داستان کده | رمان


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Adult


جستوجوی داستان: @NewStorysBot
حرفی سخنی داشتی:

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Adult
Statistics
Posts filter


⚪️جادوگر بزرگ وارد تلگرام شد😱👇🏻👇🏻

جادوگری با اصالت که چند نسل اون کاتب و دعانویس بودند و تمامی بازاری ها و افراد معروف باهاش در ارتباط هستند چند وقتیه فعالیتش رو در دنیای مجازی آغاز کرده است

https://t.me/Fale_Telesm
https://t.me/Fale_Telesm




ظرفیت فقط 7 نفر دیگه


به مناسبت تولد ادمین به مدت ۱ ساعت  ورود به کانال VIP رایگانه💙👇🏼

🔵
@DARAMAD_VIP


خیانت مامان

#جنایی #خیانت #اجتماعی

سلام داستانی که قراره برای شما دوستان تعریف کنم سرنوشت تلخ زندگی منه من دریا هستم الان 20 سالمه داستان من مال 1393 بر میگرده یعنی زمانی که 10 سالم بود کلاس چهارم ابتدایی بودم دقیق 3 آبان 93 بود با داداشم رفتیم مدرسه داداشم اسمش آریا 3سال از من بزرگتره وقتی برگشتیم خونه دیدیم دم در خونه ما آدم زیاده پلیس آمبولانس من و داداشم دویدیم سمت خونه پلیس جلو منو گرفت گفتیم خونه ماست عمو آمد سمت ما رفتیم بغل عمو دیدیم دو تا جنازه از خانه آوردن بیرون بعدش بابامو دستبند زده آوردن بردن داخل ماشین پلیس من و داداشم دویدیم پیش بابا پلیس جلو منو گرفت .رییس پلیس هم محلی ما بود گفت بیاین بابا فقط گفت نگران من نباشید ببرید خونه مامان بزرگ .ما هنوز از هیچ چیز خبر نداشتیم رفتیم خونه مامان بزرگ .تا مامان بزرگ ما را دید گفت کار پسرم خوب بود زد مادرتو کشت من و داداشم اریا شکه شدیم بله مادر من خیانت کرد و بابا در حال خیانت مامانو با مرد همسایه دید و هر دو آنها را کشت .بعد از دو روز بابا را آوردن برای بازسازی صحنه جرم .به جرم قتل عمد .پدر بزرگ و مادر بزرگ مادری شکایت نکردند گفتند ما شکایت نداریم برادر همسایه که بابام داداششو کشته بود معتاد بود با 100 میلیون سال 94 رضایت داد ولی دادگاه به خاطر جنبه عمومی جرم بابامو 5 سال زندان محکوم کرد زندانی که بعد از یک سال روز ها بیرون بود و شبها زندان .بعد از یک سال که بابام روز ها بیرون بود مادر بزرگم به بابام گفت از کجا معلوم این بچه ها بچه های تو باشند باید بری آزمایش دی آن ای بدی ما را بردن. برای آزمایش بعد از 2ماه جواب آمد .و من بچه بابام نبودم از آن روز روز های تاریک من شروع شد من رو از خانه انداختن بیرون یک شب تو پارک بودم پلیس منو گرفت برد کلانتری زنگ زدن به بابام بابام آمد کلانتری همه چیز را تعریف کرد تا از آنجا زنگ زدن بهزیستی آنها خیلی تلاش. کردند که بابامو راضی کنند ولی نتوانستند بهزیستی زنگ زد به دادیم انها که همین را گفتند بعد از چند روز بابام آمد بهزیستی تمام وسایل من را آورد و رفت برای همیشه داداشم آریا بعضی وقت ها می آمد پیشم یک نفر به بابام خبر داد زد سر و دست داداشم و شکست اونم دیگه نیامد درسامو خوندم رشته حقوق دانشگاه قبول شدم الآنم که دارم این داستان را می نویسم داخل یک کارگاه خیاطی کار می کنم همین جا هم می خوابم الان هم ترم 3 رشته حقوق هستم انشالله آینده را درست میکنم
خیانت بدترین چیز در دنیا است ای کاش دیگه چنین چیزی
برای کسی پیش نیاد
پایان دریا 🥹🥹🥹😢😢😥
پایان
نوشته: دریا

