[ فلسفه جهل ]


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


🔳
🧠✨
در جایی که جــهل و جهالــت حاکم باشد ؛
« دانـا بودن »
خودکشی تدریجی است...
.
.
.
.
کانال فلسفه جهل، در جهت گسترش اگاهی شما فعالیت میکند.
(دانستن حق ماست)

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Statistics
Posts filter


▪️#اندکی_تفکر

کسانی که به تفنگ معتقدند نابود خواهند شد؛

چرا که هستند کسانیکه تفنگهای بهتر و قوی تری دارند. تفنگها همدیگر را نابود میکنند.

اما مردمی که اندیشه دارند و به اندیشیدن معتقدند، روز به روز به سوی کمال و خوشبختی خواهند رفت...

اگر دیگران اندیشه های بهتری داشته باشند باعث رشد اندیشه ی سایرین میشوند چرا که اندیشه ها یک دیگر را نابود نمیکنند، بلکه صیقل میدهند.

بیایید به اندیشه ها و اندیشیدن باز گردیم...

🔳 @falsafe_jahl


♦️ عمل به وصیت پطر کبیر!

تصویری تاریخی از متن وصیت نامه تزار روسیه پطر کبیر که یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ روسیه و بنیانگذار امپراطوری قوی روسیه در قلب اروپا بود و بیش از ۴۳ سال بر این امپراطوری حکومت کرد.

او به آیندگان خود وصیت می کند باید ایران را همواره در فقر و تنگدستی نگه داشت.

گویند که ولادیمیر پوتین علاقه بسیاری به این تزار روس دارد و فرامینش را بر دیوار کرملین آویخته است.


🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


از کنار مقبره‌ای می‌گذشتم که روی آن نوشته بود : اینجا آرامگاه مردی راستگو و سیاستمداری بزرگ ؛ این اولین بار بود که می‌دیدم دو نفر را در یک قبر دفن کرده‌اند !

#چرچیل

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


🔶🔹 با من همانند سگ رفتار کنید

این یکی از تابلوهای ماندگار نقاشی جهان است، نقاش آن شخصی به نام فیودور روتشینکوف است.
که در آن پسر بچه ای از مدرسه برگشته و مردود شده است.
برادر کوچکتر که غرق جهل کودکی است ، به عنوان یک رقیب به او نگاهی مسخره آمیز دارد.
خواهر بزرگتر ، گرفتار غرور زیبایی خویش است، به او نگاهی تحقیر آمیز دارد.
مادر نیز که مملو از مهر مادری است به او نگاهی ملامت آمیز و گلایه مند دارد.
سگ با حرکت خود به آنها می گوید که من او را همین گونه که هست دوست دارم، و من عاشق ذات وجودیش هستم، و نه عاشق اعتبارات مادی و دنیوی!
نام تابلو " با من همانند سگ رفتار کنید"

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


♦️قاضی از قاتل انور السادت میپرسد چرا او را کشتی؟
قاتل جواب میدهد: ایشان یک سکولار است.
قاضی میگوید: آيا معنی سکولار را میدانید؟
قاتل میگوید: نه نمیدانم!


♦️ در ترور نافرجام نجیب محفوظ (برنده جایزه نوبل نویسنده مصری)
قاضی از تروریست میپرسد: چرا نجیب را با خنجر زدید؟
جانی میگوید: بدلیل نوشته های آن،خصوصا کتاب بچه های کوی ما.
قاضی میگوید: کتاب را خوانده ای؟
قاتل میگوید: خیر!


♦️ قاضی از قاتل فرج فوده، شاعر و نویسنده مصری میپرسد چرا او را کشتی؟
قاتل میگوید:او کافراست.
قاضی به قاتل میگوید: چطور به این نتیجه رسیدی؟
قاتل: از کتاب هایش.
قاضی میگوید: آیا کتابهایش را خوانده ای؟
قاتل جواب میدهد: خیر من اصلا سواد ندارم!

✅ اینگونه جامعه ی بشری ما تاوان جهل عده ای را داد و می دهد...


🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"
قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود

چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر"
از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند
نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند
عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود
فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر"
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود
نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است"

✍ #فریبا_وفی

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


آژیر خطر نادانی‌ها!

یادم هست سال‌های اول جنگ از رادیو اهواز، دائما آژیر خطر حمله هوایی و همان یا وضعیت قرمز پخش می‌شد، و در هر بار پخش هم صدای ضبط شده یکی بود:
"شنوندگان عزیز توجه فرمایید (۲ بار) ما کماکان در وضعیت قرمز به سر می‌بریم! لذا به محل امن پناه برده و تا اطلاع ثانوی از آنجا خارج نشوید."
و وضعیت سفیدی که هرگز از رادیو پخش نمی‌شد!

خدا می‌داند چه دلهره‌ای در خانه‌ها ایجاد می‌شد، بخصوص که هیچ فضای امنی در خانه وجود نداشت، نمی‌دانستیم کجا باید برویم، گاهی کنار ستون‌ها، گاهی داخل انباری، گاهی گوشه پذیرایی کز می‌کردیم، و شروع به ذکر می‌کردیم.

شاید امنیت واقعی ما را همان ذکرها ایجاد می‌کردند که به ما آرامش قلبی می‌دادند، چون هیچکس به ما نگفته بود فضای امن کجاست، و کدام فضای امنی در خانه‌های مخروبه هست.

اما نکته مهمی که مرا بسیار آزار می‌داد این بود که دائما گفته می‌شد ما "کماکان" در وضعیت قرمز هستیم. یعنی گوینده جوری القا می‌کرد که ما نه نیاز به ناهار و شام داریم، نه نیاز به دستشویی و حمام، و نه نیاز به استراحت، دائما در خانه باید با پوتین و در سنگر بتونی به حالت نشسته بخوابیم، تا کماکان در وضعیت قرمز باشیم!

و طبیعی بود هر بمبی که بر سر ما می‌خورد مقصر ما بودیم که خودمان را از وضعیت قرمز خارج کرده بودیم.

گوینده نمی‌دانست وضعیت خاص چند دقیقه، چند ساعت یا چند روز می‌تواند دوام داشته باشد، نمی‌شود یک سال و دو سال وضعیت قرمز مداوم اعلام شود.

