و تازه این بیتابی
که هیچ چیز آرامش نمی کند
در التهاب درهایی که باز میشوند
و درهایی که بسته میشوند
کتابهایی که باز میشوند
و دستهایی که بسته میشوند
و دستهایی که سنگها را می پرانند
و سارهایی که از درختها میپرند
درخت هایی که دار میشوند
دهان هایی که کج میشوند
زبانهایی که لالمانی میگیرند
صدای گنگ
و چشم انداز گنگ
و خواب گنگ
و همهمه که می انبوهد ، میترکد
رؤیا که تکه تکه می پراکند
دانشگاهی که حل میشود در زندانی
و چشم اندازی که از هم می پاشد
#محمد_مختاری
✦
@foroogh_shamloo ✦