@dastan_shabzadegan




روزی که کونم تونل شد

#گی

تقریبا ۱۰ سال پیش بود، تو تلگرام تازه این کانالای گی اومده بود و میشد کیس پیدا کرد، من اون موقع ۲۲ سالم بود.من بدنم خیلی کم موعه و سفید و کون گوشتی دارم (هر کی توش گذاشته راضی بوده 🤣) تو گروه اصل گذاشتم و منتظر موندم یکی پیدا بشه چند نفر اومدن تو پی وی عکس رد و بدل کردیم ولی یکی مکانش اوکی نبود یکی معلوم بود معتاده نمیشد اعتماد کرد. خلاصه یکی اومد خیلی با احترام برخورد کرد و آدم جالبی میومد، سنشو که گفت کرک و پرم ریخت ( تا حالا با سن بالا سکس نکرده بودم) ۶۰ سالش بود. عکس از کیرش فرستاد دیگه گرخیدم خیلی بزرگ و کلفت بود خودش گفت ۲۷ سانته !
من با کیر کلفت اوکی بودم ولی با دراز تا حالا امتحان نکرده بودم وسوسه شدم امتحان کنم بهش گفتم اولش گفت که نمیتونی تحمل کنی، بیخیال شو. یکم اصرار کردم قبول کرد، سمت غرب تهران خونه داشت. هماهنگ کردم شب رفتم پیشش. اولش از رو لباس دست زدم به کیرش، انگار دارم به باتوم پلیس دست میزنم واقعا وحشت کرده بودم سفت و کلفت!! گفتم من با کلفت اوکی بودم ولی این ازون کیرایی که تا اون موقع دیده بودم کلفتر بود. درازیشم نگم که باید از سر تا تهش اسنپ می‌گرفتی!!
شروع کردم به ساک زدن براش، از جون دل مایه گذاشتم موقع ساک زدن چون اگر دیر انزال می بود و میخواست همه توانشو روی کونم بذاره دیگه رسما سوراخی برام نمی‌موند رسما تونل میشد ! (که شد 🤣)
شروع کرد بعدش انگشت کردم، قبلش خالی کرده بودم و آماده دادن بود، انگشتاش بزرگ بود گفتم دو انگشتی سه انگشتی بذاره که عادت کنم. لوبریکانت رو خالی کرد و با انگشت تا جا داشت باز کرد ، کاندوم رو کشید رو کیرش و در کمال تعجب کاندوم تا پایین کیرش نمیرسید! و من هم داشتم از حشر کیرش میمردم هم از ترس !!!
حالت داگی شدم که کیرشو بذاره توم، اروم سرشو کرد تو، دید اوکیم شروع کرد هول دادن تو یکم رفت تو عقب جلو کرد، تا اینجا اوکی بودم یکم بیشتر رفت تو من دادم در اومد انگار به یه عضله سفت برخورد کنه اومدم برم جلو نذاشت
همونجا نگهم داشت بعد بیشتر کرد تو، اولین بار بود واقعا تو معدم حسش میکردم درد داشتم انقدر که گریم گرفت!!
وضعیت و که دید کیرش خوابید و ضدحال خورد و من رفتم خونه اون شب !! من با درد وحشتناک رفتم خونه تا یک هفته درد شدید داشتم و واقعا نمیتونستم ریدنمو هم حتی کنترل کنم. بعد دو هفته رفتم به یکی از دوستای قدیم کون بدم دیدم لذت قبل رو نداره، حال نمیده دیگه اونجوری تو همین اوضاع احوال بود که بعد از چند وقت پیام داد بهم که بیا این بار قول میدم آروم بکنمت منم که بعد از سکس اون دیدم حال نداده بهم گفتم بزار یبار دیگه تست کنم برم ببینم چی میشه. رفتم دوباره ساکو شروع کردم هی بازبودسوراخ کیرشو میخوردم تا میتونستم روی کیرشو با زبون لیس میزدم که کیرش سفت و قرمز شد، یکم که گذشت شروع کرد با سوراخم بازی کردن و گشادش کردن, این دفعه واقعا آروم آروم شروع کردن کردن اروم میبرد جلو هی ازم می پرسید خوبه اوکیه ، منم سعی میکردم هم خودمو شل کنم هم جوری که انگار دارم یه چیزی رو خارج کنم از کونم هل بدم بیرون کیرشو که داره میره تو باز باشه درد نگیره ( اینو کونیا میفهمن 🤣) من داشتم با دستم کیرشو که تو کونم بود دست میزدم ببینم چقدش مونده تو همین حین شروع کرد سرعت دادن من دست رو کیرش و سوراخ کونم بود سرعت که داد ناخونم گرفت کاندوم پاره شد. انقدر سگ حشر بودیم نگفتم دوبار کاندوم بذاره، کاندوم کشید بیرون و بدون کاندوم کرد، حس لیزیش خیلی فرق داشت اینبار دردش خیلی کم بود و داغی کیر کلفتشو بیشتر حس میکردم. شروع کرده بود با سرعت بیشتر تو کونم تلمبه زدن ، صدای تلپ تلپ ضربه هاش رو کونم هنوز تو گوشمه واقعا داشتم لذت میبردم و به خودم اومدم دیدم کل کیرشو کونم تونسته ببلعه!!! و داره تا دسته تو کونم فرو میکنه ! بعد از کلی کردن ابش اومد، کیرش نبض شدید میزد و کل آبشو تو کونم خالی کرد وقتی از روم پاشد، عینه سنگی که از آسمون بیاد پایین کل آبش از کونم ریخت بیرون. تا یکی دوروز واقعا سوراخ کونم کلا باز بود انگار!!! بعدش چند بار دیگه هم رفتم پیشش ولی ادامه دار نشد به صلاح کونم نبود 🤣
نوشته: سهند

@dastan_shabzadegan




وزی رفتیم و اومدیم بیرون، و خشک کردیم. ازمون تشکر کردن، یه صد دلاری به من یکی هم به نسرین دادن. یه ماشین گرفتن و برگشتیم هتل.
امید و سعید تن لش، از مستی زیاد خواب بودن. اصلا متوجه اومدن ما نشدن. صبح حدود ۹بیدار شدم، دیدم امید بیدار شده و با سردرد،میگه چی شد، شما کجا بودین…ماجرا رو که تعریف کردم براش، هاج و واج بود…سعید و نسرینم اومدن…
گفتیم دیگه از اون ماجرا صحبت نکنید، سفرمون رو ادامه دادیم و برگشتیم.
امید تا دو سه ماه خودشو سرزنش میکرد. کلی باهاش صحبت کردم که دیگه گذشته و بیخیال بشه…بالاخره از اون داستان رهاش کردم.
نوشته: Fertos

@dastan_shabzadegan


فریده در سفر دبی

#سفر #زن_شوهردار

تمام اسامی مستعاره.
من فریده هستم. سال ۱۴۰۲ قرار بود با برادر شوهرم و زنش برای عید بریم دوبی. تور رو هماهنگ کردم و ۴نفری رفتیم. ۵روز قرار بود دوبی باشیم و تور برنامه هایی داشت ،یه سری جاها هم خودمون میرفتیم.
از خودم بگم ، ۳۷سالمه، قدم ۱۷۶ و وزنم حدود ۷۰. سایز سینه هام ۷۰ هست. و باسنم خیلی بزرگ نیست. شوهرم اسمش امید هست و برادرش هم سعید.
جاری م اسمش نسرین هست و برعکس من، قدش حدود ۱۶۰،و تپل و گوشتی هست، سینه ها و کون ش بزرگه و تو لباسهایی هم که تنش کرده بود ، کلا همه در حال دید زدن پروپاچه اون بودن.
شب سوم رفتیم یه دیسکو عربی… رفتن همان و ماجرا های بعدی ش همان…
سعید و امید که کلا بی جنبه بازی در اوردن. هم مست کردن، هم رفتن سر یه میز که حالت شرط بندی داشت. سر میز سعید و امید یه طرف بودن، ۳تا سیاه عرب یه طرف دیگه…بازیش رو که من متوجه نشدم چیه. من و نسرین گرم رقص بودیم اون وسط…یهو سعید اومد و گفت بیاید…رفتیم گفت: امید یه خریت کرده، با اینا ۲۰هزاردلار شرط بسته و باخته. کل پولمون دوتایی ۳۰۰۰دلار هست. یارو برگشته میگه زنهاتون یه شب مال ما… بیاید برید باهاشون…
داد زدم سرش گفتم حالیته چی میگی؟؟؟ ما ناموس شماییم. گفت اگه پول رو ندیم، هر۴تامون رو جر میدن، شما که کوس و کون دادین به ما، حالا یه شب هم به اینها بدین. دیدم اصلا تو باغ نیست چی میگه. رفتم سراغ امید. دیدم اونم رو میز ولو شده. منو که دید گفت: اها، اصل جنس اومد. مچ دستمو گرفت و هل داد سمت عربا. یه گارسون بود دور میز، اومد پیشم گفت ببین اینها یا شما دوتا رو امشب میکنن یا ۴نفرتون رو به گا میدن… اینجا هم شرط بندی قانونیه، و ثبت شده، به پلیس بکشه، اینها برنده هستن تا بخوان از ایران به دادتون برسن،۴،۵ ماه طول میکشه و زندان اینجا هم جای جالبی نیست.
با نسرین به هم نگاه کردیم و گفت یه شبه، بریم شر ش رو بکنیم، این دو تا هم که بی عرضه هستن ،فقط بگامون دادن.
قبول کردیم و اون ۳تا دست ما دوتا رو گرفتن و رفتیم تو پارکینگ سمت ماشینشون.
رسیدیم به یه خونه ویلایی، رفتیم تو و یکی شون اشاره کرد لخت بشید . خودشون رفتن و بعد چند دقیقه اومدن. هر سه تا با یه شورت جلو ما بودن. نسرین که کامل لخت شده بود و من با یه شورت بودم فقط.نشستن رو مبل و دوتاشون نسرین رو بردن یه طرف، یکی هم منو برد. اشاره کرد براش ساک بزنم. کیرشو در اوردم، غول بود، دستم دورش کامل بسته نمیشد. شروع کردم به لیسیدن و ساک زدن، دیگه بعد ۵،۶ دیقه بزور هرچی میتونست فرو میکرد تو دهنم… منو خوابوند رو مبل و کیرش دهنم بود و با دو انگشت کوس م رو می مالید و فرو میکرد. انقدر انگشت کرد تا ارضا شدم، چند دقیقه ولم کرد، چشمم افتاد به نسرین، دیدم یه کیر تو کوسش، یه کیر تو دهنشه حسابی در حال گاییده شدن.
طرف اومد سراغ من رو لبه مبل نشوند و پاهامو داد بالا، بعد چند بار مالش کیر به کوسم، یواش فرو کرد… داشتم منفجر میشدم، فقط ناله میکردم و اخ اخ م هوا رفت، تا ته فرو کرد و آروم عقب جلو میکرد. چند دقیقه که گذشت دیدم یکی دیگه اومد سمتم… اولی منو بغل کرد از رو مبل و کیرش هنوز تو کوس م بود، دومی نشست و اون منو گذاشت تو بغلش. یه کم به سینه هام ور رفت و دیدم کیرشو داره به کونم میماله، گفتم دوتایی نه… ولی ولم نکردن… سر کیرشو هی فشار میداد و منم واقعا داد میزدم. دیدن نمیشه…جا عوض کردن…منو داگی خوابوندن…یکی کرد تو دهنم…اون یکی از پشت گذاشت تو کوسم. کم کم شروع کرد انگشت کردن کونم…به مرور دو تا انگشت شست ش تو کونم بود و از دو طرف بازش میکرد…و در آورد و گذاشت دم سوراخم،به مرور فشار داد و جیغم رفت هوا…از پشت دستمو گرفته بود و راه فراری نداشتم. اون یکی هم هی میزد رو باسنم تا حدی که قرمز شد. کم کم تمام کیرش رفت تو کونم و شروع کرد تلمبه زدن…و نوبتی جاشون رو عوض میکردن، نسرینم کونش رو داده بود و زیر کیر داشت دست و پا میزد.
خیلی وضع بدی بود. دستمو کم کم ول کردن و تو حالتهای مختلف از جلو و عقب میکردن… اونی که نسرین رو میکرد، آبش اومد و خالی کرد تو کون نسرین و ولش کرد. اومد سمت من. من واقعا دیگه تاب نداشتم. کیرشو کرد تو دهن من . اون دوتا هم منو وسط خودشون گذاشتن و نوبتی یکی تو کون میکرد و در میاورد، اون یکی تو کوس میکرد و در میاورد. این وسط من ۳،۴ بار ارضا شدم.
دوتاشون یهو بلند شدن و منو کف اتاق خوابوندن و هرچی آب داشتن ریختن رو تن و صورتم… بعدم ولو شدن رو مبلها. منم نا نداشتم. نسرینم رو یه مبل ولو بود. فقط بلند شدم برم دستشویی. یکی شون جای دستشویی رو نشونم داد. خودمو تمیز کردم. اومدم بیرون، نسرینم رفت دستشویی. یکی شون اشاره کرد بریم تو استخر؟ بدم نمیومد ،کمی کوفتگی م برطرف و درد کونم کمتر میشد. رفتیم ۵تایی تو استخر…ا ونجا هم فقط از کوس هردومون رو کردن…بعد استخر هم یه جک




