مدّاح که از جهتِ ناموس شکر ممدوح میکرد،....
(۱۷۸۵) مَسلکی* دارند دزدیده درون
ما ز دُزدی هایِ ایشان سرنگون
شیاطین راه پنهانی به درون ما دارند و ما ازاین دزدیها مغلوب شده و گمراه میشویم.
*مسلک: راه
(۱۷۸۶) دَم به دَم خَبط و زیانی میکنند
صاحبِ نقب و شکافِ روزناند
لحظه به لحظه ما را دچار اشتباه و زیان میکنند، چون منافذ درون ما را میشناسند.
(۱۷۸۷) پس چرا جانهای روشن در جهان
بی خبر باشند از حالِ نهان؟
:
پس چرا روح عارفان در این دنیا از درونانسانها آدمیان آگاه نباشند؟
(۱۷۸۸)در سرایت کمتر از دیوان شدند
روحها که خیمه بر گردون زدند*؟
ارواح عارفان روشن بین که در مدارج بالای هستند، در اگاهی به درون انسانها از شیاطین کمترند؟
*خیمه بر گردون زدن: به عالی ترین مراتب عرفانی رسیدهاند.
(۱۷۸۹) دیو، دزدانه سویِ گردون رود
از شهابِ مُحرِق* ، او مطعون* شود
شیطان مخفیانه برای پی بردن به اسرار مردمان به سوی ملکوت میرود، اما با شهاب سوزنده فرشتگان هدف قرار میگیرد و سرزنش میشود.
*مُحرَق: سوزاننده
*مطعون: سرزنش شده
(۱۷۹۰) سرنگون از چرخ، زیر افتد چنان
که شقی در جنگ از زخمِ سِنان*
شیطان از ملکوت طوری به زمین میافتد که انسان نگون بخت در جنگ با اصابت سرنيزه میافتد.
*سِنان: سرنیزه
(۱۷۹۱) آن ز رَشک روحهایِ دلپسند
از فلکشان سرنگون میافکنند
فرشتگان از روی غیرت به ارواح عرفان واصلان شیاطین را از آسمان سرنگون می سازند.
(۱۷۹۲) تو اگر شَلّیّ و لنگ و کور و کر
این گمان بر روح هایِ مِه* مَبَر
تو اگر لنگ(=پای همت) و کور (=بصیرت بینایی) و کری (= گوش شنوا) نداری نباید همین تصور را از روح واصلان و عارفانبالله داشته باشی.
*مِه: بزرگ
(۱۷۹۳) شرم دار و لاف کم زن*، جان مکَن
که بسی جاسوس* هست آن سویِ تن
حیا کن و یاوه گویی نکن و بیهوده جان مکن که جاسوسان بسیاری در ماورای عالم جسم و جسمانیت مقام دارند.
*لاف کم زن: یاوه گویی نکن
*جاسوس: عارفانِ بالله
دریافتنِ طبیبانِ الهی امراضِ دین و دل را در سیمای مُرید و بیگانه و لحن گفتار او و رنگِ چشم او و بی این همه نیز از راه دل که اِنَّهُم جَواسيسُ القُلُوبِ فَجالِسُوُهُم بِالصَّدقِ (۱۷۹۴) این طبیبان بدن دانشورند
بر سَقامِ* تو، ز تو واقف ترند
پزشگان جسم، عالم و آگاه هستند و از تو بهتر بیماریهای تو را میشناسند.
(۱۷۹۵) تا ز قارُوره همی بینند حال
که ندانی تو از آن رو اِعتلال*
از طریق آزمایش ادرار، حال تو را تشخیص میدهند که تو از آن راه نمیتوانی نوع بیماری خود را تشخیص بدهی.
*اعتلال: بیماری
(۱۷۹۶) هَم ز نبض و هَم ز رنگ و هَم ز دَم
بو بَرند از تو به هر گونه سَقَم*
انها از نوع ضربان نبض و رنگ صورت و نوع نفس کشیدن تو به هر نوع بیماری پی می برند.
*دَم: خون استند.
*سَقَم: بیماری.
🆔
@MolaviPoet 🆑 کانال مولوی وعرفان