✅ گاهان :
گاهی جمع گاه (در اوستا گاثا به معنی سرود) کهن ترین بخش از اوستا و کهنترین اثر ادبی ایرانی است که بر جای ماندهاست.
سراینده این سرودهها خود اشوزرتشت است، چنانکه در شش تا از گاهان سراینده به عنوان اول شخص از خود یاد میکند.
گاهان مشتمل بر ۱۷ سرود است که در اوستای کنونی در میان یَسنها قرار دارد و یسنهای ۲۸ تا ۳۴ و ۴۳ تا ۵۱ و ۵۳ را تشکیل میدهد.
این سرودها نه تنها از نظر ادبی، بلکه از نظر جهت دربرداشتن تفکرات نوین آن روزگارها اهمیت بسزایی دارد و نشان دهنده باورهای اصلی اشوزرتشت است.
در گاهای خدای توانا اهُورَه مَزدا است و جلوههای خاص او امشاسپندان اند و در مقابل، روح مخرب یا اهرمن قرار دارد.
شوربختانه به سبب دشواری این سرودها هنوز نمیتوانیم کاملاً اطمینان پیدا کنیم که آن چه را پیامبر ایرانی در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بیان کردهاست، خوب دریافتهایم.
دشواری سرودههای اشوزرتشت تنها به سبب وجود تعداد بسیاری لغت ناشناخته نیست، بلکه مشکل اساسی عدم آشنایی کامل ما با اندیشههای او است.
زبان شهر نیز خود بر پیچیدگی مطلب میافزاید. مشکلهای دستوری نیز در این امر بی تأثیر نیست.
زبان اوستایی زبانی است که در آن، علاوه بر فعلها، اسمها و صفتها و ضمیرها نیز در حالات مختلف نحوی صرف میشوند و برخی حالتهای صرفی پسوندهای یکسانی میگیرند ؛ بنابراین ممکن است به یک لغت در جمله چندین محل نحوی داد تا آن جا که مثلاً اسمی را دانشمند اوستاشناسی در یک حالت صری بهشمار آورده و همان واژه را پژوهش گری دیگر در حالتی دیگر دانستهاست.
در نتیجه، دانشمندهای اوستاشناس جز در این موارد نادری درباره ی معنی و مفهوم این سرودها، اتفاق نظر ندارند.
دو متخصص ممکن است یک شعر را به دو گونه ترجمه کنند که هیچکدام بر دیگری مزیتی نداشته باشد.
با این همه، مشکلهای لغوی و صرف و نحوی گاهان سبب آن نمیشود که لطف و زیبایی آن دسته از سرودهایی را که چم آنها بر ما روشن است، انکار کنیم، به ویژه هنگامی که گاهان را با آن چه از شعر هندوایرانی آن زمانی (مانند سرودههای ودایی و یشتها) باقیمانده مقایسه کنیم، بیشتر به بدیع بود گاهان پی میبریم.
ترجمه گاهان به زبان پهلوی در دست است و در مواردی نادری میتواند به فهم بهتر گاهان کمک کند، زیرا در عهد ساسانی به سبب گذشت زمان، فهم زبان گاهان برای موبدان زرتشتی دشوار و گاه ناممکن بودهاست.
۶
@khashatra
گاهی جمع گاه (در اوستا گاثا به معنی سرود) کهن ترین بخش از اوستا و کهنترین اثر ادبی ایرانی است که بر جای ماندهاست.
سراینده این سرودهها خود اشوزرتشت است، چنانکه در شش تا از گاهان سراینده به عنوان اول شخص از خود یاد میکند.
گاهان مشتمل بر ۱۷ سرود است که در اوستای کنونی در میان یَسنها قرار دارد و یسنهای ۲۸ تا ۳۴ و ۴۳ تا ۵۱ و ۵۳ را تشکیل میدهد.
این سرودها نه تنها از نظر ادبی، بلکه از نظر جهت دربرداشتن تفکرات نوین آن روزگارها اهمیت بسزایی دارد و نشان دهنده باورهای اصلی اشوزرتشت است.
در گاهای خدای توانا اهُورَه مَزدا است و جلوههای خاص او امشاسپندان اند و در مقابل، روح مخرب یا اهرمن قرار دارد.
شوربختانه به سبب دشواری این سرودها هنوز نمیتوانیم کاملاً اطمینان پیدا کنیم که آن چه را پیامبر ایرانی در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بیان کردهاست، خوب دریافتهایم.
دشواری سرودههای اشوزرتشت تنها به سبب وجود تعداد بسیاری لغت ناشناخته نیست، بلکه مشکل اساسی عدم آشنایی کامل ما با اندیشههای او است.
زبان شهر نیز خود بر پیچیدگی مطلب میافزاید. مشکلهای دستوری نیز در این امر بی تأثیر نیست.
زبان اوستایی زبانی است که در آن، علاوه بر فعلها، اسمها و صفتها و ضمیرها نیز در حالات مختلف نحوی صرف میشوند و برخی حالتهای صرفی پسوندهای یکسانی میگیرند ؛ بنابراین ممکن است به یک لغت در جمله چندین محل نحوی داد تا آن جا که مثلاً اسمی را دانشمند اوستاشناسی در یک حالت صری بهشمار آورده و همان واژه را پژوهش گری دیگر در حالتی دیگر دانستهاست.
در نتیجه، دانشمندهای اوستاشناس جز در این موارد نادری درباره ی معنی و مفهوم این سرودها، اتفاق نظر ندارند.
دو متخصص ممکن است یک شعر را به دو گونه ترجمه کنند که هیچکدام بر دیگری مزیتی نداشته باشد.
با این همه، مشکلهای لغوی و صرف و نحوی گاهان سبب آن نمیشود که لطف و زیبایی آن دسته از سرودهایی را که چم آنها بر ما روشن است، انکار کنیم، به ویژه هنگامی که گاهان را با آن چه از شعر هندوایرانی آن زمانی (مانند سرودههای ودایی و یشتها) باقیمانده مقایسه کنیم، بیشتر به بدیع بود گاهان پی میبریم.
ترجمه گاهان به زبان پهلوی در دست است و در مواردی نادری میتواند به فهم بهتر گاهان کمک کند، زیرا در عهد ساسانی به سبب گذشت زمان، فهم زبان گاهان برای موبدان زرتشتی دشوار و گاه ناممکن بودهاست.
۶
@khashatra