۱۳
خر نوشت ۶ عریضه نویسی از طویله
یه بغل دلواپسی
میگویند : این روزها از دلواپسی حرف نزن می گویند اگر دلت خواست بگو نگرانم اما نگو دلواپسم .
می پرسم : چطور است که این همه ترانه با قافیه اطلسی / دلواپسی داریم و به جایی برنمی خورد؟
می گویند : آن ترانه ها از قبل مجوز گرفته اند؛ آن موقعی که هنوز دلواپسی این قدرحساس نشده بود.
من که از کار آدم ها، به ویژه آدم های حسابی سر در نمی آورم. هر چیزی که می گویی هر حرفی که می زنی و هر اشاره و استعاره ای که به کار می بری به یک جایی برمی خورد و داد عده ای را در می آورد که پا روی دم ما نگذار!!
من هر چه دقت کردم ندیدم که حتی یک نفر از آدم ها دم داشته باشد یا دست کم دمش علنی و آشکار باشد اما انگار این آرزو یعنی دُم داشتن همیشه در دل انسان ها بوده است.
مثلاً وقتی یک نفر به قهر و دلخوری از جایی می رود میگویند : دمش را گذاشت روی کولش و رفت.
یا مثلاً وقتی کسی را تنبیه می کنند به ویژه آدم های زبان دراز و پرجنب وجوش را ، می گویند : دمش را چیدیم .
از این ها بانمک تر وقتی است که یکی از آدم ها زبان درازی می کند، یعنی چشم هایش را می بندد و دهانش را باز می کند و چیزهایی می گوید و بدون مجوز مطالبی می نویسد بی ملاحظه و حرف هایی بر زبان می آورد یکی از یکی خوشگل تر!
آن وقت دلسوزان و خیرخواهان و نصیحت گران گوشی را برمی دارند و به یک شمارۀ مناسب و درست و حسابی زنگ می زنند و می گویند چه نشسته اید؟ مگر خبر ندارید که فلانی هم دم در آورده است؟
حالا جای شکرش باقی است که گوش آدمیان در از نیست و اصلا دراز بودن گوش را عیب می دانند برعکس دم داشتن که به ظاهر برایشان مطلوب است، اما عجیب است که آدم ها با همین گوش های کوچک و بی حرکت گوش شان را این همه برای شنیدن حرف های دیگران تیز می کنند . وای به روزی که مثل خرها گوش دراز و متحرک داشته باشند!
سال ها و بلکه قرن ها گفتند و نوشتند گربۀ مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی
و از آن بدتر گفتند و نوشتند: خدا خر را شناخت که شاخش نداد. حالا خوب است که ما بنویسیم خدا آدمیزاد را شناخت که گوش دراز و متحرک به او نداد؟ خوب است که طعنه بزنیم آدمیزاد با اینکه دم ندارد این همه پررو و زبان دراز است وای به روزی که دم دربیاورد؟
خوب است که به رویتان بیاوریم آدم ها با آنکه صدایشان کم حجم و نارساست این همه خواننده و آوازه خوان دارند و به زور و ضرب میکروفن و بلندگو و سیستم صوتی دو مثقال صدایشان را به قاعدۀ دو خروار تقویت می کنند و نعره می زنند .
باری، خرها با آنکه صدایشان پر و پیمان است و تا شعاع دو فرسخی می رود بی منت برق و سیستم صوتی اما تاکنون هیچ خری مدعی خوانندگی نبوده است و هوس برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم نداشته است ....
📚(#لب_خط_قرمز /#اسماعیل_امینی /انتشارات سوره مهر ۱۳۹۵/چاپ اول /ص ۱۵۴_۱۵۲)
🆔️
@haftbaldt