💓
@JanJiyarlrای دور ترین دور ترین دورترین یار
باید بنویسم غزلی از غم بسیار
*♥️*
در هر نفسی یاد تو اندوه بزرگیست
در اینه ها خیره شدم بعد تو هر بار
*♥️*
ما هر دو از اندیشه ی بسیار شکستیم
بگذار رها گردم از این خانه ی غمبار
*♥️*
با هرنفسم یاد ؛ از اواز تو امد
باید بنوازم اثری با نفس تار
*♥️*
نقاش شوم رنگ کنم ظلمت شب را
شاید بکشم پنجره ای در دل دیوار
*♥️*
باید که تن از چشمه ی مهتاب بشویم
تا بشکند این بغض غم الوده ی تبدار
*♥️*
من پلک نبستم که تو از راه بیایی
شاید بدهی باز مرا وعده ی دیدار
*♥️*
افسوس که طی شد همه دوران جوانی
ای قافله ی عمر کمی دست نگهدار.
@JanJiyarlr🕊♥️🌹♥️🕊
ســــــکوت عشــــــ♥️ــــــق