پا کشان از سرزمین زخم و زنجیر آمدیم!
- از «کمان» پارهای- با سرعت «تیر» آمدیم!
خلقت ما خرق عادت بود، برعکس همه -
ما به دنیا -جای کودک - اولش -پیر- آمدیم!
هرکسی آمد، پشیمان شد، به ما هشدار داد،
بااااااز اما -با وجود این تفاسـیر- آمدیم!
«انزوا از کل دنیـا» انتخاب ما نبود!
گوشهای از نقشهی جغرافیا گیر آمدیم!
«یأس مطلق» گاه «مبنای شجاعت» میشود!
ما نمیترسیم اگر، از جان خود سیر آمدیم!
خسته و وامانده و ویران و درهم ریخته!
ما همیشه گویی از جنگی نفسگیر آمدیم!
هر کجا دعوت شدیم و هر زمان راهی شدیم
هر چه هم تعجیل کردیم، آخرش دیر آمدیم!
#اصغر_عظیمیمهر
@Graphic_post_Instaa🌨