گهی گریان گهی خندان پر از تغییر و تغییرم
گهی شادم گهی غمگین گهی بی حد چه دلگیرم
گهی خوبم خوش احوالم ، گهی بیمار و بدحالم
گهی آسوده افکارم گهی درگیر و درگیرم
گهی بغضم پر از زخمم ولی خاموش و مسکوتم
گهی با گریه خوشحالم که از خاموشی ام سیرم
نمی دانم چه گویم من نمی دانم چه هستم من
که گاهی بی خیالاتم وَ گاهی بند زنجیرم
دلم بشکسته گه گاهی ز هرچیزی که خوش نامد
گهی بی حد چه خوشحالم که دور از فکر نخجیرم
گهی دیوانه می گردم گهی چون عاقلان گردم
نباشد حال من ثابت پر از تفسیر و تعبیرم
به ظاهر خنده بر لبها ولی باطن پر از غمها
گهی خوابیده در ظاهر ولی از دل چو شبگیرم
نمی ماند دمی ثابت نه گریانی نه شادانی
الا روح الغزل آری پر از تغییر و تغییرم
|روح الغزل|
پروکسی l
پروکسی 💜
@iproxify