پیشینهٔ یک مثل فارسی در ادب عربی
(سهیل یاری)
- درختى كه تلخش بوَد گوهرا
اگر چرب و شيرين دهى مر ورا
همان ميوۀ تلخ آرَد پديد
از او چرب و شيرين نخواهى مَزيد [ابوشَكور بلخى]. (امثال و حكم دهخدا، ج۱/ ۱۴۶. مَزیدن: چشیدن).
مضمون ابیات فوق بارها در ادبیات فارسی به کار رفته است. به بیان چند نمونه بسنده میشود:
- درختِ تلخ هم تلخ آورَد بر
اگرچه ما دهيمش آب شكّر [اسعد گرگانی].
- درختى كه تلخ است وی را سرشت
گرش بر نشانى به باغ بهشت
ور از جوى خُلدش به هنگام آب
به بيخ انگبين ريزى و شهد ناب
سرانجام گوهر به كار آورَد
همان ميوۀ تلخ بار آورَد¹. (همان)
- اگر درخت تلخ را هزار بار به انگبین و روغن بیندایی، جز تلخی نیفزاید و ننماید. (فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج۱/ ۳۶۸).
ابن عبد ربّه (م ۳۲۸) در چند موضع از العقد الفرید به سخنی هممضمون مثل فارسی اشاره کردهاست:
الشَّجَرةُ المُرّةُ لَو طَلَيتَها بِالعَسَلِ لَم تُثمِر إلّا مُرّاً: اگر درخت تلخ را عسلاندود هم کنی، میوۀ آن تلخ خواهد بود. (العقد الفرید، ج۱/ ۱۸۱، ج۲/ ۱۹۲، ۳۲۱)
همچنین این سخن در برخی کشورهای عربی، مثلی رایج است:
زَرَعت حَنظل بأرض عَنبر، سَقیته سکّر و اتعبت عَلیه، وقت قَطفه رجع لأصله (الأمثال الشّعبیة الشّامیة/۱۳۷) / زَرَعِت حَنظَل فی أرض عَنبَر، تعِبتِ جُهدی و السقیتُه سُکَّر، حین فَصلُه رِجِع لأصلُه (موسوعة الأمثال الشّعبیة الفلسطینیة/۲۱۸): اگر حنظل را در عنبرزار بکاری و با شکّر آن را آب دهی و رنج بَری، هنگام چیدن، همچنان حنظل خواهد بود.
۱- این ابیات هرچند در امثال و حکم دهخدا به نام فردوسی آمده است، ولی بنا بر نظر محقق گرانمایه، دکتر سجاد آیدنلو، «مسلّماً از متن شاهنامه نیست و دربارۀ تعلّق آنها به هجونامۀ منسوب به فردوسی نیز تردید وجود دارد». (رک: «درختی که تلخ آمد او را سرشت... (دربارۀ سه بیتِ مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آنها در شعر فارسی)»/۱۱۲).
منابع
- الأمثال الشّعبیة الشّامیة. نزار الأسود، الطَّبعة الثّانیة، مکتبة التُّراث الشَّعبي، دمشق، ۲۰۰۷.
- امثال و حِكَم. علیاكبر دهخدا، چاپ دوازدهم، امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۳.
- «درختی که تلخ آمد او را سرشت... (دربارۀ سه بیت مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آنها در شعر فارسی)». سجاد آیدنلو، مجلۀ جُستارهای ادبی، سال چهل و نهم، شمارۀ دوم، ص ۱۰۷-۱۲۹، تابستان ۱۳۹۵.
- فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی. حسن ذوالفقاری، ۲ج، چاپ دوم، معین، تهران، ۱۳۸۹.
- موسوعة الأمثال الشّعبیة الفلسطینیة. محمد توفیق السّهلي، دار الأقصیٰ لِلدِّراسات و التّرجمة و النّشر، ۲۰۰۲.
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
(سهیل یاری)
- درختى كه تلخش بوَد گوهرا
اگر چرب و شيرين دهى مر ورا
همان ميوۀ تلخ آرَد پديد
از او چرب و شيرين نخواهى مَزيد [ابوشَكور بلخى]. (امثال و حكم دهخدا، ج۱/ ۱۴۶. مَزیدن: چشیدن).
مضمون ابیات فوق بارها در ادبیات فارسی به کار رفته است. به بیان چند نمونه بسنده میشود:
- درختِ تلخ هم تلخ آورَد بر
اگرچه ما دهيمش آب شكّر [اسعد گرگانی].
- درختى كه تلخ است وی را سرشت
گرش بر نشانى به باغ بهشت
ور از جوى خُلدش به هنگام آب
به بيخ انگبين ريزى و شهد ناب
سرانجام گوهر به كار آورَد
همان ميوۀ تلخ بار آورَد¹. (همان)
- اگر درخت تلخ را هزار بار به انگبین و روغن بیندایی، جز تلخی نیفزاید و ننماید. (فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج۱/ ۳۶۸).
ابن عبد ربّه (م ۳۲۸) در چند موضع از العقد الفرید به سخنی هممضمون مثل فارسی اشاره کردهاست:
الشَّجَرةُ المُرّةُ لَو طَلَيتَها بِالعَسَلِ لَم تُثمِر إلّا مُرّاً: اگر درخت تلخ را عسلاندود هم کنی، میوۀ آن تلخ خواهد بود. (العقد الفرید، ج۱/ ۱۸۱، ج۲/ ۱۹۲، ۳۲۱)
همچنین این سخن در برخی کشورهای عربی، مثلی رایج است:
زَرَعت حَنظل بأرض عَنبر، سَقیته سکّر و اتعبت عَلیه، وقت قَطفه رجع لأصله (الأمثال الشّعبیة الشّامیة/۱۳۷) / زَرَعِت حَنظَل فی أرض عَنبَر، تعِبتِ جُهدی و السقیتُه سُکَّر، حین فَصلُه رِجِع لأصلُه (موسوعة الأمثال الشّعبیة الفلسطینیة/۲۱۸): اگر حنظل را در عنبرزار بکاری و با شکّر آن را آب دهی و رنج بَری، هنگام چیدن، همچنان حنظل خواهد بود.
۱- این ابیات هرچند در امثال و حکم دهخدا به نام فردوسی آمده است، ولی بنا بر نظر محقق گرانمایه، دکتر سجاد آیدنلو، «مسلّماً از متن شاهنامه نیست و دربارۀ تعلّق آنها به هجونامۀ منسوب به فردوسی نیز تردید وجود دارد». (رک: «درختی که تلخ آمد او را سرشت... (دربارۀ سه بیتِ مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آنها در شعر فارسی)»/۱۱۲).
منابع
- الأمثال الشّعبیة الشّامیة. نزار الأسود، الطَّبعة الثّانیة، مکتبة التُّراث الشَّعبي، دمشق، ۲۰۰۷.
- امثال و حِكَم. علیاكبر دهخدا، چاپ دوازدهم، امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۳.
- «درختی که تلخ آمد او را سرشت... (دربارۀ سه بیت مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آنها در شعر فارسی)». سجاد آیدنلو، مجلۀ جُستارهای ادبی، سال چهل و نهم، شمارۀ دوم، ص ۱۰۷-۱۲۹، تابستان ۱۳۹۵.
- فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی. حسن ذوالفقاری، ۲ج، چاپ دوم، معین، تهران، ۱۳۸۹.
- موسوعة الأمثال الشّعبیة الفلسطینیة. محمد توفیق السّهلي، دار الأقصیٰ لِلدِّراسات و التّرجمة و النّشر، ۲۰۰۲.
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw