داشتیم کار میکردیم، یه آقایی از ماشین پیاده شد اومد پیشم گفت: سلام آقا مسئول موکب کیه؟ گفتم: مشکلی پیش اومده؟ بفرمایین. گفت: حاجت دارم. این پول رو بگیرید، تو رو خدا دعا کنید.
حرفش تموم شده و نشده بغضش داشت میترکید که جمعش کرد و رفت نشست توی ماشینش.
خیلی حالم گرفته شد واقعا. شما هم لطف کنید برای حاجتروایی اون بنده خدا و همهی حاجتمندا، نفری یه صلوات به خانوم فاطمه زهرا(س) هدیه کنید.