هشیار باش که ذهن تو یک جعبه ی جادویی است. ذهن همواره به خلق سرابها و تخيلاتی که هیچ واقعیت و جوهری در آنها وجود ندارد ادامه میدهد. ولی اگر بخواهی آنها را باور کنی، واقعی میشوند.
ذهن تو یک نمایش ساختگی عظیم است. درواقع واژه ی انگلیسی جادو Magic از واژه ی هندی مایا Maya میآید. مايا يعني توهم. توهمات میتوانند خلق شوند، و همگی شما توهمات خلق میکنید.
مثال: تو یک زن را میبینی، ولی هرگز او را آنگونه که هست نمیبینی، برای همین است که پس از ارتباط با او اینهمه ناکامی وجود دارد. زیرا تو شروع میکنی به دیدن چیزهایی در آن زن که اصلا وجود ندارند، چیزهایی که فقط و فقط فرافکنی ها و خواسته های ذهن خودت هستند.
تو زیبایی را فرافکن میکنی و هزار و یک چیز را روی آن زن بیچاره فرافکن میکنی، و هنگامی که نزدیک میشوی، وقتی قادر میشوی با آن زن زندگی کنی و رابطه برقرار کنی، آن سرابها و فرافکن های ذهنی ات شروع میکنند به رنگ باختن.
آن تخیلات نمیتوانند برای مدتهای زیاد در برابر واقعیت پافشاری کنند، واقعیتِ آن زن خودش را نشان خواهد داد. آنوقت احساس میکنی که فریب خورده ای و میپنداری که آن زن تو را فریب داده...
آن زن نیز احساس میکند که فریب تو را خورده است، زیرا او نیز چیزهایی را روی تو فرافکن کرده بود، فکر میکرد که تو یک قهرمان هستی، یک اسکندر یا چیزی... یک مرد بزرگ.... و اینک تو یک موش هستی و نه هیچ چیز دیگر....
و او فکر میکرد که تو یک کوهستان رفیع هستی و حالا میبیند که تو حتی یک تپه مورچگان هم نیستی. احساس فریب خوردن میکند، هر دو احساس میکنید فریب خورده اید، هر دو احساس ناکامی میکنید.
شنیده ام زنی وارد بخش اشخاص گمشده در پاسگاه پلیس شد و گزارش داد شوهرم از دیشب گم شده است. افسر پلیس گفت؛ سعی میکنیم او را پیدا کنیم، لطفاً مشخصات او را بگویید.
زن قدری فکر کرد و گفت: خوب؛ قدش یک متر و سی سانت است، عینک ته استکانی میزند، سرش طاس است، دائم الخمر است، دماغ سرخی دارد و صدایش زوزه مانند است.... سپس قدری مکث کرد و ناگهان گفت “اوه تمامش را فراموش کنید...!"
آری.... اگر واقعیت را ببینی همین است، خواهی گفت " تمامش را فراموش کن... " ولی تو نمیبینی و به فرافکنی ادامه میدهی و رنج میبری....
به این آگاه باش....
اوشو
❣
@lifepplus