-بچهها به سلامتی!
- عه، پریا خوبی؟ .....بچهها پریا حالش خوب نیست.
- اتفاقن حالش خوبه، حال خوب یعنی همین.
- بچهها شوخی نکنید. پریا خوب نیست. پریا چته؟!
پریا دستش را روی سینهاش گذاشته و صورتش عرق کردهاست.
- درد داری؟ آره وسط سینهام تیر میکشه.
-کوک زدی؟
- آره ولی بازم زده بودم. هیچ وقت این طور نشدهبودم.
- بچهها دکتر رو خبر کنید. دکی کجاس؟
- توی تراس داره سیگار میکشه.
- دکتر کیه؟
- فرید دکتره دیگه. روانپزشکه.
- دکی سوبری؟
- آره سوبرم.
- زود باش بیا مریض داریم. پریا حالش خوب نیست.
-فرید: پریا چی شده؟
- سینهم داره آتیش میگیره.
فرید نبض پریا را میگیرد. ۱۱۰ در دقیقه است.
-فرید: اینجا دستگاه فشارسنج دارید؟
مجید (صاحبخونه): بله گوشی و فشارسنج داریم.
فرید اول فشار دست چپ پریا را میگیرد. ۲۰۴ روی ۱۰۲
بعد فشار دست راست را میگیرد.
- دکی چرا از دو دست فشار میگیری؟
- چون کوک زده، ممکنه دایسکشن آئورت باشه. باید فشار هر دو دست رو بگیرم که مطمئن بشم تفاوت زیادی نداشته باشه. فشار دست راست ۲۰۰ روی ۱۰۰ بود.
فرید قلب و ریهی پریا را گوش میدهد. صداهای قلب و ریه طبیعی هستند.
-فرید: خب خیالم راحت شد که به احتمال زیاد دایسکشن آئورت نیست. به خاطر کوکایین فشارت رفته بالا. حتمن باید بری بیمارستان.
- نه بچهها شلوغش نکنید. بیمارستان بریم به دردسر میفتیم.
فرید با عصبانیت: وضعیت پریا اورژانسه. حتمن باید بره بیمارستان. خودش با اورژانس تهران تماس میگیرد و خودش را معرفی میکند و به مسوول اورژانس تاکید میکند که موقعیت اورژانسیه.
-فرید: بچهها کسی اینجا داروی آرامبخش داره؟
- من یه لورازپام دارم.
- عالیه. پریا این قرص رو بخور بهتر میشی.
- منم یه متورال دارم. بدم بهش فشارش بیفته؟
- فرید: آره خوبه. پریا نگران نباش. این قرص رو بخوری بهتر میشی.
کمتر از ۱۰ دقیقه بعد اورژانس میرسد، به او آسپرین میدهند، یک نیتروگلیسرین زیر زبانش میگذارند و او را به بیمارستان میبرند.
فرید و چند تا از بچهها با ماشین مجید به دنبال آمبولانس به سمت بیمارستان میروند.
متخصص طب اورژانس پریا را معاینه میکند. فشارش در بدو ورود ۱۳۰ روی ۹۰ است. درد سینه کمتر شده. در حین معاینه دکتر متوجه میشود که دست راست پریا ضعیف شده و بعد پای راستش هم قدرتش کم میشود. اما صحبت کردنش خوب است.
- توی خونه دست و پاش خوب بود؟
- فرید: بله دکتر، خودش راه میرفت و اصلن نمیلنگید. عجیبه الان دچار همیپارزی (ضعف نصف بدن) شده. متخصص اورژانس درخواست سریع نوار قلب و سی تی اسکن اورژانسی میکند. نوار قلب نرمال است. کارشناس آزمایشگاه نتیجهی آزمایشها را تلفنی به دکتر میگوید. همگی نرمال هستند. دکتر اورژانس خودش وارد اتاق سی تی اسکن میشود و همان موقع در مانیتور میبیند که هیچ علایمی از خونریزی مغزی ندارد. با این حال دست و پای راست او همی پارزی (کاهش قدرت) دارد. متخصص اورژانس همچنان به احتمال دایسکشن آئورت فکر میکند. به صورت اورژانسی درخواست سی تی آنژیوی سینه میدهد و تشخیص مسجل میشود: پریا به دنبال مصرف کوکایین دچار پارگی شریان اصلی قلب (آئورت) شده است.
-متخصص اورژانس: یکمی هم خواب آلوده است. البته احتمالن به خاطر مورفینه که بهش تزریق کردیم.
فرید: البته مشروب هم خورده بود. یه قرص لورازپام هم من بهش دادم.
- متخصص اورژانس: کار خوبی کردی. فعالیت سمپاتیک که کم بشه به نفعشه.
- فرید: بله، قبل از اینکه اورژانس بیاد یه لورازپام و یه متورال بهش دادم.
- متخصص اورژانس [با تعجب]: متورال؟؟؟!!!! نباید میدادی. ریسک دایسکشن رو میبره بالا.
- فرید: متورال که چیز بدی نیست. خب فشارش ۲۰ روی ۱۰ بود.
- مگه نمیگی کوکایین زده بود؟
- فرید: بله، خب چه ربطی داره؟!
- کسی که کوکایین زده نباید متورال یا پروپرانولول بگیره.
- فرید: چرا؟! چه اشکالی داره؟!
- متخصص اورژانس: کار کوکایین اینه که گیرندههای آلفا یک دیوارهی عروق رو فعال میکنه و باعث تنگی همهی شریان های بدن میشه. تنها چیزی که به صورت طبیعی میتونه جلوی تنگی بیش از اندازهی عروق رو بگیره، گیرندههای بتا ۲ جدار عروق هستن. حالا اگه تو بیایی با داروی بلوک کنندهی گیرندههای بتا همون اثر گشادکنندگی دیوارهی عروق رو حذف کنی، گیرندههای آلفا یک به صورت unopposed دچار تحریک شدید میشن و ریسک بالا رفتن فشار خون و دایسکشن آئورت بیشتر میشه. کار خیلی بدی کردی.
مجید شاهد گفت و گوی فرید و متخصص طب اورژانس بود. فرید سرش را زیر انداخت و چیزی نگفت.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده. اما اگر من هم به جای فرید بودم به پریا متورال میدادم و از ممنوعیت آن در زمان مصرف کوکایین اطلاعی نداشتم.
پ.ن۲: اسمها واقعی نیستند.
@hafezbajoghli