🎯 حجم مبنای نامتعارف ، عامل برهم زننده تعادل بازار !
✍🏽 تصمیم به محدود شدن دامنه نوسان به ۳٪و افزایش حجم مبنا در نیمه اول سال با افزایش ریسک های سیستماتیک و تنش های نظامی،تصمیم کاملا بجا و درستی از سوی سازمان بورس بود.این تصمیم با هدف کاهش سرعت افت هیجانی قیمت سهام و ایجاد فرصت برای بازار سرمایه جهت عبور از ریسک های بوجود آمده گرفته شد و نتیجه قابل قبولی در برداشت!
تداوم دامنه نوسان ۳٪برای بازار مفید بود و هم سرعت رشد بازار را کنترل کرد و هم نشان داد که دامنه نوسان ۳٪برای افزایش نقدشوندگی بازار پاسخگوست.
اما انفعال سازمان بورس در کاهش حجم مبنا به حالت قبل،تعادل بازار را بهم زده که میتواند اثرات زیان بار و فاجعه آمیزی داشته باشد که دامن گیر کل بازار سرمایه شود.
✍🏽طی مدت اخیر بجز ۳۰ یا ۵۰سهم پر تراکنش بازار که نسبت حجم مبنا به میانگین حجم معاملات آنها بسیار ناچیز بوده و عملا در دقایق ابتدایی زمان معاملات،حجم مبنای آنها پر میشود،بخش بزرگی از بازار با وجود ارزندگی ذاتی به دلیل حجم مبنای نا متعارف از مدار سرمایه گذاری خارج شده!
درواقع با تداوم حجم مبنای نامتعارف در بازار،گزینه های سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران که قابلیت معامله دارند به ۳۰ یا ۵۰سهم بزرگ محدود شده و چرخه گردش نقدینگی در بازار سرمایه کاملا از بین رفته!
بخش بزرگی از سهام بازار که اتفاقا از نگاه بسیاری از سرمایه گذاران،ارزندگی بالایی دارند ، به دلیل حجم مبنای نامتعارف،نه تنها رشد قیمتی ای نداشته اند،بلکه امکان معامله را نیز از دست داده اند و مدتهاست در صفوف خرید قفل شده اند بدون اینکه رشد قیمتی خاصی را تجربه نمایند.
✍🏽این وضعیت در سهام کوچکتر بازار فاجعه بارتر است.زیرا زمانی که سرمایه گذاران میبینند که صرفا در تعداد معدودی از سهام پر تراکنش بازار امکان رشد وجود دارد،سهام کوچک تر خود را بدون لحاظ ارزندگی ذاتی سهم،به هر قیمتی فروخته و به سمت سهام پر تراکنش بازار میروند.
همین امر موجب شده تا نه تنها شاهد رشد کمتر درسهام کوچک و متوسط بازار نباشیم،بلکه به محض متزلزل شدن روند سهام پرتراکنش،۸۰٪از نمادهای بازار به صف فروش برسند و عملا برآیند معاملات آنها طی مدت اخیر درکمال تعجب منفی باشد!
✍🏽انفعال سازمان بورس در تطبیق میکروساختارهای بازار با وضعیت کنونی بازار سهام میتواند عواقب زیان باری برای بازار سرمایه داشته باشد،از جمله:
۱-سیاست سازمان بورس پذیرش شرکتها دربازار جهت افزایش گزینه های سرمایه گذاری و توسعه ابزارها جهت جذب نقدینگی بیشتر به بازار سرمایه است.درحالی که عملا با تداوم حجم مبنای نامتعارف،سازمان بورس بخش بزرگی از بازار را حذف کرده و گزینه های سرمایه گذاری را به چند سهم پر تراکنش محدوده کرده است که کاملا در تناقض با سیاست های سازمان است.
۲-درصورتی که بخشی از نقدینگی به هر دلیلی تصمیم به فروش سهام پرتراکنش بازار بگیرد،هیچ گزینه مناسب و قابل معامله ای که "
امید به رشد قیمت سهام آن مبتنی بر تحلیل سرمایه گذار باشد"در بازار وجود ندارد.لذا نقدینگی از بازار خارج خواهد شد و صندوق های درآمد ثابت یا طلا را ترجیح خواهد داد.
۳-رشد نامتقارن بازار موجب از بین رفتن "
چرخه گردش نقدینگی"در بازار میشود.رشد پرشتاب یا بیش از حد در بخشی از بازار،از جذب نقدینگی به سایر بخش ها و ابزارهای مالی جلوگیری میکند و ممکن است پس از یک دوره رشد،با خروج بخشی از این نقدینگی،بازار دچار سقوط شدید شود.
۴-وجود گزینه های سرمایه گذاری متعدد اصطلاحا در بخش سهام هم وزن(سهامی بجز ۳۰ یا ۵۰سهم پرتراکنش بازار)برای بازار حکم اسفنج را دارد و اگر سهام پرتراکنش بازار بطور طبیعی نیاز به اصلاح در میانه روند را داشته باشد،چرخش نقدینگی در سایر صنایع موجب میشود تا بازار سرمایه کماکان جذابیت خود را برای سرمایه گذاران حفظ نموده و امکان کسب بازده همواره در بازار وجود داشته باشد.
۵-عقب ماندن و عدم رشد سهام کوچک و متوسط بازار از سهام پرتراکنش،برای مدت طولانی امکان پذیر نیست!لذا عدم رشد بخش بزرگی از بازار در مقابل رشد پر شتاب تعداد معدودی از سهام پرتراکنش بازار، موجب انباشت تقاضا و انرژی در سهام کوچک و متوسط شده و در نهایت با رها شدن فنر سهام کوچک و متوسط،شتاب رشد آنها به شدت بالا خواهد رفت که کنترل و جلوگیری از ایجاد حباب در سهام کوچک را به شدت سخت و دشوار میکند.
✍🏽درنهایت، پیشنهاد میشود که مدیران سازمان بورس هرچه سریعتر اقدام به تطبیق میکروساختارهای بازار با شرایط موجود بکنند و در کنار حفظ دامنه نوسان ۳٪ به منظور کنترل شتاب رشد و ایجاد فرصت برای تصمیم گیری در بازار ، حجم مبنای نامتعارف را جهت جلوگیری از برهم خوردن بیشتر تعادل بازار ، کاهش داده و به حالت قبل بازگردانند.
"
هرچه این تصمیم دیرتر گرفته شود ، تبعات این عدم تعادل در بازار بزرگتر شده و کنترل آن در آینده سخت تر خواهد شد."@Marketerchnl