سونا هست پسره سریع خودشو جمع کرد و رفت بیرون و به من اشاره کرد که بیا دنبالم منم رفتم بیرون و با هم رفتیم داخل راهرو از جلوی اتاقهای عمومی که رد میشدیم بهش گفتم بیا بریم اینجا گفت نه با من بیا بریم اتاقم فهمیدم که اتاق داره رسیدیم دم اتاق و درو باز کرد و رفتیم داخل نشست روی تخت و گفت ساک بزن منم شروع کردم به ساک زدن پنج شش دقیقه بعد گفت اجازه میدی بکنم گفتم چرا که نه ولی با کاندوم گفت باشه برگشتم منو داگی گذاشت روی تخت و رفت پشتم و کار رو شروع کرد اولش یه خورده درد داشت ولی سریع خوب شد طرف حسابی حشری بود و به دو تا روش دیگه کرد و آبش اومد و افتاد بغل من و گفت میخوای تو هم منو بکنی ؟ گفتم اگه اجازه بدی آره بعد شروع کرد ساک زدن و برگشت منم اونو کلی کردم و بعد از اینکه حسابی خسته شدم بالاخره آبم اومد و بیحال بغلش دراز کشیدم گفت میخوای دوباره بکنمت گفتم مگه میتونی گفت آره باز شروع کرد و دوباره آبشو ریخت داخل و بهم اجازه داد که منم دوباره اونو بکنم اینجا کلا رسم هست که برای هر کاری باید اول اجازه بگیری و بدون اجازه حق نداری دست به کسی بزنی حتی اگه با زل زدن به کسی باعث ناراحتی او بشی میتونه زنگ بزنه پلیس و ازت شکایت کنه و حداقل شش ماه زندان داره به این علت هست که داخل سونا شما تو امنیت کامل هستی و با اینکه کاملا لخت هستی و به منظور سکس رفتی اونجا باز هم کسی حق نداره بدون اجازه بهت دست بزنه حتی یک ثانیه. بعد از اتمام کار ازش تشکر کردم و اونم از من تشکر کرد و از اتاقش اومدم بیرون و رفتم دوش گرفتم و یه حوله جدید هم از پذیرش برداشتم رفتم سراغ کمدم و چند تا بیسکویت خوردم و یه نخ سیگار برداشتم و رفتم به اتاق مخصوص سیگاریها دو نفر دیگه هم اونجا بودند و سیگار میکشیدن منم رفتم نشستم بغلشون و سیگار روشن کردم دیگه از کسی خجالت نمیکشیدم حوله رو گذاشتم کنار و پاهامو جمع کردم تا کونمو ببینن اوناهم یکم زیر چشمی نگام کردن و سیگارشون تموم شد و رفتن بیرون و تنها شدم بعد دوباره رفتم دوش گرفتم و دهنمو شستم که بوی سیگار بره چون کسی که بخواد لب بگیره اذیت نشه رفتم داخل جکوزی چند نفری داخلش بودن قبل از ورود به جکوزی مردم حوله رو باز میکنند و لخت میان داخل جکوزی رفتم پیش یه پسر همسن خودم نشستم بهش گفتم دوست داری باهم سکس کنیم پرسید فاعلی ؟ گفتم نه دو طرفه هستم گفت من مفعولم دنبال فاعل میگردم نفر بعدی اومد مسن بود گفت اونم مفعوله و بالاخره یه آقای نسبتا خوب اومد و گفت که دوطرفه هست خیلی خوشحال شدم که دوباره کیس خودمو پیدا کردم بهش گفتم که من الان سکس داشتم مطمئن نیستم که بتونم باهات خوب سکس کنم گفت مهم نیست پاشو بیا بریم اتاق من . اینو هم بگم که تو کانادا کلا فاعل خیلی کم پیدا میشه و اکثر گی ها مفعول هستند حتی خیلی از فاعلها که کیرشون خیلی بزرگه در مقابل کردن مفعولها ازشون پول میگیرن یعنی بر خلاف ایران اگه بخوای با یه فاعل کیر بلند کون بدی باید بهش حداقل ۵۰ دلار بدی که افتخار بده تو رو بکنه خلاصه با نفر دوم هم وارد رابطه شدم و حدود چهل دقیقه تو اتاقش بودم راستش نه اون تونست منو بکنه و نه من تونستم بکنم از همدیگه تشکر کردیم و اومدم بیرون و رفتم دوباره دوش گرفتم چون ماشینمو برای سه ساعت پارک کرده بودم و وقتم تموم شده بود دیگه مجبور شدم که سونا رو ترک کنم پس بعد از دوش اساسی رفتم سمت کمد و لباسامو پوشیدمو و در پذیرش کلید رو تحویل دادم و کارتمو تحویل گرفتم و زدم بیرون به خودم قول دادم که دفعه بعد سعی کنم بعد از ظهر بیام و حتما اتاق بگیرم یه هفته بعدش تصمیم گرفتم برم سونای دیگه بنام steamworks که مصادف شد با شب ژانویه حدود ساعت ۲ ظهر داخل شدم و ساعت ۸ شب اومدم بیرون و این دفعه اتاق گرفتم . این سونا کمی بزرگتر و متفاوت تر از اولی بود ولی اتاق سیگار نداشت این بار فکر کنم با شش هفت نفر سکس کردم و حسابی حالم جا اومد دیگه نای راه رفتن نداشتم و خودمو زدم به سیم آخر چند نفر بدون کاندوم کردن ولی ازشون خواستم که ابشونو بریزن بیرون دفعه بعد سعی خواهم کرد که تری سام انجام بدم امیدوارم که از این تجربه من خوشتون اومده باشه و اگه شما هم تجربه مشابهی دارین حتما برام کامنت کنید در آخر اینو هم بگم که فیلمبرداری و عکسبرداری در داخل سونا کاملا ممنوع هست ولی داخل اتاق خصوصی میشه با اجازه پارتنرت فیلم تهیه کنی
این عکسها رو از وبسایت سونا اسکرین شات گرفتم که وضعیت داخل سونا رو نشون میده
نوشته: ساسان