البته آن وضع جنگی بود و نزدیکی اهواز به مرز، و بی‌تجربگی همه ما. اما جنگ تمام شد، دیدیم مقامات به همین لفظ خیلی دلبسته شده‌اند! و ظاهرا منافع آن به دهانشان شیرین آمده و قصد ندارند از آن چشم پوشی کنند!

"شنوندگان عزیز توجه فرمایید، کشور کماکان در وضعیت قرمز قرار دارد، لذا از هر گونه اعتراضی بپرهیزید، دستورات را ولو غلط مو‌به‌مو اجرا نموده و بهانه به دست دشمن ندهید، هر لحظه احتمال بمباران تحریم‌ها و فتنه‌گری‌ها و برنامه‌ریزی دشمنان وجود دارد، عدم شرکت در انتخابات، اعتراض به کمبودها، اعتراض به گرانی‌ها در این برهه حساس، همه اینها، خدمت به دشمن است، وضعیت جنگی تمام نشده، لذا به خوابگاه‌هایتان بروید و تا زمان لغو وضعیت اضطراری آنجا را ترک نفرمائید!"

و طبیعی است تلفات، مرگ و‌میر، بی‌سامانی، گرسنگی، بیکاری، وضعیت اسفناک اقتصادی و مدیریتی کشور، فقر، بی ارزشی پول ملی، آموزش و بهداشت همه بخاطر وضعیت اضطراری و قرمز است و همه اقدامات سختگیرانه هم بخاطر حفظ جان شما!

وزیر بهداشت و معاونینش هم، این روزها همان رویه معمول را در پیش گرفته‌اند، تصور می‌کنند این روش بسیار کارآمد و موفقی بوده و هست.
"وضعیت کرونا بسیار بسیار بد است، مردم در تعطیلات ۱۸ روزه عید اصلا رعایت نکردند... ما گفته بودیم!"

بفرمایید چرا جلوی تعطیلی را نگرفتید؟
چرا راه‌ها را کنترل نکردید؟
چرا ظرفیت برای مسافرت تعیین نکردید؟
چرا جلوی مسافرت کرونایی‌ها را نگرفتید؟
چرا در بین راه‌ها ایست و بازرسی چک سلامت نگذاشتید؟
چرا به وضعیت مهمانخانه‌ها و رستوران‌ها نظارت مؤثر بهداشتی نداشتید؟
و از همه اینها مهمتر؛
چرا واکسن به اندازه کافی وارد نکردید؟
مطابق عرف کشورهای متوسط ما الان باید بیست درصدمان واکسن زده بودیم، یعنی بیش از پنجاه درصد افراد با بیماری زمینه‌ای یا مسن که این روزها به‌راحتی آنها ازدست می‌روند.
چه کسی مقصر است، مردم؟
مشکل بودجه داشتید؟ مشکل تحریم بود؟ با صداقت بگویید.
یاهمان وضعیت قرمز است برای مردم!!

وضعیت قرمز هزار مسئولیت برای شما ایجاد می‌کند و یک مسئولیت برای مردم.

مردم بی‌درآمد، بیکار، خسته از آژیرهای خطر، خسته از صف‌های مرغ و روغن و دارو، هزار مسئولیت ندارد وشما تنها یک مسئولیت که مصاحبه کنید و مردم را سرزنش کرده دائما بترسانید! کرونای انگلیسی، کرونای برزیلی، کرونای آفریقای جنوبی...

چه می‌شدعقلی درکار بود و انصاف و شجاعتی
وبعضی جایشان را به افراد توانمندتر از خودشان می‌دادند.
به‌خاطرسلامت مردم کشورشان...

باورکنید دیگر این آژیرهای خسته کننده حال‌مان رابد می‌کند،وقتی آژیر بر خودتان و مافوقتان هیچ اثری ندارد ونمی‌داند آژیر خطر کرونا تصمیم‌های جدی وعمل می‌خواهد که شما نه دانشش را دارید ونه توان عملش را.

✍️ #رحیم_قمیشی

(اگر مطالب مورد پسندتان بود نشر دهید)

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl




🔴 چینی‌های مارکسیست‌ و سوداگر تا مزه پول را چشیدند، ایدئولوژی را از یاد بردند.

♈️چینی‌ها سوداگرانی تازه به دوران رسیده و به غایت حریص و مکارند.
برای‌شان انجام کارها و درنتیجه کمیت ماجرا مهم است نه کیفیت آن.
جنس چینی هم که همه‌جا در دسترس است و می‌بینید که برای نمونه اگر برای خرید یک فندک ژاپنی آشپزخانه هر ده سال یکبار به فروشگاه رفته و هربار ده دلار می‌پرداختید اما اکنون فندک چینی همه‌جا و سر هر کوچه‌ای با نیم دلار به فروش می‌رسد. با این تفاوت که هر دو ماه به آنجا می‌روید و فندک جدید می‌خرید. تا جایی که ممکن است با فروشنده رفیق هم بشوید.

♈️برای چینی‌ها سود مهم است‌. بحث پول که باشد همه چیز را کنار گذاشته و ایدئولوژی را تعطیل می‌کنند.

♈️انقلابیون آزادی‌بخش و پیشوایان آزادیِ برزگر، کارگر و فقرا امروزه برنج می‌سازند با پلاستیک، تخم‌مرغ مصنوعی می‌سازند با مواد شیمیایی، عروسک‌های نیمه‌زنده برای کودکان و مانکن‌های سکسی و ادوات پذیرایی زیرشکم به وفور تولید می‌کنند و کم مانده از مارکسیسم به کانیبالیسم برسند.

♈️آنها خود را مارکسیست مائوئیست می‌دانند در نتیجه آته‌ایست و خداناباورند. اما وقتی بحث پول در میان باشد تسبیح و سجاده می‌سازند برای مسلمانان، صلیب تولید می‌کنند برای مسیحیان، منورا و ماگن می‌سازند برای یهودیان. آنها به فکر کام‌جویی‌های عجیب و غریب هم هستند و انواع شکل‌های انسانی و حیوانی را برای تحقق فانتزی‌های سکسی تولید می‌کنند.

♈️چینی‌ها با کارهایی که می‌کنند، بیش از جان لاک، آدام اسمیت و جان استوارت میل، تن مارکس را در گور لرزانده‌اند.

♈️از این گذشته آنها تقریبا همه‌چیزخوارند. برای درامان ماندن از آنها بهترین کار این است که مانند مار خودتان را به مردن بزنید. چرا که آنها هر چیزی را که تکان بخورد، به دندان می‌کشند. به قولی از آب روغن می‌گیرند.

♈️میگویند" انسان همان چیزی است که می‌خورد". و چینی‌ها نیز.
خلق‌ و خو، شخصیت و منش‌ چینی‌ها بر پایه چیزی که می‌خورند شکل یافته است. از آنچه بر روی زمین است فقط زهر را نمی‌خورند. در نتیجه موش، سگ، گربه، لاکپشت، سوسک و به تازگی خفاش را در غایت لذت تناول می‌کنند.

♈️چینی‌ها در این روند از یک انسان محجوب شرقی به نئولیبرالی سود‌اگر مبدل شده‌اند.

♈️آنها تجسم این شعارند: وقتی می‌توان پولدار شد، ایدئولوژی را فراموش کنید.

🔰و اما در ایران

♈️از جمله چینی‌ها سال‌ها پیش، با فشار برخی محافل داخلی ایران بر دولت، به عرصه نفت وارد شدند.
در کجا؟
در میدان نفتی آزادگان که با عراق مشترک است.
وقتی که ژاپنی‌ها به‌رغم قراردادشان از ایران خارج شدند، چینی‌ها فعالیت خود را در سال ۱۳۸۹ کلید زدند.

♈️اما پس از چهار سال از ۱۸۵ چاهی که قرار بود احداث کند فقط ۷ حلقه حفاری شد. در نتیجه ایران قرارداد را لغو کرد و چینی‌ها دست از پا درازتر رفتند. اما چینی‌ها نقشه‌ میدان آزادگان را به عراق دادند. اکنون تولید نفت ایران در آنجا حدود ۲۵ هزار بشکه و تولید عراق در بخش عراقی (حوزه مجنون) حدود ۲۸۰ هزار بشکه است.

🔰در پروژه‌ای دیگر چینی‌ها متعهد شدند طی یک قرارداد سنگین به مبلغ ۴/۲ میلیارد دلار پالایشگاه آبادان را نوسازی کنند. اما با آغاز تحریم‌ها از این پروژه خارج شدند.

🔰مورد دیگر ساخت سد نسبتأ بزرگ طالقان است که چینی‌ها باید همراه با پیمانکاران ایرانی آن می‌ساختند. اما در عمل، پیمانکاران ایران را کنار گذاشته و حتی راننده‌ها و خدمه خود را نیز از چین آوردند.
تاجایی که(۱۳۹۰) شورای تامین استان البرز از حضور شرکت چینی ابراز نگرانی کرد و خبرگزاری مهر نوشت:" شرکت چینی که پروژه عمرانی را با قیمت ارزان در ایران به اتمام می‌رساند، طرح و نقشه پروژه را با قیمت بسیار بالاتر به دشمنان ایران از جمله اسرائیل به فروش می‌رساند".

🔰مورد دیگر راه‌آهن بجنورد به گرگان است که چینی‌ها درحدود ۹ میلیارد یورو برابر با ارزش تونل زیردریای مانش(بزرگترین پروژه ساختمانی قرن بیستم) پیشنهاد دادند. البته این نرخ گران را دولت ایران نپذیرفت.

🔰قطار تندروی مسیر ۴۰۰ کیلومتری تهران به قم و اصفهان به عنوان اولین خط تندروی ایران دیگر پروژه مورد نظر چینی‌ها بود. اما نیمه‌کاره متوقف شد.

🔰آنها همچنین از پروژه قطار تندروی تهران-مشهد نیز بنا به دلایلی نامشخص خارج شدند.

🔰ساخت بزرگترین کارخانه کاغذ از ضایعات نیشکر در جنوب، پروژه دیگری بود که به جایی نرسید و نمره کارنامه چینی‌ها را منفی کرد.

🔰پروژه نورد گرم شماره۲ فولاد مبارکه نیز به سرانجام مناسبی نرسیده است.

♈️به دلیل عملکرد ضعیف و معنادار چینی‌ها در اقتصاد ایران این پرسش همواره مطرح است که چرا در چنین شرایطی باید قرارداد مهمی با این حجم از سرمایه‌گذاری بین ایران و چین منعقد شود.

✍️ #فرشاد_قربان‌پور

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


نسل ما سال ۱۴۰۰ و قرن جدید را هم دید. ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قرن ها پیش و نه قرن ها بعد کسی آن را تجربه می‌کند. ما نسل انتقال هستیم. نسلی که پیوند دهنده‌ی آخرین نسل سنتی و اولین نسل مدرن در پهنای ایران زمین است.

نسلی هستیم که هم خانواده‌ی پرجمعیت را دیدیم و هم خانواده کم جمعیت تک فرزندی را تجربه کردیم. نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برای مان بسیار پررنگ بود و نسلی را دیدیم که کم‌کم با آن غریبه شد.

نسلی هستیم که همسایه و هم محله‌ای بخش مهمی از خاطرات مان بود و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی کسی، کسی را نمی‌شناسد. نسلی هستیم که پای تلویزیون‌های کوچک سیاه و سفید، ساعت ها چشم انتظار یک برنامه کودک نشستیم و نسلی را دیدیم که با انبوهی از برنامه‌های مختلف،تلویزیون‌های چند بعدی و هوشمند را تجربه کرد.

نسلی که با تلفن‌های سکه‌ای و عمومی بزرگ شدیم و هنرمان بازکردن صفربند تلفن‌های خانگی بود و نسلی را دیدیم با تلفن‌های همراه و هوشمند. نسلی که گروه‌های گفتگوی مان، جمع شدن های مان داخل کوچه بود و نسلی را دیدیم که با اینستاگرام و واتساپ و تلگرام،جمع‌های مجازی تشکیل دادند.

نسلی که مسافرت با مینی‌بوس، پیکان و پشت وانت را تجربه کردیم و نسلی را دیدیم با اتومبیل های مدرن و هواپیما و...نسلی که با هفت‌سنگ و توپ‌پلاستیکی و تیله، بزرگ شدیم و نسل بازیهای «پلی استیشن»، «آمانگ آس» و «پاپ جی» را دیدیم.

نسلی که هفته‌ها و ماه‌ها در خانه پدربزرگ و عمو و دایی و ... می‌ماندیم و نسلی را دیدیم که ماه‌ها و سال ها خبری از هم ندارند. نسلی که با صدای هایده و داریوش و شهرام شهپره مست می‌شدیم و نسلی را دیدیم که با «کی پاپ» و «بلک پینک» و «بی تی اس» و «اکسو» روزگار می‌گذرانند.

نسلی که پول تو جیبی‌مان سکه‌ای بود و تغذیه‌های مان نان و قندی و لقمه پنیری و نسلی را دیدیم که با کارت بانکی زندگی کرد و انبوهی از فست‌فودها را دید. نسلی که با خریدن کفشی، تمام لذت دنیا در وجودمان موج می زد و نسلی را دیدیم که قفسه‌ای از کفش های جورواجور دارد و هیچ لذتی از آن نمی برد.

نسلی که لباس های عیدمان تمام دلخوشی مان بود و نسلی را دیدیم با انبوهی از لباس های رنگارنگی که هیچ حسی به آن ها ندارند. نسلی که ماه‌ها چشم انتظار فیلم جدیدی بر پرده سینما بودیم و نسلی را دیدیم که به راحتی به انبوهی از فیلم ها دسترسی دارد.

نسلی هستیم که با دوربین‌های«کداک» و «فوجی» عکس می‌گرفتیم و همیشه اضطراب ظاهر نشدن عکس ها را داشتیم و نسلی را دیدیم که با دوربین موبایلش، هر لحظه و هر جا سلفی می‌گیرد. نسلی هستیم که تماشای آلبوم‌های خانوادگی، یکی از سرگرمی مهمان‌های مان بود و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بی حس را در رم و فلش ذخیره می‌کند.

نسلی صبور که هفته‌ها منتظر قسمت دیگری از یک سریال بودیم و نسلی عجول را دیدیم که تحمل یک روز انتظار برای دیدن قسمت دیگری از سریالی تلویزیونی ندارد. نسلی که پذیرایی خانه‌های مان پر بود از پشتی و بالش های رنگارنگ و نسلی را دیدیم که مبل و صندلی بخش زیادی از فضای خانه را اشغال کرده است.

ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قبلا وجود داشته و نه بعدها به وجود می‌آید.
نه نسل قبل از ما باورش می‌شد که روزی بیاید که هر کسی صاحب تلفنی باشد و با آن با هر کجای دنیا تماس تصویری بگیرد و تلویزیون‌های رنگی هوشمند،کامپیوتر، لب‌تاب و ماهواره داشته باشد و صاحب اینترنتی شود که جهان را به دهکده‌ای کوچک تبدیل کند و جای پدربزرگ‌ها و مادربزرگ ها سرای سالمندان باشد و آپارتمان، مکان زندگی شود.

و نه نسل بعد از ما باورش می‌شود که روزگاری، مردمی بدون تلویزیون و موبایل زندگی کرده‌اند، بچه‌ها اتاق مخصوص نداشته‌اند، خانواده‌ها پر‌جمعیت بوده‌اند و بچه‌ها کلی برادر و خواهر و خاله و عمو و دایی و عمه داشته‌اند، خبری از اینستا و واتساپ و ...نبوده و خانه‌ها، حیاط بزرگی داشته‌اند.

ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سنتی و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم‌ نسلی بی نظیریم.۰۰۰

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl




🔹 چرا انتظار توسعه در شرایط کنونی ایران بیهوده است؟!

☘ ایران از حدود یکصد سال پیش و با پیوستن به مدار نظام جهانی در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفت. شواهد اما حاکی از آن است که به رغم سه تحول سرنوشت ساز مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی هنوز هم ما کشوری در حال توسعه به شمار می رویم. پیشرفت های زیادی در این مدت صورت گرفته ولی از آن جهش نهایی که بتواند ما را در جرگه کشورهای توسعه یافته قرار دهد هنوز هم خبری نیست. به نظر می رسد با نزدیک شدن به موعد بسته شدن پنجره جمعیتی در سال ۱۴۲۵ کار بیش از پیش بر ما سخت تر و دوران انتقال طولانی تر شود. حال بر اساس این ملاحظات مایلم به این پرسش پاسخ دهم که چرا در وضعیت کنونی انتظار برای توسعه یافتگی کشور بیهوده می باشد؟!

🔺 هراس از آزاد شدن نیروهای اجتماعی:
توسعه پدیده ای فراتر از ساختن پل، سد و جاده است. اینها پیشرفت است نه توسعه! یعنی همان تصوری که یکصد سال است مهندسی را برتر از علوم انسانی نشانده و تکنوکراسی را جایگزین دموکراسی ساخته است. توسعه پیش از هر چیز به معنای آزاد سازی تمامی نیروهای اجتماعی و مشارکت آنها در ساختن آینده جامعه است. شاید بتوان ترجمان این آرمان را در شعار ایران برای همه ایرانیان یافت. امری که منوط به آموزش و پرورش انسان هایی در تراز رقابت با قدرت های اقتصادی جهان است. اما آن چه در چهل سال گذشته بیش از همه به چشم آمده است عزمی جدی برای مهار جامعه و نیروهای توانمند آن بوده است. محدود سازی تاثیر گذاری نخبگان، کنترل دامنه فعالیت نهادهای مدنی، امنیتی سازی گفتمان فعالیت های سیاسی- اجتماعی و زینتی سازی نقش نهادهای انتخابی از طریق موازی سازی مراکز قانون گذار از جمله این تلاش ها می باشد!

🔺 هراس از افزایش توقعات اقتصادی:
تجربه رژیم شاه در بالا بردن انتظارات اقتصادی مردم پس از افزایش قیمت نفت(۱۳۵۲) و سپس ناکامی در برآوردن آنها پس از کاهش شدید قیمت آن(۱۳۵۵) که منجر به بی ثباتی سیاسی و انقلاب ۵۷ شد درس هایی ذیقیمت برای آیندگان به همراه داشت. این که حکومت هایی که سطح توقعات اقتصادی را پایین نگه می دارند از ثبات بیشتری برخوردارند. امری که در تمامی چهل سال گذشته سرلوحه سیاست گذاران کشور قرار داشته، عبارت از تلاش برای تعویق مطالبات و پرهیز از دمیدن در کوره انتظارات بوده است. تنظیم آرزوهای مردم و پایین نگه داشتن فتیله امید اجتماعی. درست برخلاف توسعه که مستلزم افزایش امید، برابری و آزادی برای شکوفایی تمامی استعدادها و ظرفیت ها است. شاید بتوان تلاش برای رنگ باختن امیدهای سیاسی مردم از پس هر انتخابات را نیز در همین راستا ارزیابی کرد. این که قرار دادن مردم در برزخ میان بد و بدتر اگر چه با اقتضائات حکمرانی خوب ناسازگار است ولی در عوض می تواند مطمئن تر و پایدارتر باشد!

🔺 اصرار بر تداوم چالش با نظام جهانی:
در همه این سال ها که دلسوزان و کارشناسان از ضرورت آشتی با جهان و ارتباط سازنده با آن سخن گفته اند با این پرسش مواجه شده اند که آیا از ما می خواهید تسلیم امریکا شویم؟! پرواضح است که پاسخ منفی است. ولی واقعیت هم به سادگی نهفته در این پرسش و پاسخ نیست. امروزه نمی توان نظام جهانی را صرفا در امریکای تضعیف شده کنونی خلاصه کرد. کشورهایی مانند چین، هند، روسیه، برزیل، ژاپن و اروپا جهانی چندقطبی را شکل داده اند که در آن مطابق پیش بینی بلومبرگ از رده بندی اقتصادهای جهانی تا سال ۲۰۳۰، چین و هند برتر از امریکا می ایستند. اما مشکل اینجا است که اکنون چالش با نظام جهانی به بخش جدایی ناپذیری از هویت کشور بدل شده است. تبدیل واقعیت به هویت، که نه تنها تجدیدنظر در مواضع پیشین را منتفی می سازد بلکه موجب تصلب یافتن هر چه بیشتر تصمیم ها می شود!

🔺 فقدان چشم انداز روشن برای اجماع ملی: تجربه توسعه در همه اقتصادهای نوظهور نشان می دهد که ضرورت توسعه یافتگی موجب شده در یک پیچ تاریخی نوعی اجماع ملی در بالاترین سطح سیاسی شکل گرفته و دولت به مثابه موتور محرکه توسعه ایفای نقش کند. اجماعی که بر بسیج توده ها پیرامون اولویت یافتن اقتصاد، مشارکت پذیری مردم و سیاست خارجی آشتی جویانه با جهان مبتنی بوده است. اما مع الاسف شواهد نشان می دهد که بی اعتمادی فزاینده سیاسی در کشور حتی امکان شکل گیری نوعی گفت و گوی ملی را هم منتفی ساخته است. مسائل متعدد اجتماعی حل نشده بر یکدیگر انباشت شده و بحران های مختلف را بازتولید می کنند. روشن است که با این حجم از معضلات در هم کلاف شده نمی توان به شکل گیری اجماعی ملی برای بهره گیری از تجارب جهانی جهت ورود به فرایند توسعه یافتگی امید داشت. شرایطی که در آن امر روزمره و زیستن برای بقا اولویت می یابد و فاصله با سایر کشورهای جهان بیش از پیش افزایش می یابد!

#توسعه

✍ #مهران_صولتی

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


وقتی یه نفر یه کلمه رو
اشتباه تلفظ میکنه
هیچوقت بهش نخندین
چون معلومه اون کلمه رو
از طریق مطالعه کردن و خوندن یاد گرفته

🔳 @falsafe_jahl


بدترين چيز در مورد بردگى
اينست كه دست آخر
برده ها به آن خـو مى گيرند!!!

✍️ #ارسـطو

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


متأسفانه با موضوعی بسیار دردناک مواجه شدیم، قضیه کمبود مرغ و گوشت انگار دروغی بیش نبوده و صفوف سنگینی که برای خرید مرغ در همه شهر های کشور برقراره تنها دلیلش نزدیک بودن انتخابات است و چون نمی‌توانند از فیلم های سال قبل برای به نمایش گذاشتن تجمع مردم استفاده کنند مجبور به این کار شده اند (زدن ماسک).

در هرجای کشور که هستید در این صفوف به خود و مردمتان توهین نکنید و در هیچ صفی برای خرید چیزی نایستید.

گران تر بخر اما نگذار از سادگی مان سوءاستفاده شود.

این مطلب استنادی ندارد ولی کاملأ با عقل میتوان پذیرفت. ثابت شدن این مطلب در روز های آینده مشخص خواهد شد...

انتشار این مطلب وظیفه منو توی ایرانیست.

🔳 @falsafe_jahl


«کلیپتوکراسی» چیست؟

«کلیپتوکراسی» یا دزدسالاری نوعی از حکومت است که بر پایه ٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده است.

این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیم‌های دیکتاتوری، سرزمین‌هایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتی است دیده می‌شود. همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.

از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش می‌یابد و در جامعه شایع می‌شود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان می‌یازد، پدیده‌ای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.

دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج می‌رود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش می‌نهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار می‌گیرد.

علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمی‌شود تا به راحتی به سودجویی‌های خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.

مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسی‌کننده در این موارد و عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی می‌نشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم می‌کنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمی‌دهند.

برآیند همهٔ موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوه‌خواری و رانت‌بازی رواج می‌یابد و نیز طبقه‌ای ناراضی به‌وجود می‌آید که همان عامهٔ مردمند.

این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عده‌ای در کشور حقشان را می‌خورند و به ایشان ظلم می‌کنند.

بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کم‌فروشی و احتکار خشم خود را فرو می‌نشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه می‌خورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع می‌کنند.

اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی می‌غلتد و دچار رکود می‌شود.

بدین‌ترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم می‌شود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت می‌بندد. بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


✅ اول توافق تعليق موقت؛بعدا برجام

جولیان لی، استراتژیست خبرگزاری بلومبرگ مي گويد: جو بایدن لغو تحریم‌ نفتی ایران را در فهرست امور فوری دولت خود قرار نداده است.
اين خبر شايد براي بسياري در ايران شوكه اور باشد ولي تحليلگران سياست خارجي آمريكا از انتشار چنين ارزيابي متعجب نشدند.

