به این اسامی توجه کنید :
موتا ( علی عبدالرضایی )
جلال ایجادی
حسین لاجوردی
سیروس کنگرلو
حسام نوذری
بیژن افتخاری
ایمان سلیمانی امیری
آزاد فارسانی
بهرام مشیری
این اشخاص را فقط به عنوان نمونه نام بردم، از این دست چهره ها بسیار هستند. نخبگان اندیشه ورزی که سعی در آگاه کردن جامعه دارند و هر کدام در یک یا چند شاخه از علوم اجتماعی و سیاسی تخصص دارند و مهمتر اینکه قابلیت ایجاد گفتمان و جریان سازی و حتی هدایت جامعه را به سمت و سوی درست دارند و مسلما مانند هر انسان دیگری عاری از خطا و اشتباه نیستند اما چند درصد افراد جامعه به سخنانشان توجه می کنند و یا اصلا چند درصد مردم آنها را می شناسند؟
حال اینها را مقایسه کنید با آقای رضا پهلوی که تمام ایران او را می شناسد و در مجامع بین المللی هم چهره شناخته شده ای است و تمام رسانه های ریز و درشت هم اخبارش را منعکس می کنند و به منابع مالی فراوان هم دسترسی دارد.
من شخصا هیچ گونه مشکلی با ایشان ندارم و اتفاقا از باادب بودن و شیک بودنش بسیار هم خوشم می آید، اما مشکل من با عملکرد فاجعه بارش است. بدون تعصب و صادقانه بگویید ایشان تا به امروز کدام گفتمان را ایجاد کرده؟ چه جریانی را به راه انداخته است؟ کدام قیام را سازماندهی کرده یا کدام اعتصاب یا اعتراض مدنی را استارت زده است؟ آیا تاکنون کوچکترین ضربه ای به رژیم اشغالگر اسلامی وارد کرده است یا فقط به تسلیت گفتن و یک سری حرفها و سخنرانیهای تکراری و بیفایده اکتفا کرده است؟
آیا اصلا استراتژی و طرح و برنامه ای برای براندازی دارد یا فقط چشم انتظار کمک بیگانگان است؟
رژیم آدمخوار اسلامی با حرف و شعار و راهپیمایی و عربده کشی در شهرهای اروپا ساقط نمیشود بلکه با برنامه ریزی و سازماندهی نیروهای انقلابی و عملگرا در داخل کشور از بین میرود.
چند نفر دیگر باید در ایران کشته شوند یا به زندان بیفتند تا ایشان به خودشان زحمت داده و یک اقدام موثر انجام دهند؟
ایران در آستانه نابودی است و رژیم با شتاب در حال غارت و چپاول منابع و تغییر بافت جمعیتی بوسیله مهاجران افغانی و عرب و آفریقایی است.
ایشان اگر ترس از دست دادن جانش را دارد یا توسط دولتهای غربی تحت فشار قرار می گیرد تا اقدامی نکند خیلی راحت میتواند کنار بایستد و صادقانه به مردم اعلام کند که کاری از دستش ساخته نیست و خود مردم باید فکری به حال خودشان بکنند نه اینکه به مدت چهل و پنج سال تحت عنوان آلترناتیو و رهبر و لیدر مردم را سر کار بگذارد و در نهایت هم به ریش همه بخندد.
نخبه کشی در ایران تاریخی طولانی دارد که اکنون مجال پرداختن به آن نیست ولی حقیقت این است که جامعه ای که نخبگانش را نادیده گرفته یا طرد می کند و پخمگانش را گرامی میدارد باید هم حال و روزش این باشد.
@omidtootian