چرا #عباس_صالحی دوباره برای وزارت ارشاد انتخاب شد؟نخستین وزیر ارشاد دولت حسن روحانی علی جنتی بود که وقتی به وزارت رسید، در انتقاد از «شیوهٔ» سانسور کتاب و نه خود سانسور گفت روال کار بهگونهای است که «اگر قرآن هم وحی الهی نبود، حتماً رد میشد».
او حتی برای اولین بار وجود چند «فهرست سیاه» از ناشران و مؤلفان و مترجمان در دولت احمدینژاد را هم تأیید کرد و تلاشهایی هم برای رفع توقیف برخی آثار و بهخصوص حمایت اجرایی از ناشران انجام داد، با این حال پس از سه سال مجبور به کنارهگیری شد.
پس از آن رضا صالحی امیری که سابقهٔ کار امنیتی داشت، جایگزین جنتی شد. یک سال بعد که روحانی دوباره رئیسجمهور شد، صالحی امیری نامهای به رئیس وقت صداوسیما نوشت و خواستار پخش «ربّنا»ی شجریان از تلویزیون شد.
یادآوری این نامه از این جهت مهم است که خامنهای نه تنها به آن واکنش منفی نشان داد که آن را نمونهای از «اختلال و تعطیل» وزارت ارشاد خواند و گفت:
«گاهی انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالاند، دچار تعطیلاند. اینهمه ما مسئلهٔ فرهنگی در کشور داریم... اما ناگهان اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئلهٔ اصلی؛ نامهنگاری میکنند... وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتشبهاختیاری است.»
برای حل همین «اختلال» بود که نهایتاً روحانی به سراغ عباس صالحی رفت؛ کسی که خامنهای بعدها از او بهعنوان فردی «با سوابق درخشان علمی و مبارزاتی و انقلابی و تصدی مسئولیتهای خطیر در نظام جمهوری اسلامی» یاد کرد.
اگر مسئلهٔ «سانسور» کتاب بزرگترین معضل مؤلفان و مترجمان و ناشران از یک سو و مردم اهل مطالعه در سوی دیگر باشد، بزرگترین دستاورد وزارت ارشاد در پایان وزارت عباس صالحی سرعت و سامان بخشیدن به روند سانسور بود.
الف شین، نویسندهٔ سرشناس داخل کشور:
«در دولت احمدینژاد، هم سانسور شدیدتر شد و هم بلاتکلیفی مؤلفان و ناشران بیشتر. در دوران روحانی و بهطور خاص عباس صالحی هیچ بهبودی در مورد سانسور رخ نداد؛ تنها تغییر این بود که ادارهٔ کتاب موظف شد مؤلفان و ناشران معطل مجوز را از بلاتکلیفی درآورد و سریعتر اصلاحیههای سانسور را در اختیارشان بگذارد یا اعلام کند که اثرشان غیرقابل انتشار یا همان توقیف است.»
در مقابل، بودند ناشرانی که میزان نارضایتیشان از عملکرد صالحی در این حد نبود، اما رضایت نسبیشان هم بیشتر به برخی تصمیمات اجرایی مثل واسپاری امور نمایشگاه کتاب به صنف ناشران و شیوهٔ توزیع یارانهها برمیگشت.
همین ناشران حامی صالحی هم در عین حال تنها رضایتمندیشان در موضوع سانسور «کاهش زمان صدور مجوز کتاب» بود یا همان که یک مترجم و کارشناس نشر در ایران میگوید: «صالحی تلاش میکرد با ناشرها معاشرت کند و از طریق گفتوگو و برخی تصمیمات اجرایی فضای نشر را مثلاً آرام نگه دارد، وگرنه در دوران او تنها اتفاق در مورد ممیزی کتاب این بود که ناشرها و نویسندهها از بلاتکلیفی قبلی درآمدند و زودتر و منظمتر جواب نه یا اصلاحیه دریافت میکردند.»
نویسندهای که خودش از دههٔ ۷۰ خورشیدی با ادارهٔ کتاب وزارت ارشاد در دولتهای گوناگون سروکار داشته و دارد، در این باره اضافه میکند که اگر نویسندگان قبلاً برای گرفتن مجوز انتشار مجبور به خودسانسوری میشدند، حالا دیگر سالها است که از پیش امیدی به دریافت مجوز برای برخی آثارشان ندارند و اساساً از ارائه آن برای بررسی خودداری میکنند. این وضعیت نه تنها به روند آفرینش ادبی آسیب بسیار وارد کرده که انتشار آثار ارزشمند در حوزههای دیگر را هم متوقف و یا دچار اختلال کرده است.
صالحی به چهرهای «میانهرو در سیاست و خوشخلق در تعاملات» مشهور است که خامنهای «به او اعتماد دارد». در سوی دیگر، خود او زمانی اذعان کرده بود که یکی از معضلات وزارت ارشاد این است که «اختیارات محدود است ولی پاسخگویی تقریباً نامحدود».
نتیجه اینکه در دوران فعالیت قبلی او در وزارت ارشاد، دستکم در موضوع بررسی و سانسور کتاب، نه از محدودیت این اختیارات کم شد و نه تلاشی برای کاهش دخالت دیگر نهادهای حکومتی، ازجمله دفتر هبری و نهادهای امنیتی و مراجع حوزوی، در حوزهٔ کتاب انجام گرفت.
خامنهای هنگام بازدید از نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۳۹۸ به صالحی گفته بود «تحتتأثیر برخی جوها نباید قرار گرفت. شما مأمور اسلام و جمهوری اسلامی هستید. رودربایستی نکنید. اگر کتابی به خواننده و مخاطبش زیان میرساند، باید جلویش را گرفت».
سال ۱۳۹۶، حسن روحانی عباس صالحیِ «معتمد خامنهای» را برای رفع «اختلال» در انقلابی بودن وزارت ارشاد معرفی کرد. حالا مسعود پزشکیان هم با معرفی صالحی خواسته است مطمئنترین راه را پیش بگیرد، تا «آقا خوشش بیاید».
@KhabGardکاملِ این مقاله را در رادیوفردا بخوانید
:👇🏻