وقتي ايران غني سازي ٢٠% را آغاز كرد و از عزم خود براي توليد اورانيوم فلزي سخن گفت،پيش فرض اش اين بود كه با اين اقدامات اهرم مذاكراتي را بدست خواهد اورد تا دولت بايدن را براي بازگشت هرچه سريع تر به برجام و لغو كليه تحريم هاي هسته اي تحت فشار بگذارد.تمام گزارشات و مواضع بايدن و تيم سياست خارجي اش نيز گواهي مي داد كه آن ها اشتياق زيادي براي چنين بازگشتي و همينطور همكاري دوباره با ايران دارند.به همين دليل هدف سياست سازان ايراني اين بود كه با در دست گرفتن اهرم مذاكراتي جديد گفت و گوها با آمريكا را به جاي نقطهA(غني سازي٤،٥ %)از نقطه B(غني سازي٢٠ % ) آغاز كنند.

اين اقدام بدون واكنش دولت بايدن نخواهد ماند(صرف نظر از محدويت هاي بوروكراتيك و قانوني رفع تحريم ها در آمريكا و موانع فني بازگشت برنامه هسته اي ايران به سال٢٠١٥كه هر دو زمان بر است)؛در واقع آنها بازگشت به برجام و مذاكرات در اين زمينه را به زمان مناسب موكول خواهند كرد.اين به معناي آن است كه آنها يك گام به جلو برمي دارند و به جاي نقطهBايران از نقطهCخود شروع خواهند كرد.چرا كه مي دانند سرعت تاثيرگذاري تحريم هاي ثانويه بيشتر از اهرم هاي فشار جديد ايران جهت كوتاه تر كردن نقطه گريز هسته اي است.اما اين نقطه Cمي تواند توام با عدم اشتياق براي بازگشت فوري اما گام به گام به برجام و مطرح كردن يك توافق موقت تعليق و توقف برنامه هسته اي ايران به عنوان شرط بازگشت به برجام باشد.در اين سناريو آمريكا با همكاري ٣كشور اروپايي از ايران خواهد خواست تمامي فعاليت هاي فراتر از تعهدات برجامي خود را متوقف يا تعليق كند.طبق اين برنامه ايران مي بايست به سطح پايين غني سازي اورانيوم يعني همان غني سازي در سطح ٣،٦٧بازگشت كند؛فعاليت هاي غني سازي در فردو را متوقف و فعاليت سانتريفيوژهاي پيشرفته خود را در نطنز متوقف سازد.البته ايران مجوز اين را خواهد داشت كه ذخاير افزايش يافته اورانيوم خود در غلظت پايين را براي دور بعدي مذاكرات به عنوان اهرم مذاكراتي حفظ كند.بايدن براي اين مرحله موقت كه احتمالا تا اواخر فوريه و اوايل مارس به طول خواهد كشيد حاضر است اين امتيازات را به ايران واگذار كند(احتمالا مذاكرات در اين زمينه از طريق ديپلماسي محرمانه و مستقيم در نيويورك انجام خواهد شد):حذف محدوديت سفر ايرانيان به آمريكا،همكاري با اروپا براي افزايش حجم تجارت بشردوستانه از طريق مكانيسم اينستكس و همچنين تضمين هاي بيشتر در اين زمينه بر اساس مجوز عمومي ٨يعني كانال سوئيس.اين مجوز در فوريه٢٠٢٠توسط اوفك صادر شد كه بايدن مي تواند عدم قطعيت ها در اين زمينه را كاهش دهد.در اين دو مورد خاص بايدن هيچ نيازي به كاهش يا لغو تحريم هاي ثانويه آمريكا نخواهد داشت،بايدن براي تقويت انگيزه ايران جهت تداوم مذاكرات مي تواند مكانيسم اينستكس را برسميت بشناسد؛كاهش برخي از محدوديت ها در مورد سفر مقامات ايران به آمريكا بخصوص محمد جواد ظريف؛تعليق برخي محدوديت ها در زمينه ماموريت هيات هاي ديپلماتيك ايران در حوزه سازمان ملل؛صدور معافيت هاي اجرايي كه محدوديت هاي دسترسي ايران به درامدهايش كه در بانك هاي خارجي بويژه در چين،اروپا،هند،ژاپن،كره جنوبي و عراق بلوكه شده است،كاهش مي دهد.اين پول ها بايد در موارد غير تحريمي مورد استفاده قرار گيرد؛و سه گزينه خوش بينانه يعني صدور مجدد معافيت هايي براي خريد نفت و ميعانات گازي و فراورده هاي پتروشيمي از ايران و بازگرداندن شرايط به مي سال٢٠١٩.از اين معافيت ها دو كشور خاص يعني چين و كره جنوبي مي توانند بهره مند شوند.يونان و ايتاليا نيز مي توانند به اين فهرست اضافه شوند ولي بدليل ريسك بازگشت تحريم ها احتمال ورود آنها به بازار انرژي ايران بسيار بعيد به نظر مي رسد؛تعليق تحريم هاي ٨اكتبر در مورد ١٨بانك ايراني و در نهايت خروج بانك مركزي ايران از دايره تروريسم طبق مصوبه سپتامبر٢٠١٩.

گاهي اوقات محاسبات درست از آب درنمي آيد؛آمديم زمان بازگشت به برجام را جلو بيندازيم؛اما ناخواسته با مرحله اي مواجه مي شويم كه نقش حلال را براي احياي برجام احتمالا ايفا خواهد كرد.بنابراين بسيار بعيد به نظر مي رسد كه بايدن و تيم اش زودتر از مي و اوايل جون عزمي براي بازگشت به برجام داشته باشند.بلينكن و ساليوان مي دانند بهترين زمان مذاكره چه زماني است؛ آيا ما هم مي دانيم؟!

✍️ #هادی_خسروشاهين


🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


شما را چگونه می شناسند؟

#آلفرد_نوبل از جمله افراد معدودی بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!

زمانی که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع ديناميت) مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را مي‌خواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد:
«آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آورترين سلاح بشری مرد!»

