خوره کتاب 📚

@khorehyketabb

Channel's geo and language: Iran, Persian

Category: not specified

لوازم تحریر @halekhoob_f
توئیتر
https://x.com/khorehyketabb?s=35
اینستاگرام
https://www.instagram.com/miiman_book
گزیده کتاب @ldarichehl
رضایت @etemadsale
ادمین @MIMan_shop
لینک ناشناس
http://t.me/khorehyketabbbot

Related channels | Similar channels

Channel's geo and language

Iran, Persian

خوره کتاب 📚

22 Dec, 20:36

رفقا، راهنمای هر دو برنامه خودم هستم ☺️😍
پنجشنبه و جمعه این هفته می‌بینمتون

72 0 0

این هفته دو برنامه خاص خواهیم داشت که اصلا اصلا نباید از دستش بدید؛ چون برای بازدیدشون کلی دوندگی و پیگیری کردیم ☺️

📆 پنجشنبه
بازدید از آرامستان ممنوعه مسیحیان دولاب
⏰ ۱۰ تا ۱۳
💳 ۳۵۰ هزار تومن

📆 جمعه
کنیسه حییم: برنامه ویژه برای جشن حنوکا
⏰ ۱۰ تا ۱۱:۳۰
💳 ۲۰۰ هزار تومن

اگر هر دو برنامه رو تشریف بیارید: ۵۰۰ هزار تومن 🪷

70 0 0

خوره کتاب 📚

22 Dec, 20:36

Forward from: وسنا گَرد

🗺 بازدید از آرامستان ممنوعه مسیحیان دولاب

🔸محل دفن چهره‌های سرشناس قاجاری از جمله
✓ دکتر کلوکه پزشک دربار محمدشاه قاجار
✓ اولین کارگردان ایران اوانس اوهانیانس
✓ لویجی پشه از اولین عکاسان تخت جمشید و پاسارگاد
✓ آلبرت لاموریس مستند ساز مشهور سازنده مستند باد صبا
و چندین چهره مشهور دیگر
✓ بخش عمده‌ای از پناهندگان لهستانی جنگ جهانی دوم در ایران

(در صورت امکان و به احتمال زیاد، از قبرستان ارامنه کاتالیک هم بازدید خواهیم داشت.)

📍 محل شروع تور: خروجی ایستگاه متروی آهنگ

🪪خدمات: مجوز بازدید، راهنمایی تخصصی مجموعه، پرداخت ورودیه، پذیرایی و یک یادگاری از طرف گروه به شما 😍

📌 توجه: به علت حساسیت مجموعه در این برنامه، عکس‌برداری ممنوع می‌باشد 🙏

📆 پنجشنبه ۶ دی ⏰ ۱۰ تا ۱۳
💳 ۳۵۰ هزار تومن
× خانواده‌ها شامل #تخفیف هستن

👤 راهنمای برنامه: منصوره کریمیان

با آیدی زیر در ارتباط باشید
🆔 @Mkariimiiyan

64 0 0

خوره کتاب 📚

22 Dec, 20:35

Forward from: وسنا گَرد

📌 بازدید از کنیسه حییم در روز جشن حنوکا

عید حنوکا یادآور یکی از معجزات در تاریخ یهوده که بر پایه آن، تنها چراغ باقی‌مانده در نیایشگاه مکابیون در زمان جنگ با یونانیان، در حالی که تنها برای یک روز روغن داشته، به مدت ۸ روز، روشن می‌مونه.

📆 جمعه ۷ دی
⏰ ساعت ۹:۳۰ تا ۱۱:۳۰
💳 ۲۰۰ هزار تومن

📮 محل شروع تور: فضای سبز روبه‌روی موزه ملی

🔰 خدمات: ورودیه‌ها، پذیرایی، کارشناس تخصصی کنیسه حییم

👤 راهنمای تور: منصوره کریمیان

با آیدی زیر در ارتباط باشید
🆔 @Mkariimiiyan

⛔ #کنسلی_ندارد

51 0 0

خوره کتاب 📚

22 Dec, 11:29

مادرهای عزیز
می‌دونیم که چقدر زحمت می‌کشید و شاید خیلی وقت‌ها، انرژی که می‌ذارید، دیده نشه‌..‌.
همیشه سایه‌تون رو سرمون باشه

116 0 0 7

خوره کتاب 📚

21 Dec, 16:14

بعضی کتاب‌ها خیلی رو چهره‌های شخصیت‌ها مانور می‌دن که وای چقدر خوشگله طرف و...‌
حالا استث کتاب اصلا این طوری نیست‌.
حتی شیوری می‌گه که من اصلا خوشگل نیستم و چهره‌ام معمولیه.
از قیافه تاکان و باقی هم اغراق‌آمیز نمی‌گه و بیشتر از ویژگی بدنیش می‌گه تا ظاهریش.
حتی درمورد سریو می‌گه قیافش درعین زیبایی عجیب هم هست.

177 0 0

خوره کتاب 📚

21 Dec, 16:13

شخصیت ها کراشن؟ 😍😍😍

https://t.me/khorehyketabb/40642?single

خوره کتاب 📚

173 0 0

خوره کتاب 📚

21 Dec, 16:07

کلا الیزابت لیم دوست داره یه قهرمان دختر بیاره که نجات‌دهنده خانواده و مخصوصا برادرهاشه.
اینجا هم اول داستان برادرها بودن که حامی شیوری بودن اما بعد این شیوریه که برای نجات خانواده و برادرها، همه کاری می‌کنه

122 0 0 3

خوره کتاب 📚

21 Dec, 16:05

.
تو کتاب خیلی رشد شخصیت‌ها رو می‌بینیم.
مثلا شیوری یه دختر نازنازی گوگولی غرغرو بود که کلی سختی می‌کشه، تغییر و رشد می‌کنه.