@dastan_shabzadegan


سونای گی ها

#سونا #گی

سلام دوستان عزیز این اولین داستان و تجربه منه که دارم مینویسم و فکر میکنم که تا حالا کسی در موردش اطلاعی نداره و اصلا تجربه نکرده فقط شاید یه چیزهایی در موردش شنیده باشید
Bath house
یا سونای گی ها
البته دوستانی که به این جورها در کشورهای مختلف رفتن و تجربه دارند تو کامنتها از تجربشون بگن
در شهری که من زندگی میکنم سه تا سونای مشهور وجود داره به نامهای :
F212, steam works, steam1
یکی دو سال بود که از دوستان گی ام در مورد این سوناها شنیده بودم و خیلی دوست داشتم که تجربه کنم ولی فرصت نشده بود که برم پارسال یه بار به steam1 رفتم ولی بعد از ثبت پذیرش و قبل از پرداخت هزینه منصرف شدم و نرفتم داخل. امسال بالاخره دلمو زدم به دریا و با کلی استرس اولیه و ترس به F212 رفتم و یه هفته بعدش به steamwork رفتم حالا میخوام کلا توضیح بدم که این مکانها اصلا چی هستن و چطوری میشه به لذت کامل رسید . این سوناها مخصوص مردان و پسران گی بالای ۱۸ سال بوده و سکس کاملا آزاده و هیچ شرط و شروطی برای استفاده از سونا وجود نداره .
دو ماه پیش برای اولین بار به F212 رفتم ، این سونا در طبقه دوم یه ساختمان قرار گرفته که پایینش مغازه ها هستن ، از پله ها رفتم بالا وارد قسمت پذیرش شدم در ورودی سونا چند تا تلویزیون بزرگ روی دیوار ها بود که هر کدومش فیلم پورن گی پخش میکردن که در همون ابتدا آدمو تحریک میکرد ، برای ورود میشه کارت عضویت شش ماه به قیمت ۴۰ دلار و یا کارت روزانه به قیمت ۱۵ دلار خرید ، داخل سونا حدود پنجاه شصت تا اتاق کوچک اختصاصی یک تخته وجود داره که کرایه حدود ۲۰ دلاره داخلشون یک تخت و کمد وجود داره زمان حضور در سونا ۸ ساعته که اگه بیشتر از اون بمونی جریمه بلید بدی بغیر از اتاقها حدود صد تا کمد داخل سالنها هست که شبیه کمد استخر هست و کرایه اونها حدود ۱۳ دلاره یعنی شما با پرداخت حدود ۲۵ دلار میتونی از امکانات سونا و کمد قفل دار به مدت ۸ ساعت استفاده کنی و یا با پرداخت ۳۰ دلار میتونی اتاق اختصاصی کرایه کنی که قفلش دست خودته من کمد خواستم و پولشو پرداخت کردم مسئول پذیرش بهم یه کلید و قفل داد کارت شناسائی مو نگه داشت که موقع خروج بهم پس داد. یه حوله بزرگ سفید و دو تا کاندوم و لوبریکانت بهم داد رفتم داخل سونا راهروهای سونا خیلی تاریکه و به سختی میشه صورت یه نفر رو دید بعد از کلی گشتن کمدمو پیدا کردم و لخت شدم همه لباسها و کفش و شورت و گوشی و … رو گذاشتم داخل کمد درشو قفل کردم کلیدشو انداختم به بازوم و حوله رو کشیدم دور کمر و رفتم به سمت سونا خیلی هیجان زده بودم که الان مردان لخت دیگه رو خواهم دید در طول راهرو هر دو طرف اتاقهای خصوصی بودند و تو بعضی جاها اتاق عمومی با چند تا سکو و صندلی بود و تو کنار گوشه ها دالانهای پیچ در پیچی وجود داره که میشه سکس کرد این جاها رو مخصوص کسانی درست کرده اند که مثل من فقط کمد کرایه کردن. بعد رسیدم به سوناها قبل از ورود به سونا چند تا دوش وجود داره که حوله رو گذاشتم کنار و لخت رفتم زیر دوش و کامل خودمو شستم دو سه نفر دیگه هم اومدن و دوش گرفتن سریع بدنشونو دید زدم ولی اونها بیخیال من بودن بعد خودمو خشک کردم و دوباره حوله رو پیچیدم دور خودم خیلی دلم میخواست که حوله نبندم ولی همه حوله داشتن و انگار از همدیگه خجالت میکشن بغل دوشها یه اتاق سونای خشک و یه سونای بخار وجود داره و کمی اونورتر یه جکوزی نسبتا بزرگ هم هست چون من صبح زود رفته بودم خیلی خلوت بود از نظافتچی پرسیدم که اینجا چرا اینقدر خلوته ؟ گفت که تو خیلی زود اومدی اینجا بعد از ظهر تا شب خیلی شلوغ میشه طبق برنامه، سونا از ساعت ۲ ظهر جمعه تا ساعت ۸ صبح دوشنبه بطور یکسره بازه و میتونی حتی نصف شب هم بری داخل ولی روزهای دوشنبه تا جمعه فقط بعدازظهرها از ساعت ۲ تا ۱۲ شب بازه. رفتم تو سوناهای خشک و بخار و جکوزی یکم پرسه زدم و احساس خستگی بهم دست داد ولی چون قبل از ورود به سونا قرص ویاگرا خورده بودم خیلی حشری بودم که سریع یکی رو پیدا کنم و بریم سر اصل مطلب سه چهار نفر بی حوصله اومدن داخل از هیچ کدومشون خوشم نیومد اکثر سن بالا و چاق و بی ریخت بودن ولی نهایتا یه پسر هندی رو دیدم که بدنش شیو کامل بود و کیرش هم بزرگ و خوشگل بود ولی بهم اصلا توجه نکرد رفت داخل سونا خشک و نشست منم دنبالش راه افتادم و رفتم بغلش نشستم دیدم از زیر حوله با کیرش داره ور میره و داره راست میشه بهش نگاه کردم و خندیدم و گفتم اجازه میدی نگاش کنم گفت البته که میتونی حوله رو باز کرد و کیر نیمه راستش افتاد بیرون رفتم نزدیکتر و گفتم اجازه میدی دست بزنم ؟ گفت باشه شروع کردم با ولع بازی کردم و دستامو کشبدم روی تخماش و پاهاش بعد گفتم میتونم ساک بزنم گفت اوکی شروع کردم ساک زدن یهو نظافتچی اومد داخل و گفت برین بیرون وقت نظافت