آلفرد، خيلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»

سريع وصيت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسياری را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزه‌ای براي صلح و پيشرفت‌های صلح آميز شود. امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزه‌های فيزيک و شيمی نوبل و ... مي‌شناسيم. او امروز، هويت ديگري دارد.

يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافی است!

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


چه ديدني است آينده يك ملت قمارباز!

جمهوری اسلامی ۴۰ سال زحمت کشید تا بتواند اکثریت مردم ایران را رباخوار کند.از تمام ابزارهایی که دردسترس داشت بهره برد تا مردمی را که تا پیش از انقلاب با بانک، بهره ، بیمه و بورس مشکل داشتند، با این‌ها آشتی بدهد.همین مساله زمینه را برای جا افتادن فرهنگ پخته‌خواری در کشور و تضعیف فرهنگ تلاش و تولید مساعد کرد (در همین دوره‌ای که ما بهره‌خواری را رواج دادیم ، غرب رباخوار متوجه شد که برای رشد مستمر لازم است نرخ‌های بهره به سمت صفر برود)

اگر یک فرد ولخرج قناعت‌پیشه شود درآمدهایش بیشتر پس‌انداز خواهد شد و در پایان سال، ثروتمندتر خواهد بود. اما اگر همه افراد یک جامعه،‌ یک‌باره تصمیم بگیرند قناعت‌گر شوند و کمتر خرج کنند،‌ در پایان سال همه آنها فقیرتر خواهند بود. نتیجه‌ این که، خصایل نیکوی فردی الزاما از نظر اجتماعی ستوده نخواهند بود(و این دقیقا نکته‌ای است که فقیهان ما در سیاست‌گذاری به آن توجه ندارند و چنین می‌شود که سیاست ترویج نماز یا حجاب موجب بی‌نمازی یا بی‌حجابی بیشتر می‌شود). قماربازی هم یکی از همان پدیده‌‌هایی است که معمولا نسبت به آن گرفتار خطای ترکیب می‌شویم. اگر روحیه قماربازی در یک فرد ممکن است برای او ویرانگر باشد به این معنی نیست که قماربازی برای جامعه هم پدیده نامبارکی است.

در علم اقتصاد مردم را به افراد ریسک پذیر، ریسک گریز و ریسک متوسط تقسیم می کنیم. هر کدام از سه دسته، رفتارهای متفاوتی دارند.مردم ایران اغلب ریسک‌‌گریزند.برای این ادعای خود یک شاهد عینی دارم و آن نرخ بهره است. در جوامعی که بیشتر مردم حاضرند با نرخ بهره بالا وام بگیرند به این معنی است که آنها منفعت کم امروز را به منفعت زیادتر فردا ترجیح می‌دهند.مردم ایران به شدت منافع امروز یا امسال را به منافع فردا ترجیح می‌دهند. این خلق‌وخو را در ضرب المثل رایج «سرکه نقد به از حلوای نسیه است» نیز می‌توان دید.هر چه جامعه‌ای ریسک‌گریزتر باشد نرخ ترجیح زمانی‌اش بالاتر است و بنابراین نرخ بهره‌‌‌اش هم بالاتر است. چرا؟ چون وقتی ریسک‌گریز است پس حاضر نیست یک منفعت نقد امسال را با یک منفعت ریسکی سال آینده عوض کند، مگر این‌که منافعی که سال آینده به دست می آورد خیلی بالا باشد.

در دنیای مدرن از یک ملت محافظه‌کار، تقدیرگرا و ریسک‌گریز، توسعه زاده نمی‌شود.جامعه ما در چهل سال گذشته عادت به کسب درآمد از طریق سپرده گذاری در بانک نیز آن را بیشتر به پخته خواری و ریسک‌گریزی و محافظه‌کاری سوق داده است. و البته بی‌ثباتی‌های سیاسی و مدیریتی هم این روند را تشدید کرده است. جامعه ما باید تمرین ریسک پذیری کند، باید تجربه باخت‌های مکرر و بردهای سنگین داشته باشد، باید لذت قمار کردن را بچشد. به قول مولانا، خُنُک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش / بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر.

بخش بزرگی از پول‌هایی که این روزها به سوی بورس هجوم برده است پول‌های خُردی است که متعلق به خانواده هاست. خانواده‌های زیادی پول‌های‌شان را از بانک بیرون آورده‌اند و سهام خریده‌اند.شوخی نیست نزدیک به ۵۰ میلیون نفر سهام عدالت دارند و اکنون ارزش هر سهم آنها یازده برابر شده است.تجربه شیرین جهش ۵۰ درصدی ارزش سرمایه یک فرد در یک ماه، هر کسی را شدیدا به بورس معتاد می‌کند. بورس دارد به کلاس ملی قماربازی ایرانیان تبدیل می شود. و البته در جامعه تقدیرگرا و محافظه‌کار ایران، تقویت روحیه قماربازی موجب تقویت عقلانیت هم می‌شود. می‌دانیم که شکل‌گیری علم آمار از بازی قمار شروع شده است. چون قماربازان حرفه ای نیاز داشتند خیلی دقیق احتمالات برد و باخت قمار بعدی خود را محاسبه کنند. بنابراین با محاسبات بسیار دقیق، عقلانی‌ترین شیوه را انتخاب می‌کردند. مردمی که در بورس فعال هستند، لازم است تحولات اقتصادی را دنبال کنند ،به آنها فکر کنند و درباره آنها صحبت کنند و همه این‌ها موجب گسترش عقلانیت عمومی در جامعه می‌شود.

حکومت قمار بزرگی کرد که بورس را تا این حد و با این سرعت گسترش داد؛ باید به جسارت او تبریک گفت. چون بر اساس دانش اقتصاد می‌دانیم که بورس اگر همچنان مثل امروز بالا بماند و یا شدیدا سقوط کند، هر دو برای اقتصاد ملی پیامدهای منفی سنگینی دارد و این پیامدها به زودی آشکار خواهد شد.چه دیدنی است آینده یک ملت قمارباز! گمان نکنید وقتی ملتی قمارباز شد، فقط در بورس قمار می‌کند، روحیه قماربازی را با خود به همه حوزه‌ها خواهد برد !