123 0 0 2

خوره کتاب 📚

21 Dec, 16:00

با شخصیت‌های شش درنای سرخ فام آشنا بشیم؟‌

126 0 0 2

خوره کتاب 📚

21 Dec, 10:22

دی ماهی‌های عزیز
تولدتون مبارک 😍❤️

144 0 0 1 6

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:54

00:23

Video is unavailable for watching

Show in Telegram

اما چی می‌شه اگه به جز من یه جادوگر دیگه هم تو قصر باشه؟
مادرخونده‌ام با اون باغ پر از مارش من و برادرهام رو طلسم کرده.
۶ برادرم به ۶ درنا تبدیل شدن و اون کاسه چوبی که سریو بهم داده بود، حالا روی سرم چسبیده بود‌.
اون زن واقعا کیه؟
چطور طلسم رو بشکنم وقتی که توی یه جزیره دور افتاده زندانی شدم؟
یه دختر که نمی‌تونه حرف بزنه با کاسه روی سرش که اجازه نمی‌ده کسی چشم‌هاش رو ببینه.

شش درنای سرخ، داستان جادویی و به شدت جذاب از عشق و خانواده.
شاهدختی که باید خانواده‌اش رو نجات بده اون هم با سختی‌های زیاد تو مسیر راهش.

📚 شش درنای سرخ
📜 ۴۳۱ صفحه
💳 ۳۸۵ هزار تومن

192 0 1 3

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:53

اما وسط جشن یه پسر با ماسک اژدها ازم دزدی کرد و منم دنبالش کردم.

وقتی ماسکش رو برداشت جا خوردم!
یه پسر جوون با موها و چشم‌های قرمز رنگ.
اون درست شبیه اژدهای دریاچه بود اما صبر کن!
اون خود اژدها بود.

خودشو معرفی کرد و گفت که نوه‌ محبوب اژدهاشاه هست و برای تفریح اینجا اومده.
اسمش سریو بود و ادعا می‌کرد که می‌دونه من جادو دارم و می‌تونه توی کنترل جادو کمکم کنه.

اون شب بهم یه کاسه داد و گفت هر وقت خواستم ببینمش کنار رودخونه بیام و یه درنای کاغذی درست کنم و اسمش رو صدا بزنم.
اون آموزش جادو رو شروع کرد و می‌دونستم اگه کسی بفهمه من واقعا کیم، قطعا می‌میرم.

165 0 0

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:52

مادرخونده‌ام واکنش متفاوتی داشت.
درمورد اژدها ازم سوال پرسید و کنجکاو شده بود اما اونم درنهایت حرف‌هامو باور نکرد.

از روز بعد مجبور بودم پای گلدوزی بشینم و یه تابلو برای عذرخواهی برای نامزدم درست کنم و بفرستم.
روزهای سخت و کسالت‌بارم می‌گذشت تا پدرم اجازه داده به جشنواره برم.
جشنواره‌ای که عاشقش بودم و با برادرهام همیشه توش خوش می‌گذروندیم...

118 0 0

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:51

پرنده کاغذیم از توی آستین لباسم فرار کرد و پر زد و رفت.

باید اون پرنده کاغذی رو می‌گرفتم وگرنه اگه کسی می‌فهمید اون کاغذ بی‌جون با جادوی من تبدیل به یه پرنده واقعی شده، حتما اعدامم می‌کردن.
جادو اینجا ممنوعه!

دنبال کی‌کی، پرنده‌ام، رفتم و اونو وسط دریاچه مقدس دیدم.
خودمو توی آب انداختم تا نجاتش بدم اما بعد به خاطر سنگینی لباس، خودم داشتم غرق می‌شدم.
اگه اون اژدهای سبز رنگ نجاتم نمی‌داد، قطعا مرده بودم.
اما هیچ‌کس باور نکرد که من رو یه اژدها نجات داده و همه به خاطر فرارم از مراسم نامزدی، توبیخ کردن.

اما شک نداشتم که یه اژدها توی دریاچه دیدم.
نه ۶ تا برادرم و نه پدرم حرف‌هام رو باور نکردن؛
به جز..‌.

101 0 0

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:50

فقط چند قدم مونده بود تا پا توی اون سالن بذارم و نامزدم رو ببینم و مراسم شروع بشه.

مراسمی که ازش متنفر بودم و هر روز دعا می‌کردم که اون نامزد اجباریم بمیره و نابود بشه
اما بعد...

99 0 0

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:30

00:23

Video is unavailable for watching

Show in Telegram

چقدر خوشحالم که این کتاب رو خوندم و تو این وایب قرار گرفتم ☺️😍

115 0 0 2

خوره کتاب 📚

20 Dec, 19:22

تو کتاب هزارتااااا نماد و جادو داریم.
مثلا درنا نماد آرزوها، مار نماد پلدیدی و...‌
همیشه اژدها نماد چیزای باحال و خوب بودن ولی تو کتاب حتی اینشم فرق داره
کتاب ۴۰ تا فصل داره که عدد ۴۰ تو اسیای شرقی نماد آزادیه و فصل آخر خیلی به این عدد مرتبطه!