شبی داخل اتاق

#آنال #ساک_زدن #دوست_پسر

بعد از فوت کردن شمع تولد ۲۳ سالگیم و گرفتن کادو از دستای مردونش بی اختیار از صندلی بلند شدم و به سمتش رفتم مهران به تقلید از من همین کار رو کرد و از جاش بلند شد وقتی به هم رسیدیم قبل از اینکه اجازه کاری رو به مهران بدم لب های کوچیک و ظریفم رو به لب های درشت و خوش رنگ اون رسوندم چند دقیقه ای لب هامون میزان عشق علاقمون رو نشون داد اما من کم طاقت تر از چیزی بودم که این موضوع رو بیشتر طول بدم بنابر این تصمیم به جدایی لب ها و هدایت مهران به سمت اتاق گرفتم بعد از ورود مون به اتاق تصمیم گرفتم برای رمانتیک تر شدن این شب خاص نور ماه تنها منبع روشن کننده اتاق باشه زانو زدن جلوی مهران برام سخت نبود پس بلافاصله زانو زدم و تلاش چند ثانیه ای من برای باز کردن کمربند و دکمه های اون کافی بود با پایین کشیدن شلوار برآمدگی قشنگی از روی شورت ورزشی و جذابش آب دهنم رو سرازیر کرد صورتم رو به اون برآمدگی چسبوندم و حسابی صورتم رو بهش مالیدم چند ثانیه بعد از پایین کشیدن شورت اون کیر خوش تراش کلفت ظاهر شد و باعث خیسی مجدد من شد با انگشتای ظریف کوچیکم اونو گرفتم و به سمت دهنم هدایتش کردم اول بوسه ای به سر خوشکلش زدم و بعد تا نصفه داخل دهنم کردم سعی میکردم با فشار لبام حرارت رو به کیر مهران بدم و با زبونم اونو کامل خیس کنم در همین لحظه صدای آه مردونه ای باعث شد ترشحات کسم بیشتر بشه و من با عشق علاقه بیشتری به کارم ادامه بدم چند دقیقه ای تو همین حالت براش ساک زدن اما وقتی دستای مردونش رو روی سرم حس کردم فهمیدم که دیگه اختیار دست اونه با سرعت سرم رو عجیب جلو میکرد و کیرش رو کامل تا ته حلقم وارد میکرد و این روند چند ثانیه ای ادامه داشت و من کاری جز لذت دادن به اون نمیتونستم بکم مهران کیرش،رو از دهنم در آورد و روی صورتم گذاشت حسی که این لحظه داشتم رو با هیچ چیزی عوض نمیکنم کیر مهران روی صورتم عقب جلو میشد و اون با ضربات آروم چشم ها حتی دماغم رو مورد حدف قرار می‌داد من هم آبی که داخل دهنم جمع شده بود رو روی دستم تف کردم و روی کیر مهران کشیدم حالا کیر مهران قشنگ چرب و پر از آب دهن من شده بود تازه متوجه شدم که هنوز جلوی در اتاقم مهران در کسری از ثانیه منو بلند کرد و روی تخت انداخت با مهارت و سرعت شلوار جین تنگی که کونم رو برای نمایش بهتر به مهران پوشیده بودم پایین کشید و تیشرت رو هم بالا زد و خودش با حوصله لخت شد حس تحقیر داشتم چون چند دقیقه پیش کیرش دهنم بود و الان من رو به حالت داگی کرد اسپکی به کونم زد که واسم خوشایند نبود اسپک های بعد به مراتب محکم تر از قبل بودن احساس سوزش روی باسنم حس میکردم اما این احساس مدت زیادی دوام نیاورد چون ورود زبون مهران به سوراخ کونی که جز خودش کسی تاحالا ندیده بود لذت بخش بود این قشنگ ترین قسمت سکسه لذت زیادی به همراه داره و باعث میشه من به عنوان دختر توان هیچ چیزی جز ناله کردن رو نداشته باشم اما این ناله ها باعث،نمیشه مهران دست از این کار برداره لذت تمام وجودمو گرفته بود که لحضه برخود سر کیرش با سوراخ تنگ قهوه ای کونم مانع از ادامه این ماجرا شد مهران سر کیرش رو به راحتی وارد کونم کرد و یواش یواش بقیه کیرش تا نصف داخل کونم بود درد وحشتناکی وجودمو گرفته بود و هیچ لذتی نداشت اما اگر مهران اینو میخواست من جنده کی باشم که قبول نکنم با شروع عقب جلو کردن مهران آه ناله من بلند شد حس بی نظیر عقب جلو شدن کیر داخل کون کلفتی و حرارت من به شدت لحظات خوبی رو تجربه میکردم که مهران تمام کیرش رو وارد کونم کرد و باعث شد جیغ بلندی بزنم و حتی گرمی آبش داخل کونم باعث آرامش نشد.
پایان…
نوشته: شاید

