جزیره قشم
✍️ رحیم قمیشی
من نمیدانستم در خلیج فارسِ زیبای ایران، دستههای فراوانی از دلفینها زندگی میکنند، بیش از هزارها دلفین آزاد.
من نمیدانستم مردم استان هرمزگان, این همه میهماننواز هستند و دوست داشتنی.
نمیدانستم از سرمای زیر صفر مناطق بالای ایران، میشود رفت جایی که کولرها، در ماه اول زمستان، هنوز هم بهکار هستند!
من واقعا نمیدانستم جزیره قشم ما چند برابر برخی کشورهاست، و مردمان غالبأ اهل تسنن آنجا، چقدر مهربان هستند و چقدر دلسوز ایران.
چند روزی میهمان دوستان عزیزم در قشم بودم، از هزار سفر خارجی برایم دلپذیرتر. آهوهای آزاد، دلفینها، پرندگان زیبای مهاجر، ماهیهای رنگ به رنگ، شترها، طبیعت زنده، فیتوپلانگتونها که مثل جواهر در ساحل، درخشش شبانگاهی داشتند.
آب نیلگون و مسحور کننده خلیج فارس...
خدای من!
تو چقدر نعمت به ایران ما دادهای.
این نعمت هر کجای دنیا بود میلیاردها دلار از آن درآمد داشتند، اما در ایران، جز بدبختی نیفزوده!!
مواظب باشیم روسری از سر کسی نیفتد، مواظب باشیم کسی به حکومت چیزی نگوید، به ولایت فقیه، به آرمانهای انقلاب.
کسی نگوید سوریه چه شد، کسی تحلیلش دل مردم را خالی نکند. کسی نپرسد چرا کشورمان عقب مانده!
با نوجوانان اینجا به گفتگو نشستم.
میگویند کسی (از مقامات) که به فکر ما نیست.
میگویم یک ایران است و یک خلیج فارس. میخندند؛
- دروغ میگویند! پس چرا هیچکس به اینجا نمیرسد.
کودکان راستتر میگویند.
نه بیمارستانی، نه سینمایی، نه مرکز فرهنگی، نه امکان اشتغالی.
میگویند درس بخوانیم چه شود؟ وقتی با یک بار قاچاق بعضی صد میلیون تومان در میآورند، لیسانس چه کمکی به ما میکند!
میگویند همه کشور همین شده.
آنها راست میگویند.
میگویم زبان یاد بگیرید، گردشگر خارجی بیاید، راهنمایش شوید.
کدام گردشگر؟
خودم از توصیه خودم خندهام میگیرد.
چقدر به این طبیعت ظلم کردیم.
چقدر به این مردم ظلم کردیم.
چقدر کار داریم برای دوباره ساختن ایران
چه سرمایهها که سوخته.
نفت را غارت کردیم.
گاز را، جنگلها را، دریاها را
زمینی سوخته میگذاریم برای نسلهای پس از خودمان.
چقدر دلم برای ایران میسوزد.
آنها که میگویند چند سال صبر کنیم، شاید خودبهخود اتفاقات خوبی بیفتد، چقدر اشتباه میکنند!
آمریکا و اسرائیل هم کاری نکنند
شاید چند سال دیگر
برای نجات ایران، دیگر دیر شده باشد.
دلم برای ایران میسوزد....
راهنمای محلی، ما را برد کنار درخت چهارصد ساله انجیر معابد در جزیره هنگام.
میگوید اینجا میشود هر آرزویی کرد.
میگویم مدتهاست دیگر آرزویی ندارم
میگوید دعا کن شاید آخوندها بروند!
@ghomeishi3https://t.me/iranazadvaabad