✍️ دکتر #محسن_رنانی

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl


بیت کوین چیست؟
وچگونه باعث کمبود برق و گاز میشود؟


برای درک بهتر مطلب به زبان بسیار ساده و عامیانه، این مطلب بیان می گردد👇

تصورکنید که چند نفر، اسم فامیل بازی می کنند و مثلا مقداری تنقلات و آجیل یا میوه در وسط، بعنوان جایزه قرار داده باشند.
یک نفر یک حرفی می گوید و بقیه باید با آن حرف یک اسم را حدس بزنند.
هر کسی زودتر، اسم درست را حدس بزند، برنده است و بعنوان پاداش یک امتیاز به آن تعلق می گیرد.
بعد نفر بعد یک حرف جدید می گوید و دوباره این روند ادامه پیدا می کند.

فرض کنید این بازی آنقدر ادامه پیدا کند تا مثلا جمع امتیازات به ۱۰۰برسد.
در اینجا یکی ممکن است ۳۰امتیاز، یکی دیگه ۵۰امتیاز یا ۱۰امتیاز گرفته باشد.
هر فرد بر اساس امتیازی که بدست می آورد می تواند از این تنقلات یا میوه یا آجیل استفاده کند. ویا حتی امتیاز خود را به دیگران که امتیاز ندارند یا امتیاز کمتری دارند بفروشید تا آنها نیز بتوانند از آن خوراکی ها استفاده کنند.
در این حالت این امتیاز ارزش پیدا می کند و قابل تبادل است.

بیت کوین نیز به نوعی به همین صورت است
یعنی بیت کوین صاحب و مالک خاصی ندارد و همه افراد در کل جهان می توانند در این مسابقه شرکت کنند.
در بیت کوین یک فرمول ریاضی بصورت معادله داده میشود. همه افراد عضو باید آن عدد را حدس بزنند، کسی که زودتر عدد را حدس بزند امتیاز می گیرد. بعد یک معادله دیگر داده میشود و این عمل آنقدر ادامه پیدا می کند تا به ۲۱میلیون واحد برسد.
این واحد های کسب شده قابل خرید و فروش است.
مثلا در حال حاضرهر بیت کوین یک میلیارد تومن ارزش دارد.
در بیت کوین هر ۱۰ دقیقه یک معادله داده میشوند و بقیه باید در ظرف این ده دقیقه جواب درست را حدس بزنند (معادله به نحوی طراحی میشود که در مدت ده دقیقه پاسخ آن حدس زده شود نه کمتر، نه بیشتر) و اولین کسی که درست حدس بزند آن امتیاز را کسب کرده است. و این روند تا رسیدن به حد ۲۱ میلیون واحد به همین روال ادامه می یابد‌.
به افرادی که در استخراج بیت کوین شرکت می کنند« ماینر» می گویند.
هر ماینر از یک وسیله یا کامپیوتر برای اتصال و نظارت استفاده می کند که «نود» نامیده میشود.بعضی از نودها شرایطی ویژه دارند که به آنها «نود ماینینگ» می‌گویند.
این نودها مجموع امتیازات گرفته شده را جمع آوری و در یک بسته قرار می دهند که«بلاک» نام دارد. این باک ها مانند زنجیر به هم پیوسته هستند.

سوال؟
خوب حالا این بیت کوین چه ربطی به برق دارد؟
چون رقابت بر سر کسب امتیاز زیاد است و هرکسی زود تر عدد را حدس بزند؛ امتیاز را می گیرد. بنابر این نیاز به یک دستگاه پردازنده قوی برای گرفتن امتیاز هست. از این رو هر سیستمی که سرعت پردازش بیشتری داشته باشد؛امتیاز بیشتری می گیرد. به نحوی که cpu های معمولی جوابگوی آن نیست. از این رو پردازشگر خیلی قوی نیاز است. پردازشگر قوی، برق بسیار زیادی لازم دارد و آنقدر گرم میشوند که نیاز به فن های بزرگی برای خنک کردن دارند و آنقدر سرو صدا تولید می کنند که در بیرون از مناطق مسکونی قرار داده میشوند. این سیستم های قوی ای‌سیک (ASIC) نام دارند.

چند نکته در این رابطه مهم است👇

1⃣ در حال حاضر استفاده از کامپیوتر های معمولی جوابگوی استخراج بیت کوین نیست.
2⃣ برای استخراج بیت کوین باید از اینترنت خانگی(ADSL) استفاده کرد
3⃣ حتی یک لحظه نباید اینترنت و برق قطع شود.
4⃣ برای استخراج بیت کوین نیاز به برق قوی و برق خیلی زیادی است.
5⃣برای حفظ ارزش بیت کوین هر ۴سال یک بار واحد کسب شده بیت کوین نصف میشود. بنابر این درصد امتیاز گیری سخت تر میشود و به همان نسبت ارزش بیت کوین بالاتر می رود. که به این عمل«هاوینگ» می گویند.
این عمل در اردیبهشت امسال اتفاق افتاد و همین مسئله باعث بالارفتن قیمت آن شد.

سوال؟
حالا چرا چینی ها برای استخراج بیت کوین به ایران می آیند؟

برای تولید بیت کوین، برق زیاد نیاز است. تولید برق زیاد، نیاز به انرژی فسیلی مثل گاز و نفت دارد. در چین نفت و گاز خیلی گران است.
ولی در ایران بواسطه تولید داخلی و از طرف دیگر بواسطه تحریم های نفتی و گازی و همچنین پائین بودن ارزش ریال نسبت به دیگر ارزها، نفت و گاز ارزان است (البته برای خارجی ها نه برای مردم ایران)
از طرف دیگر چینی ها فن آوری تولید دستگاه های پیشرفته بیت کوین را دارند.
با این اوصاف گروه های قدرت، دست در دست چینی ها در ایران اقدام به استخراج هر بیت کوین می نمایند.

احتمال می رود به دلیل تعداد زیاد دستگاه های استخراج بیت کوین و همچنین مصرف خیلی زیاد این دستگاه ها، ایران را دچار کمبود برق کرده باشد.

🔳 فــــلـــســفـہِ جــــهــل @falsafe_jahl

20 last posts shown.

341

subscribers
Channel statistics