@dastan_shabzadegan




شلوارشو کشیدم پایین شورتو کامل پایین نیومده بود شرتشم کشیدم پایین شلوار و شورتش رو مچ پاهاش بود به زور پاهاشو باز کردم سرمو بردم سمت کوسش اشکش در اومده بود میگفت محمد عذاب وجدان دارم تو رو خدا نه زبونمو زدم به کوسش تازه اصلاح کرده بود کوسش موهای ریزی داشت پاهاشو میبست کف دستمو گذاشتم رو کوسش شروع به مالیدن کردم کوسشو انگشت میکردم کف دستم پر اب شد ارضا شده بود بیحال بود و هنوز اشک هاش رو صورتش بودخودمو لخت کردم شروع به بوسیدن صورتش کردم لباسشو دادم بالا از رو سوتین سین هاشو مالیدم مثل چن دقیقه پیش نبود انگار دیگه ناراضی نبود لباس و سوتینش رو درآوردم شروع به مالیدن و خوردن سینه هاش شدم اونم آخ و اوف میکرد دیدم خودمم ارضا شدم رفتم کیرمو با اب سرد شستم دوباره رفتم رو تخت پیش مادر زنم(فاطمه) گفت ساک بزن گفت بلد نیستم تو دستش گرفته بود کیرمو میمالید کم کم کیرم بلند شد افتادم به جون کوسش پاهاشو دادم بالا زبونم خورد به کوسش یه اخ گفت گفتم چی شد دوس داری گفت تا حالا شوهرم کوسمو نخورده دستمو گذاشتم رو لپ های کونش و کوسشو میخوردم با دستمال کاغذی آب های کوسشو پاک کردم از سوراخ کونش تا کوسش رو لیس زدم دوباره اخ بلند گفت. گفتم دوست داشتی گفت اره گفتم کدومش کوس یا کون؟گفت هر دوتاش گفت محمد دوباره کون و کوسمو لیس بزن چن با دیگه لیس زدم سرمو بلند کردم کیرمو مالیدم رو کوسش نبض کوسش میزد فاطمه میگفت بکن دیگه گفتم خیس کن تف زد به دستش کیرمو خیس کرد گذاشتم تو کوسش سینه هاش بالا و پایین میشد وقتی میکردمش به پهلو هم کوسشو کردم دمر خوابوندمش رو تخت و از کوس کردم خواستم از کون بکنم گفت نه کون ندادم و نمیدم تو کوسش ارضا شدم .بعد از تمیز کاری رو تخت بغلم خوابید صبح قبل از رسوندنش به روستا دوباره سکس کردیم داگی کردم چن بار کونشو انگشت کردم کونشو تکون میداد که نتونم انگشت کنم اخرش فقط گذاشت کلاهکش رو کنم تو کونش هم تنگ بود و نمیرفت.رسوندمش روستا تو راه همش میگفت محمد ما گناه کردیم من به شوهرم و دخترم خیانت کردم توام به زنت خیانت کردی من جواب ندادم همشو کوسشو روی شلوار میمالیدم .
چن بار دیگه باهاش سکس کردم دوستان اگه از داستان خوشتون نیومد فحش ندین لطفا
محمد و مادر زن
نوشته: محمد

@dastan_shabzadegan


بغل گرم‌ مادرزن

#مادرزن

سلام
محمد هستم ۳۳ سالمه پنج ساله ازدواج کردم خوشم نمیاد از خودم الکی تعریف کنم قد و وزن و سایز کیر
داستان سکس من با مادر زن مثل این داستانهای کلیشه ای نیست که مادر زنم گفت کمر درد میکنه پماد بزن منم حشری شدم یا زنم زایمان کرده مادرزنم جور دخترشو بکشه یا مادر زنم بیاد درد دل کنه بگه شوهرم بهم نمیرسه محبت نمیکنه یا تموم اونو لخت ببینم بگو حوله بیار منم برم پیشش…
خب داستان ازدواج من و شیوا از اونجایی شروع شد که رفته بودیم عروسی اونجا مادرم یکی از فامیل های دور که اصلا قیافه شون یادم نمیومد و حتی اسمشون رو میبینه و قرار خواستگاری میزارن و …
خانواده همسرم تو روستا زندگی میکنن چهار تا دختر دارن و سه تا پسر .داستانم مربوط به خواهر زنهام نیست چون با اونا سکس نداشتم و فقط با مادر زنم .
خونه پدرم دو طبقه س و من و شیوا طبقه دوم هستیم و پدر و مادرم طبقه اول.خانواده همسرمم نه زیاد نه کم بهمون سر میزنن پدر زن و مادر زنم وقتی میان معمولا شب میمونن و روز بعد میرن روستا
من و شیوا تو سکس رابطمون خوب بود ولی به خاطر اینکه معتقد هستم تا وضع مالی مون خوب نشده نباید بچه دار بشیم تو مغازه پدرم با پدرم که پوشاک فروشی داره کار میکنم .چهار سال از ازدواجمون گذشته بود چند بار مادرم ازم پرسید چرا بچه دار نمیشین ولی من همون جواب که تا وضع مون خوب نشده نمیخوام بچه داشته باشم رو میدادم چند بارم مادر زنم ازم پرسید همون جواب رو دادم.از مادر زنم بگم اسمش فاطمه ۴۹ سالشه هیکلش هم عادی نه زیاد خوب نه زیاد بد به خاطر اینکه ۷ تا بچه به دنیا آورده بود شکم داشت .با اینکه روستا زندگی میکرد زیادم مثل روستایی ها لباس نمی پوشید تیپش ساده بود چه تو خونه چه بیرون .
شیوا تصمیم به ادامه تحصیل گرفته بود دانشگاه قبول شد تو یه شهر دیگه اول پاییزبود پدر و مادرش اومدن رفتیم بدرقه اونام رفتن خونشون.اول زمستون اومد چن روزی موند روز آخر که خواست برگرده دانشگاه مادرزنم خودش تنها اومده بود وقتی رفتیم ترمینال برف میبارید کم کم برفا رو زمین نشست برگشتیم جلو خونه گفتم مادر جون( فاطمه مادر زنم) برم خونه اونم اصرار داشت برگرده خونه گفتم الان برف میباره رانندگی هم خطرناکه بریم خونه فردا میرسونمت خونه بالاخره قبول کرد
تا اینجا اصلا فکر نمیکردم با مادر زنم سکس کنم
تو خونه با لباس عادی لباس بلند و شلوار بود
شام خوردیم و وقت خواب شد گفتم من تو هال میخوابم شما رو تخت خواب قبول نکرد و من رفتم رو تخت خواب چند دقیقه نگذشته بود مادر زنم اومد گوشه تخت نشست گفت محمد جان چند ساله ازدواج‌کردین و دوباره سوال تکراری منم جواب تکراری و این بار دانشگاه شیوا رو هم بهونه کردم.گفت خودتون بهتر میدونین من میرم بخوابم.هنوز خوابم نبرده بود دوباره فاطمه اومد اتاقم گفت هال سرده نمیتونم بخوابم پا شدم گفتم من اولش که گفتم شما رو تخت بخواب من میرم تو هال.دستمو گرفت گفت بشین نمیخواد بری تو هال منم همین جا میخوابم تخت بزرگه .منم دیگه حرفی نزدم دراز کشید منم چشمامو بستم نمیدونم چقدر گذشته بود چشممو باز کردم مادر زنم به پهلو پشت به خوابیده بود کونش خوش فرم بود یه لحظه شهوت اومد سراغم چن دقیقه به کونش نگاه کردم خواستم شلوارشو بکشم پایین گفتم نه نمیشه دو دل بودم خوابم پریده بود چکار کنم از پشت بغلش کنم یا شلوارشو بکشم پایین یا بمالمش شهوت جلوی عقلمو گرفته بود نتونستم جلوی خودمو بگیرم گفتم هرچه باداباد
روسریشو رو در آورده بود گذاشته بود پشت بالش سرمو بردم پشت گردنش اروم موهاشو زدم کنار و پشت گردنشو بوسیدم خودمو زود کشیدم عقب گفتم الان بیدار میشه ولی اتفاقی نیفتاد
چن بار دیگه گردنشو بوسیدم ولی بیدار نشد.دراز کشیدم از پشت خیلی اروم بغلش کردم کیرمم داشت شلوارمو جر میداد چن دقیقه بعد تکون خورد منم زود رفتم سر جام اینبار طاق باز خوابید.دوباره رفتم کنارش چن بار صورتشو بوسیدم دستمو گذاشتم رو کوسش .کوسشو از روی شلوار آروم مالیدم چشماش رو باز کرد گفت خواست جیغ بزنه سریع خودمو کشیدم کنار گفت محمد چرا سرجات نیستی چرا دستت رو نگفت رو کوسم چیزی نگفتم گفت زشته من مادر زنتم چرا اینکارو میکردی منم قفل کرده بودم چی بگم سرمو انداختم پایین گفتم شیطون گولم زد مادر جون ببخش چکار میکردم منم هوس دارم توام زن هستی و چن تا الکی تعارف کردم که خوب موندی و هنوز خوشگلی دستمم رو میکشیدم رو پاهاش اونم روشو کرده بود طرف دیگه دستمو بردم بالاتر گذاشتم رو کوسش دستمو پس زد دوباره دستمو گذاشتم و کوسشو مالیدم خواست دستمو پس بزنه نزاشتم رفتم سمت صورتش گفتم ما الان تنهاییم کسی نیس بزار حال کنیم.مچ دستمو گرفت از رو کوسش بر داره نزاشتم گفت محمد جان زشته من همسن مادرت هستم و مادر زنتم تو دامادم هستی فردا چه جور رومون بشه تو صورت دخترم نگاه کنیم نزاشتم ادامه بده دو دستی




۲۰ سانت...شیرین

#گی

سلام به همه کیرداران
این خاطر مال پنج سال قبل و کاملا واقعی
برای اولین بار گوشی لمسی خریده بودم وارد سایت های سکس شدم وقتی سکانس ساک زدن و میدیدم بدجور هوس میکردم چند ماه ازخرید گوشی جدیدم گذشته بود تا دیدم رفیقم توی واتساپ انلاینه بهش پیام دادم یه نیم ساعت معمولی چت میکردیم من همینجوریه عکس سکسی براش فرستادم چت و گفتگو مون تبدیل شد به چت سکسی یک ساعت گذشت شروع کردیم به تکه انداختن به هم بهم میگفت میام میکنمت ومن همینو بهش میگفتم همین جوری ادامه داشت تا ناخواسته بهش گفتم تو اصلا کیر نداری اونم غیرتی شد عکس کیرش و فرستاد وای چه کیری از مال من بزرگتر بود موقع تایپ دستام میلرزید تحسین میکردم چه کیری داره بهم گفت دوست داری بیا باهاش بازی کن بهم قول داد به کسی نگه خلاصه داشتم دیوانه میشدم دوست داشتم فقط ساک بزنم گذشت تا چند شب بعدش پیام داد خونشون خالیه منم دیوانه وار رفتم پیشش تا رسیدم دست کردم کیرشو گرفتم اونم یه دست به کونم زد کشید پایین بدون معطلی کردمش تو دهانم لیس میزدم اولین بارم بود گفت باید به کونت بزارم مخ و زد روغن ریخت توی کونم با درد فرو کرد تو کونم با وجود درد زیاد اما چسبید بعدا برای اینکه منو بکنه بهش التماسش میکردم چند بار منو کرد افسوس با موتور تصادف کرد و فوت کرد من موندم تنهایی جهنمی حیف شد…
نوشته: سهراب

@dastan_shabzadegan

20 last posts shown.